سرویس دفاع مقدس ـ رزمندگان سپاه اسلام براي آزاد سازي مناطق تحت اشغالو دفع تجاوز دشمن و به منظور دستيابي به اهداف والاي خود، اقدام به انجام عمليات كربلاي پنج کردند. اين عمليات در تاريخ نوزدهم دي ماه 1365 با رمز مبارك يازهرا(ع) در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز ميشود.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، عمليات كربلاي5 كه در ساعت1 و30 دقيقه بامداد19 دي ماه1365 با رمز «يا زهرا(سلام الله عليها)» آغاز شد، تا اندازهاي انتظارات مردم را برآورده ساخت. اين عمليات تا پايان سال1365 ادامه يافت و به لحاظ مقاومت و جنگندگي نيروهاي ايران در شرايط بسيار مشكل و پيچيدگي دژهاي مستحكم دشمن، يكي از بزرگترين نبردهاي همه دوران جنگ تحميلي به شمار میرود ميشود. منطقه عمومي شرق، به دلیل اهميت سياسي و نظامي آن، همواره جايگاهي قابل توجه در انديشه طراحان جنگ داشته است.
پس از فتح خرمشهر، تسلط بر شلمچه به عنوان يكي از گذرگاههای وصولي شهر بصره، در زمره اهداف قواي نظامي ايران قرار گرفت و عمليات كربلاي پنج، بهترين موقعيت براي عملي ساختن اين ايده بود. پيشروي سريع نيروها از سيلبند و مواضع دشمن در شرق «كانال ماهي» بسته و سپس عبور از اين كانال و توسعه وضعيت نيروهاي خودي، نشانگر غافلگيري دشمن در اين محور بود. اخبار و اطلاعات رسیده نيز حكايت از وضعيت نسبتا مناسب و خوب نيروها ميكرد. ادامه اين تلاشها در روز نخست منجر به تصرف مثلث غرب «كانال زوجي» شد.
همچنين در محور «پنج ضلعي»، تلاش دشمن منحصرا مقاومت در يك قرارگاه فرماندهي تيپ بود و نيروهاي رزمنده و زرهي سپاه، توانستند بيشتر پايگاههاي موجود در اين محور را به تصرف خود درآورند. درگيري در جزيره «بوارين» در ساعات نخستين عمليات، بيشتر بدين منظور بود كه دشمن احساس كند، در سراسر خط درگيري هست و فرصت تمركز نيرو را نداشته باشد.
همچنين در پاسگاه «بوبيان» كه جناح راست عمليات بود، رزمندگان توانستند آن را به تصرف خود درآورند. در روزهاي بعد، پاتكهاي سنگين دشمن در منطقه از محورهاي گوناگون آغاز شد و از طرفي عمليات و درگيري نيروهاي خودي نيز ادامه پيدا كرد. در مجموع، مقاومت و ايستادگي نيروها زير آتش شديد دشمن، با وجود كمبود مهمات و بسته شدن چند راه تداركاتي و كمك رساني، بينظير بود.
در محور كانال پرورش ماهي اين درگيريها به اوج خود رسيد و تنها جاده ارتباطي كه به رزمندگان مستقر در اين محور آذوقه و مهمات ميرساند، بيوقفه زير آتش سنگين عراق بود. گذشته از نقش اساسي عمليات كربلاي5 در پيدايش يك امكان تازه براي اجراي آتش پي در پي روي شهر بصرهـ همزمان با جنگ شهرها ـ تلاشي گستردهتر براي نابودی بخش ديگري از ارتش عراق، (حتي بيشتر از فاو) از جمله دستاوردهاي مهم نظامي كربلاي5 بود.
انهدام دشمن در كربلاي5 به مراتب بيشتر از والفجر8 بود، به گونهاي كه حتي تحليلگران غرب، ناچار به اعتراف گوشهاي از اين مسأله شدند. شلمچه به منزله يكي از قويترين دژهاي دشمن بود و اين براي ارتش عراق به منزله ديواري غير قابل نفوذ بود و همين اعتماد بيش از اندازه نسبت به منطقه، تأثير بسزايي در غافلگيري دشمن داشت.
اين عمليات با انجام چندين عمليات محدود كه بعدها «عمليات تكميلي» نام گرفت، كامل و باعث تثبيت و بازسازی خطوط پدافندي نيروهاي ايراني شد.
رسانههای بیگانه و حماسه کربلاي 5 شکستن خطوط و استحکامات و پيشروي در شرق بصره، تواناييها و قابليتهاي نظامي عراق را بار ديگر زير سؤال برد، چنان که روزنامه آبزِرِور چاپ پاريس به نقل از کارشناسان غربي نوشت: «براي نخستين بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربي در مورد امکانات دفاعي عراق دچار ترديد شده اند».
