در روزها و هفتههای اخیر، برخی مقامات رژیم صهیونیستی، به ویژه «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر و «ایهود باراک»، وزیر دفاع این رژیم، از تصمیم برای حمله به ایران سخن گفتهاند. در عین حال، برخی دیگر، از جمله «شیمون پرز»، رئیس این رژیم، دیدگاههای گوناگونی داشتهاند؛ اما واقعاً تصمیم گیرنده نهایی کیست؟
به گزارش «تابناک»، هرچند در بحث حمله احتمالی به ایران، میدانداری با نتانیاهو بوده، ماجرا به این سادگیها نیست، چرا که نخست، وی باید اعضای «کابینه امنیتی» این رژیم را نسبت به انجام چنین کاری قانع کند.
در همین رابطه، نشریه آمریکایی «دیلی بیست» مطلبی را منتشر کرده که در آن به بررسی ساختار تصمیمگیریهای استراتژیک در رژیم صهیونیستی پرداخته است. این مطلب نشان میدهد، نتانیاهو برای تصمیم حمله به ایران، حتی در درون نیز کار چندان آسانی را پیش روی ندارد.
بر پایه این مطلب، «کابینه امنیتی» که یک ساختار غیررسمی در رژیم صهیونیستی است، از هشت وزیر بلندمرتبه دولت تشکیل شده که نتانیاهو نیز یکی از آنهاست. ترکیب اعضای آن، بازتاب دهنده ترکیب اکثریت «کنست» (پارلمان رژیم صهیونیستی) است؛ این کابینه در خود این رژیم به «هشت گانه» معروف است.
دلیل تشکیل این هشتگانه، در حقیقت به ضعفهای نهادی و ساختاری رژیم صهیونیستی بازمیگردد. به گفته «چاک فریلیچ»، یکی از مشاوران پیشین امنیت ملی رژیم صهیونیستی، «تصمیمی مانند این (حمله به ایران)، به ندرت در میان اعضای کابینه مطرح میشود، زیرا کابینه، یک مجمع بزرگ است و هیچ گاه نمیتوانید عقیده سی نفر را در امری با هم یکسان کنید...؛ افزون بر این، اسرائیل مشکل بزرگی با افشای اسرار دارد. به همین دلیل است که تصمیمهای راهبردی در هشتگانه یا حتی جمعهای کوچکتر گرفته میشود».
این در حالی است که بنا بر قانون، تصمیمات مهم امنیتی، مانند امضای توافقنامههای صلح و یا دستور حمله هوایی، باید رأی اکثریت کابینه و یا اکثریت اعضای «کمیته امنیت ملی» (شامل نیمی از اعضای کابینه) را به دست آورد؛ اما در عمل، به دلیل اختلافات آرای موجود، در روندی غیرقانونی و غیر رسمی، این تصمیمات در هشتگانه گرفته میشود.
اما مشکل نتانیاهو به همین جا پایان نمییابد، زیرا اکنون در خود هشتگانه هم اتفاق نظری درباره حمله به ایران نیست.
اعضای کنونی هشتگانه، افزون بر نتانیاهو عبارتند از:«الی ییشای»، رهبر حزب افراطی «شاس» و وزیر امور داخله؛ «ایهود باراک»، نخست وزیر پیشین در حزب کارگر و وزیر کنونی دفاع؛ «دان مریدور»، معاون نخست وزیر و عضو حزب «لیکود»؛ «موشه یالون»، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش و وزیر کنونی امور استراتژیک؛ «بنی بگین»، از وزرای کابینه؛ «یووال استینیتز»، وزیر امور مالی؛ و «آویگدور لیبرمن»، وزیر امور خارجه و رهبر حزب «اسرائیل بیت نو».
در میان این گروه، لیبرمن طی هفتههای اخیر، لزوم احتیاط در حمله به ایران را مطرح کرده بود؛ هرچند اکنون «هاآرتص» بر این باور است، وی نظرش را تغییر داده، در عین حال، به گزارش همین روزنامه، ییشای تاکنون در این باره تصمیمی نگرفته است. در واقع تاکنون تنها نتانیاهو و باراک بودهاند که به طور جدی از حمله به ایران حمایت کردهاند.
از سوی دیگر، بنا بر گزارشهای مطبوعات رژیم صهیونیستی، «مریدور» و «یالون» نظر مساعدی درباره حمله به ایران ندارند و در سخنرانیهای خود، هیچ گونه نظر مثبتی نسبت به این امر ابراز نداشتهاند.
اما عامل محدودکننده دیگری نیز هست که نتانیاهو را مشکلدار میکند و آن، نظر سران نظامی و امنیتی این رژیم است. هرچند این افراد، مستقیم در تصمیمگیری دخالت ندارند، از نفوذ چشمگیری در ساختارهای تصمیمگیری برخوردارند.
یکی از این افراد، ژنرال «بنی گانتز»، رئیس ستاد مشترک ارتش است. هرچند وی یک بار از «حق» اسرائیل برای حمله به ایران سخن گفته، برخی تحلیلگران اسرائیلی بر این باورند، او در عمل، حامی حمله به ایران نیست.
اما مهمترین صدای مخالف در این رژیم، «میر داگان»، رئیس پیشین موساد است. مخالفت جدی او با حمله به ایران در دو روز گذشته، سرخط اخبار رسانههای غربی و اسرائیلی را از آن خود کرده است.
«تامیر پاردو»، رئیس کنونی موساد نیز از جمله دیگر مخالفان حمله به ایران است. او چند ماه پیش در یک سخنرانی در پارلمان گفته بود: حتی اگر ایران سلاح هستهای نیز به دست آورد، این امر «تهدید وجودی» علیه اسرائیل نیست.
به این ترتیب، دیده میشود مشکل نتانیاهو نه تنها از جنبه مخالفتهای خارجی، بلکه همچنین به سبب وجود مخالفان در داخل رژیم صهیونیستی است و همین باعث شده تحلیلگر «دیلی بیست» نتیجه بگیرد که ممکن است، همه سخنان سران این رژیم، هدفی بیش از اعمال فشار بر ایران برای واداشتن آن به رسیدن به توافق نباشد.