زلزله، زمین لرزه یا هر نام دیگری که بر آن بگذارید، سخن از یک رویداد ساده فیزیکی است که بر اثر اصطکاک لایههای تشکیل دهنده پوسته زمین رخ میدهد و با اینکه هنوز تقریبا پیشبینی ناشدنی است، به شدت دقیق و قابل محاسبه است؛ بماند که ما چقدر محاسبهگر هستیم!
به گزارش «تابناک»، اردوی تیم ملی والیبال کشورمان که برای مسابقات انتخابی المپیک در توکیو است، چند شب پیش با اتفاقی روبهرو شدند که بیگمان تا مدتهای مدیدی در ذهن ملی پوشان نقش خواهد بست و به یادگارخواهد ماند؛ شاید بیشتر از نتایجی که در مسابقات امروز و فردا به دست بیاورند.
ماجرا از این قرار بود که پس از بارش شدید باران که میتوانست برنامههای تمرینی و یا گشت و گذار را بر هم بزند، یک ساعت از نیمه شب گذشته، زلزلهای رخ میدهد که مایه سرگرمی کسانی میشود که آن موقع بیدار بودند!
البته این لرزشها ظاهرا به اندازهی از قدرت بوده که افراد خوابیده نیز آن را درک کنند؛ خولیو ولاسکو، سرمربی تیم ملی ایران ـ که با زلزله بیدار شده بود ـ میگوید: «بیدار شدم، ترسیدم و با خودم گفتم زلزله! اما وقتی متوجه شدم در توکیو هستم، گفتم اینجا توکیوست، بخواب! بعد هم خوابیدم».
بر خلاف یکی از ملی پوشان، بقیه که سال پیش در جام جهانی زلزله را تجربه کرده بودند، برایشان عادی بود. البته برخی هم مثل فرهاد ظریف از آن لذت بردند. او میگوید: «من موقع زلزله خواب بودم. بیدار که شدم نترسیدم. اینجا آدم از زلزله لذت میبرد».
سعید معروف هم با لرزش هتل از خواب بیدار شده: «من هم خواب بودم. وقتی بیدار شدم نترسیدم؛ اما برایم کمی سخت بود. بعد رفتم جلوی پنجره و پرده را کنار زدم و ساختمانهای دیگر را دیدم، برایم جالب بود».
سعید مصطفیوند بر این باور است، چون در ژاپن بوده خیالش راحت بوده: «من بیدار بودم و نترسیدم. اگر ایران بودم، هجده طبقه را میدویدم، اما اینجا مطمئن است. اتفاقا من هم رفتم کنار پنجره تا دو برج روبهرویی هتل را موقع زلزله ببینم».
بدین ترتیب، لرزیدن اشیای دور و اطراف و حتی جنبیدن برجهای بلند، نه تنها ترسناک نیست، بلکه دیدنی هم میتواند باشد تا جایی که این موضوع به ظاهر روزمره در آن سرزمین، قابلیت تبدیل شدن به یک خبر جالب در کشورمان را داشته باشد.
اما بد نیست پایمان را فراتر از یک خبر بگذاریم تا دریابیم که چگونه شده، در ژاپن زلزله میتواند شادیآور باشد و در ایران اینقدر ترسناک جلوه کرده که گاه برخی شیادان ادعای پیشبینی دقیق زمان وقوع آن را میکنند و عدهای هم به هواخواهی ایشان برمیخیزند؟!
این برج معروف توکیوست که بسیار شبیه برج معروف ایفل بوده و البته کارکردی مشابه آن دارد؛ نشانهای برای پیشرفت و مدرنیته که البته یک آنتن رادیویی را نیز در بر میگیرد.این تصویر پش از زلزله 9 ریشتری دو سال پیش شمال ژاپن گرفته شده و همانگونه که پیداست، شدیدترین زلزله تاریخ این کشور اثرات بسیار جزیی در نماد توریستی توکیو گذاشته است. آیا قوانین ایمنی در برابر زلزله در ژاپن و ایران متفاوت است؟
با نگاهی به دستورالعمل ایمنی در برابر زلزله در کشورمان ـ که به آییننامه ۲۸۰۰مشهور است ـ به اصولی بسیار ساده و ابتدایی برمیخوریم که به نوعی تضمین کننده مقاومت ساختمان در برابر لرزشهای گاه خیلی شدید هستند؛ جایی که در آغاز به سازه نرم و سازه سخت اشاره میکند و شرط نخست پایداری سازه در برابر لرزه را به تعیین نوع زمین از نظر سخت و نرم بودن میداند، ولی خوب که به پیرامونمان نگاه میکنیم، اغراق نیست که بگوییم بیشتر سازندگانمان هم کوچکترین آگاهی از سختی و نرمی سازه و نوع مصالح مناسب برای آن ندارند.
به عبارت بهتر، ساخت یک ساختمان در کشورمان با این سطح از اطلاعات اولیه آغاز میشود تا سرانجام محصولی تولید شود که قرار است، پناهگاه خانوادگیمان باشد، ولی چون بر مبنای هیچ اصلی استوار نشده است، همیشه پتانسیلی از فاجعه را در خود نهفته دارد و در فراگیر بودن به اندازهای از درجه رسیده که حتی نمیتوان گفت: اینجا بم، رودبار، منجیل و... است و تجربه تلخ گذشته نه چندان دورش، موجب شده که امنتر ساخته شود و اصول بدیهی مقابله با زلزله در ساختمانش دیده شود.
بند به بند آیین نامه ۲۸۰۰ را میخوانیم تا به اصول سادهای همچون استفاده از جعبه (مکعب) و تقارن در طراحی برسیم و دریابیم که حتی در این سطح از بدیهیات، نمره ساخت و سازمان را مستوجب مردودی خواهد کرد.
این در حالی است که به گواه عوارضها و مالیاتهای گوناگونی که ساختمان سازیمان مشمول میشود، درخواهیم یافت که ناظر ـ البته در سطح تئوری ـ کم نداریم؛ ارگانهایی که گاه علت پول گرفتنشان نیز معلوممان نمیشود؛ اما گریزی از آنها متصور نیستیم، ولی نه کارکردی دارند و نه اگر خدای ناکرده آواری بر سرمان فرو بریزد، مسئولیتی متوجه آنها خواهد بود.
چاره چیست؟
تفاوت تهران و توکیو، شاید هزاران دلیل ریز و درشت داشته باشد؛ آنها با کاغذ که بسیار سبک است، در و دیوار میسازند، ولی ما چند تن سنگ را برای زیبایی نمای ساختمانهایمان به کار میگیریم، آنها منظم و قانونمند هستند، ولی ما قانون گریز و مغرور و در یک کلام، آنها ایمنی را خودخواسته به کار میگیرند، ولی ما هزینه میکنیم تا یک تخلف خطر سازمان پنهان بماند.
البته این تفاوتها شاید برای شمایی که استثنا هستید، وجود نداشته باشد، ولی حق خواهید داد که راه رسیدن به جایگاه امن توکیو این است که تفکر آیندهنگری در ذهن تک تکمان شکل بگیرد؛ یعنی ما و شمایی که در هنگام ساختمان سازی به زیبایی آن دقت میکنیم، کمی هم در مورد پایداری بنایمان حساسیت به خرج دهیم.
و البته اینجاست که شاید قوانین ثبت مشخصات سازندگان و ناظرین و پیش بینی مجازاتهای سنگین برای متخلفین هم برای رسیدن به سطح مطلوب ایمنی نقش کارسازی داشته باشد.
نظر شما چیست؟