همچنين تأکيد بر توانايي نظامي ايران، بخشي ديگري از تحليلهاي ارايه شده در رسانههاي خبري بود، چنان که راديو «بي. بي. سي» در تحليل در همين زمينه، با توجه به تجربه سپاه درعمليات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آب گرفتگي و کانال پرورش ماهي در عمليات کربلاي 5 گفت: «موفقيت ايران در عبور از درياچه ماهي، يک بار ديگر توانايي ايران در عبور از آبراهها را نشان مي دهد».
هفته نامه نيوزويک نيز ضمن تأکيد بر پيروزي ايران در عمليات کربلاي 5، بر شرايط پيروزي ايران بر عراق اشاره کرد:
«تهاجم ايرانيها در نزديکي بصره، دستکم يک چيز را در خصوص جنگ ايران و عراق تغيير داده و آن اين است که براي نخستين بار طي چند سال گذشته، اين احتمال را که يک طرف حقيقتاً بر ديگري پيروز شود، مطرح ساخته است».
ارزش سياسي نظامي منطقه، استقرار يگانهاي خودي در منطقه و نقش آن در غافلگيري دشمن، تناسب منطقه با توان موجود، انطباق ويژگيهاي منطقه شلمچه با شعار «عمليات سرنوشتساز» در سال سرنوشت، قابل پدافند بودن منطقه به دليل وجود عوارض مناسب، امكان اجراي آتش مناسب و موفقيت نيروهاي عملكننده در محور شلمچه (5ضلعي) در عمليات كربلاي4 از جمله عواملي بود كه علت گزینش عمليات را به خوبي آشكار ميسازد.
با خلبانان قهرمان هوانیروز در کربلای 5سرهنگ اردشير كريمزاده از خلبانان هوانيروز در «عمليات كربلاي 5» خاطره خود از روزهاي حماسه و ايثار در عمليات کربلاي 5 را اینچنین بازگو كرده است:
در اين عمليات من خلبان بالگرد 214 بودم. وظيفه اين بالگرد، تخليه مجروحين، امور نجات خلبانان و انتقال نيرو و تجهيزات به مناطق گوناگون است. ما در حين عمليات كربلاي 5 وظيفه داشتيم، مجروحان را از پشت جهبه به بيمارستان صحرايي امام علي (ع) كه در نزديكي شهر آبادان مستقر بود، منتقل کرده و از آنجا به بيمارستان گلستان اهواز برسانيم.
در شب تولد امام علي (ع) نزديك ساعت 9 به وسيله افسر رابط به ما خبر دادند كه دو رزمنده بسيجي كه هر دوی آنها فرمانده گردان و فرمانده تيپ بودند و دچار ضربه مغزي شدهاند، بايد هرچه زودتر به بيمارستان مجهز منتقل شوند. اين در حالي بود كه نميتوانستيم در شب پرواز كنيم و پرواز در شب با اين بالگرد ممنوع بود. از سوی ديگر، اگر اين بسيجيان را تا صبح به بيمارستان منتقل نميكرديم، حتما به شهادت ميرسيدند.
يكي از همكاران نيز كه نگران وضعيت اين دو مجروح بود، از من پرسيد آيا ميتوانم آنها را با بالگرد منتقل كنم كه گفتم، در عملياتهاي خيبر و بدر اين كار را انجام دادهام، اما در آن زمان، پروازها با دستور فرماندهي بوده و ما براي اين كار تمرين كرده بوديم و استثنا بود، ولي به هر حال به او پاسخ مثبت دادم؛ به شرط اينكه مجوز پرواز را از پست فرماندهي براي پرواز داشته باشم.
پس از پانزده دقيقه با خواست خداوند، مجوز پرواز گرفته شد. تقريبا ساعت به 9:20 دقيقه شب رسيده بود كه من براي پرواز كردن آرام از زمين بلند شدم. چون شب بود و تاريك، به همكاران سپرده بودم به بيمارستان گلستان اهواز اطلاع دهند تا بیست دقيقه بعد چراغ گرداني را در محل نشستن بالگرد «پد» مستقر كنند تا بتوانيم محل را تشخيص دهيم.
بعد از 20 دقيقه كه پرواز ميكرديم، به محض اينكه از «كوت عبدالله» خارج شديم، چراغهاي گردان آمبولانس مشخص شد. اين در حالي بود كه در روز نيز ما براي پيدا كردن محل نشستن يا «پد» دچار مشكل بوديم و به سختي آن را پيدا ميكرديم، ولي آن شب به خواست خدا به راحتي محل نشستن را پيدا كرديم و پس از نشستن و تخليه مجروحين دوباره به آشيانه برگشتيم. بعدها پس از پرسوجو متوجه شديم آن دو رزمنده از آن مجروحيت جان سالم به در بردهاند و دوباره به جبهه برگشتهاند.
حملات گسترده شیمیایی عراق در عملیات کربلای 5 به دليل مقاومت وصف ناپذير رزمندگان در برابر پاتكهاي سنگين، عراق به مدت نزدیک دو ماه، اقدام به حملات شيميايي بسيار گسترده با گاز خردل کرد كه حتي مناطقي از آبادان را نيز در بر گرفت.
