قرار است همه مسئولين ديروز و امروز، يار ورزش باشند، نه بار آن، چرا كه ورزش ما در يك حالت دگرديسي تدريجي قرار گرفته و در حقيقت دوران گذار را میگذراند.
به گزارش «تابناک»، قدر مسلم در دوران گذار چه بسا اتفاقاتی بیفتد و برخی جابجاییها صورت بگیرد و منافع و مصالح برخی از افراد نیز دچار مخاطره شود؛ اما از آنجا که هدف و قله اهداف همه مسئولین و دستاندرکاران و دلسوزانی که یک روز بوده و امروز نیستند و چه آنهایی که شاید در آینده بیایند و به قطار ورزش اضافه شوند، یک منظور باید باشد و آن هم احیای غرور ملی با کمک به کسب افتخارات ملی در ورزش است.
بنا بر این گزارش، امروز در آستانه المپیک هستیم و هر حرف و حرکت هر یک از دستاندرکاران، میتواند منجر به کسب و اضافه شدن یک سهمیه یا یک مدال در المپیک برای ما شود و جهت عکس آن هم میتواند روی دهد.
متأسفانه برخی از افرادی که به هر دلیل از گردونه ریاست و یا به قول خودشان خدمتگزاری به مردم کنار رفتهاند، آنچنان فضا را آشفته و گل آلود و تاریک نشان میدهند که انگار با رفتن آنها همه افتخارات و قهرمانیها هم خواهد رفت و روی یک پا ایستادهاند و الا و بالله که من آنم که ناممم بود رستم... و بقیه هر کی و هر شخصی که جای من آمده، محلی از اعراب در ورزش ندارد و دنیا هم تنها من را میشناسد.
خوب است که بپذیرند این مدیران گرانقدر و گرامی که یک روزی روز آنها بوده و حالا روز دیگران است. چه خوب است بپذیرند که هر آمدنی را رفتنی است.
چه خوب است یک مقدار تحمل کنند و سعه صدر نشان دهند و بازیچه کارهای ژورنالیستی نشوند، چرا که خود ما به عنوان یک رسانه خیلی دوست داریم چنین افرادی بیایند و به اصطلاح افشاگری کنند، چون از دل این افشاگریهاست که چند تا تیتر و خبر درست و حسابی بیرون میآید و فردا هم این مدیر است که باید پاسخگو به افکار عمومی و دیگران باشد و نه رسانه و رسانهها.
البته به هیچ عنوان کار رسانههایی را که در این مدت پیرامون تغییرات فدراسیونها و به ویژه قایقرانی جریان سازی کردند، رد نمیکنم و اما یک چیز را همواره مد نطر داشته و داریم و اینکه تا جایی ما باید ورود کنیم که به منافع ملی لطمه نخورد و دعوای داخلی را به گوش خارجیها نرسانیم.
نیاییم به این بهانهها تسویه حساب شخصی کنیمنیایم پای بیگانه را به امور داخلی باز کنیم، چرا که دست آخر این ما، یعنی ایران و منافع ملی ایران هستیم که ضرر میکند.
چه بسا شاید ما هم بر این باور باشیم که یک مدیری مثل دنیا مالی با آن رزومه مشخص و خوب کاری، نباید میرفت؛ اما آن چیزی را که مدیران ارشد ورزش میبینند، ما نمیبینیم و بیگمان هم هرگز وارد امور شخصی چنین مدیرانی نخواهند شد و ما هم هرگز نمیتوانیم ورود کنیم به امور شخصی افراد.
اینکه بیاییم برای اثبات آنچه ما ادعا میکنیم درست است، هر روز به نهادهای ورزشی خارجی اطلاعات بدهیم، چیزی جز بازی با منافع ملی میتواند باشد؟
اصلا وارد فاز منافع ملی و این حرفها نشویم که کلیشهای نباشد، ولی آیا به این فکر کردهایم که تصمیماتی که مدیران ارشد و آن هم مقامی در حد وزیر میگیرند، برگشت ناپذیر خواهد بود و دلایل محکمه پسندی هم برای خود دارند.
در همین حال، کار خوب و آدم کاربلد همیشه در بین مردم جایگاه خاصی دارد ولی باید پذیرفت که تغییرات در عرصه مدیریت هم یک امر طیبعی در همه جای دنیاست؛ حال در برخی کشورها ممکن است تغییرات بر مبنای شاخصههایی روشن و شفاف انجام بگیرد و در برخی کشورها هم شاخصهها دخالت دارند و هم سلایق.
گمان میکنید اگر فلان فدراسیون تعلیق شود بعد چه خواهد شد؟ مشتی دلار زبان بسته باید بدهیم همانند دلارهایی که به تاماش آیان وزنه برداری دادیم و دست آخر هیچ قدمی برای وزنه بردار به ناحق محروم شده ما (سعید علی حسینی) برنداشت و جالب اینکه آقایی که هم چند ماه پس از رفتنش از تیر و کمان ابراز نگرانی کرده که شاید این فدراسیون هم به خاطر برکناری او تعلیق شود!
این کارها، دودش به چشم همه ما میرود اینجاست که میگوییم خوش به حال آن خارجیانی که چنین دوستان وفادارای در ایران دارند و مو به مو اطلاعات داخلی فدراسیونها را به آنها میدهند تا آنها گربه رقصانی کنند و چشم به دلارهای سبز و زبان بسته داشته باشند!
از طرفی، ورزش آنقدر نیرو و استعداد در دل خود به ویژه در کشورما دارد که با رفتن یکی و آمدن دیگری، این رودخانه جوشان و خروشان از کار نمیایستد.
بیاییم المپیک را دریابیم و این اختلاف سلیقهها را کناری بنهیم تا ورزشکاران ما با خاطری آسوده در این میدان مهم جهانی و در این دهکده جهانی حاضر شوند و باعث غرور و افتخار همه ایرانیان باشند.