سرویس اقتصادی ـ سال نود را دیگر می توان به روشنی، سال سفته بازی سکه و دلار نامید؛ بحران دلاری که از افزایش 12 درصدی قیمت دلار از سوی بانک مرکزی آغاز، از کنترل خارج شد و پس از مهار به سراغ سکه رفت.
به گزارش «تابناک»، این مسأله در بازار سکه بارها آغاز شده و دوباره فروکش کرد، به گونهای که بهای سکه به نزدیکی 650 هزار تومان هم رسید و در معاملات سلف برای تحویل در اسفند ماه سکه 800 هزار تومان معامله شد.
این بار اما بحران، همزمان دامان سکه و دلار را گرفته است. در حالی که همچنان برای دومین هفته پیاپی، شاهد صفهای طویل جلوی شعب بانکهای عرضه کننده سکه هستیم و ساعت تشکیل این صفها به شبهای سرد و زمستانی هم کشیده شده، قیمت دلار نیز روند صعودی خود را ادامه میدهد و امروز دلار در بازار تهران به
مرز 1400 تومان نزدیک شد.امروز دلار در حالی در بازار آزاد با نرخ 1392 تومان مبادله میشود و در آستانه 1400 تومان قرار گرفته که بانک مرکزی، نرخی را برای این ارز و دیگر ارزهای مرجع به خاطر تعطیلی بازارهای جهانی در نظر نگرفته است.
پیشبینی بیشتر تحلیلگران در صورت در پیش نگرفتن سیاست خاص از سوی بانک مرکزی، عبور این نرخ از 1400 تومان در روز آینده است.
بنا بر این گزارش، بهای سکه طرح قدیم در بازار همچنین در حالی امروز
یه 625 هزار تومان رسید که دیروز 612 تومان معامله شده بود.
یک سال از هدفمندی یارانهها میگذرد و باید اعتراف کرد که دولت برای نقدینگی حاصل از اجرای این طرح، راهکاری نیندیشیده؛ بنابراین، طبیعی است که پول سرگردان در جامعه گاه به سوی سکه و گاهی به سوی دلار رفته و بازار را تحتالشعاع قرار دهد؛ اما این بار به ظاهر اوضاع وخیمتر است، چرا که هر دو بازار، همزمان دچار این موج شدهاند.
درست است كه به دلیل پايين نگاه داشتن دستوري سطح عمومي قيمتها با فشار بر توليدكنندگان، از تورمي كه بايد از اين موج نقدينگي ناشي ميشده، جلوگیری شده است، ولی نقدينگي از بين نرفته، همچنان در دست مردم است و خود را در امواج سفته بازي موجود، دلالي و مشاغل كاذب به روشنی نشان ميدهد.
اما در پایان پرسشی کوچک از بانک مرکزی هست و آن این که آیا اگر قصد بانک مرکزی از عرصه سکه و دلار ارزان قیمت، کاهش قیمت و متعادل ساختن آن است، این سیاست با عرضه محدود در تناقض نیست؟
چرا که قاعدتا در صورت تلاش برای کاهش قیمت یک کالا، عرضه نامحدود آن با بهای پایین ظرف یک یا دو روز، قیمت را متعادل میسازد و اصولا شنیده شدن خبر عرضه نامحدود، امید سفتهبازان را ناامید و بسیاری از تقاضاها را خنثی میکند.
حال آنکه انتشار خبر عرضه ارزان اما محدود، خود یادآور کلمه رانت و سود ناشی از دلالی است و بر میزان تقاضا و در نتیجه قیمت میافزاید.
آیا مسئولان بانک مرکزی، این نکته ساده را نمیدانند یا سیاستهای پولی دیگری در جریان است که اعلام رسمی آن به مصلحت نیست؟!