عمليات كربلاي5 از جهت مقاومت رزمندگان كه نزديك به دو ماه نبرد شديد شبانه روزي و بدون وقفه را در منطقه محدود شلمچه تحمل نمودند، مسلما در تاريخ جنگ بي نظير است. اگر كسي در مورد تاريخ دفاع مقدس مطالبي بنويسد و از توصيف شجاعت رزمندگان در شلمچه غافل شود، مهمترين قطعه تاريخ جنگ را از دست داده است.
اغراق نيست اگر بگوييم در اندازه كل اتفاقات سراسر تاريخ دفاع مقدس در اين فضا و زمان بسيار محدود، حادثه و حماسه داشتهايم و اين رسالت اهل قلم است كه به تشريح جزء به جزء آن وقايع بپردازند.
در عمليات كربلاي 5، هرچند حملات شيميايي دشمن، سنگين بودند، در مقايسه با حملات عادي زميني و هوايي، نقش فرعي داشتند و برای همین، به همين اشاره بسنده مي شود.
به طور كلي آمار مصدومين و شهداي شيميايي از كربلاي 4 تا پایان كربلاي 5نسبت به حجم حملات دشمن بسيار كم بود و اين موضوع مي تواند به علت آمادگي بيشتر رزمندگان و فعاليت چشمگير سيستم پدافند، امداد و درمان مصدومين شيميايي باشد.
بيمارستان صحرايي علي ابن ابيطالب (ع) مركز درماني مجروحين عادي و شيميايي در اين عمليات بود.
اين بيمارستان كه از نظر مهندسي بسيار مقاوم در برابر حملات هوايي ساخته شده بود، از نظر فضاي داخلي نيز دقيقا متناسب با نياز تخصصي يك بيمارستان صحرايي طراحي شده بود. اين بيمارستان تا پایان جنگ كاملا فعال بود و نقش اساسي در درمان مجروحين جبهههاي جنوب داشت.
افزون بر اورژانس شيميايي مجاور بيمارستان، اورژانس شيميايي ديگري در حسينیه با اصول فني و با توجه به تجارت درماني گذشته ساخته شده بود كه در اين عمليات، به تدريج كار خود را آغاز كرد. علاوه بر دو اورژانس فوق كه نقش مركزي در منطقه جنگي داشتند، دو اورژانس شيميايي كوچكتر در منطقه عملياتي شلمچه فعال بود كه يكي از آنها مورد حمله شيميايي نقش چشمگيري در پشتيباني از مراكز صحرايي داشتند. كادر درماني مجموعه نقاهتگاهي سيد الشهداء(ع)، سپنتا، دانشگاه شهيد چمران و نيز اميديه جمعا با ظرفيت چهار هزار تخت تلاش چشمگيري داشتند. هرچند شمار مصدومين شيميايي متوسط و شديد عمليات كربلاي 5كمتر از سه هزار نفر مي شدند اما با در نظر گرفتن مصدومين خفيف احتمالا جمع مصدومين به رقم هفت هزار نفر میرسید.
كل شهداي شيميايي در يك ماه، نزدیک 170 نفر بودند كه به نظر زياد و غير قابل پذیرش بود، ولي بررسيهاي بعدي نشان داد كه علت اين امر وقوع چند حادثه خاص بوده است.
يكي از اين رخدادها، مربوط به انفجار يك بمب خردل دقيقا در مدخل سنگر گروهي برداران رزمنده اعزامي از بهبهان (گردان فجر) بود كه در نتيجه، گاز شيميايي با غلظت زياد وارد سنگر شده و باعث شد تا در مدت يك هفته، به تدريج چهل نفر از آنان به شهادت برسند. نزدیک سی نفر از شهدا نيز مربوط به بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي سومار بودند.
مسئولين كشورمان در نامههاي متعددي، جزیيات حملات شيميايي عراق را به آگاهی شوراي امنيت ملل رسانيده و درخواست اعزام تيم كارشناسي جهت بررسي شواهد موجود کردند، اما واكنشي به دنبال نداشت.
کربلاییهای کربلای 5در اين عمليات بزرگ و طولاني كه با سنگينترين و بيشترين پاتكهاي دشمن همراه بود، چندين تن از فرماندهان برجسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ايراني مانند «حسين خرازي» فرمانده لشكر14 امام حسين(ع)، «يدالله كلهر» قائممقام لشكر27 محمد رسول الله(ص)، «حجتالاسلام والمسلمين عبدالله ميثمي» مسئول حوزه نمايندگي حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتم الانبيأ(ص)، اسماعيل دقايقي فرمانده لشكر9 بدر،هاشم اعتمادي فرمانده تيپ امام حسن(ع) محمدعلي شاهمرادي فرمانده تيپ44 قمر بنيهاشم(ع)، حاج قاسم ميرحسيني قائممقام لشكر41 ثارالله، محمد فرومندي قائممقام لشكر5 نصر و... به شهادت رسيدند.