به گزارش تابناک، هشتصد سال پیش، زمانی که سواران بیابانگرد دشت قبچاق بخش وسیعی از جهان را زیر سلطه خود درآوردند، دربار واتیکان گروهی را برای بررسی اوضاع به شرق دور اعزام کرد. پاپ اینوسنت چهارم، که از سال ۱۲۴۳ تا ۱۲۵۴ بر مسند پاپی تکیه زده بود، رهبری کلیسای کاتولیک را در دورهای پرتنش بر عهده داشت.
او که با نام اصلی "سینبالدو فیِسکی" زاده شده بود، از خانوادهای اشرافی در جنوا برخاسته و پیش از پاپ شدن، بهعنوان حقوقدان و دیپلمات در خدمت کلیسا فعالیت میکرد. اینوسنت چهارم پس از دریافت گزارش گروه اعزامی، که از قدرت و گستردگی امپراتوری مغول حکایت داشت، نامهای به سوی خان بزرگ مغول، گیوکخان، ارسال کرد و او را به پذیرفتن دین مسیحیت دعوت نمود.
گیوکخان، که از سال ۱۲۴۶ تا ۱۲۴۸ بهعنوان سومین خان بزرگ امپراتوری مغول سلطنت کرد، فرزند اوگتایخان (دومین خان بزرگ) و نوهی چنگیزخان، بنیانگذار این امپراتوری عظیم، بود.
او در زمانی به قدرت رسید که مغولها پس از فتوحات پدربزرگش، در حال تثبیت قلمرو خود از چین تا اروپای شرقی بودند. گیوکخان، که در قراخوروم، پایتخت مغولها، تاجگذاری کرد، با چالشهایی چون اختلافات داخلی میان خاندان چنگیزی و ادامهی سیاستهای توسعهطلبانه روبهرو بود.
گیوکخان در پاسخ به دعوت پاپ، نامهای نگاشت که در دو نسخه تهیه شد: نسخهی نخست به زبان اویغوری (یکی از زبانهای ترکی میانه) و نسخهی دوم به زبان پارسی. نسخهی اویغوری ظاهراً گم شده است، اما نسخهی پارسی همچنان در بایگانی واتیکان حفظ شده و تصویر آن همراه این متن ارائه میشود. استفاده از زبان پارسی در این نامه به این دلیل بود که در آن زمان، این زبان یکی از زبانهای کلیدی و بینالمللی به شمار میرفت و دبیران دربارها، از مغولستان گرفته تا واتیکان، با آن آشنا بودند.
گیوکخان در این نامه، دعوت پاپ به مسیحیت را رد کرد و در عوض، از اینوسنت چهارم و همهی پادشاهان اروپا خواست تا به درگاهش آمده و سرسپردگی و فرمانبرداری خود را اعلام کنند. او که خود را وارث مشروعیت الهی و قدرت مطلق چنگیزخان میدانست، هشدار داد که سرپیچیکنندگان از این فرمان را بهعنوان دشمن خواهد شناخت
متن نامه نواده چنگیز مغول به پاپ چنین است:
به نیروی آسمان ابدی، و کل مردم بزرگ،
فرمان خان:
این فرمانیست که به نزد پاپ اعظم فرستاده شد. برای اینکه بداند و بفهمد به دو زبان نوشته شد. پیغام ایلی (بیعت) و بندگی شما بتوسط نمایندگانتان در مجلس شاهان شنیده شد. هنگامی که این پیغام ما رسید خود تو پاپ بزرگ شخصاً باتفاق همه شاهان اروپایی به خدمت ما بیایید. آنگاه تمام فرامین (یاسا) را به شما توجیه میکنیم.
دیگر گفتهاید که تعمید برای من آینده نیکی خواهد آورد این مطلب را فهمیدیم. تقاضایی (دعایی) فرستادی، این تقاضا (دعای) ترا نفهمیدیم.
سخن دیگری فرستادی که «ولایتهای مجارستان و کشورهای مسیحی را گرفتید، تعجب میکنم که گناه ایشان چیست، به ما بگویید» این سخن ترا هم نفهمیدیم. چنگیز خان و قاآن هر دو فرمان خدا را برای اطلاع آنها فرستادند؛ ولی آنها به فرمان خدا اعتماد نکردند (وقعی ننهادند)، همچون سخن تو ایشان نیز متکبر بودهاند، گردن کشی کردهاند، رسولان و نمایندگان ما را کشتند.
مردمان آن ولایتها را خدای ابدی کشت و نیست گردانید؛ و گرنه جز از فرمان خدا کسی چگونه تواند با قوت خویش بکشد و بگیرد؟ تو که همچنان میگویی «من مسیحی هستم، خدا را میپرستم و زاری میکنم» مگر تو چه دانی که خدای که را میآمرزد و در حق که مرحمت میفرماید؟ تو چگونه دانی که اینگونه سخن میگویی؟ ما میدانیم که خدا به قوت خود، اختیار تمام ولایتها را از مشرق تا مغرب به ما مسلم کردهاست. جز از فرمان خدا چگونه کسی میتواند این کار را بکند.
اکنون شما بهراستی بگویید که ایل شویم (بیعت کنیم) و به شما خدمت کنیم، تو شخصاً بهاتفاق همهٔ شاهان با هم به خدمت و بندگی ما بیایید، ایلی (بیعت) شما آنوقت معلوم خواهد شد؛ و اگر فرمان خدا را قبول نکنید و فرمان ما را انجام ندهید ما شما را یاغی خواهیم دانست و با شما همانگونه رفتار خواهیم کرد. اگر دستور ما را انجام ندهید ما آنرا خواهیم فهمید و خدا هم خواهد دانست.
آخر جمادیالثانی سال ششصد و چهل و چهار (مطابق با یازده نوامبر ۱۲۴۶ میلادی)
اصل این نامه در واتیکان نگهداری می شود.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.