هیچ فرمول پیچیدهای در میان نیست؛ آب را گرداگرد باغ میگردانند و با استفاده از دو ردیف حوضچه که معمولا به فواره آراسته شدهاند، آن را به چهار بخش تقسیم می کنند؛ به این صورت که ردیفها همدیگر را به شکل علامت (+) قطع میکنند و در مرکز این علامت، عمارت زیبایی قرار میگیرد که خوش آب و هواترین نقطه باغ است و اصطلاحا کوشک نام دارد؛ فرمول ساده ساخت «چهار باغ» که شاید از سادگی بیش از اندازه فراموش شده است!
شاید برایتان این پرسش پیش آمده باشد که چگونه میشود وقتی به تازگی با ثبت جهانی دو میراث ایرانی در یونسکو، میراث به ثبت جهانی رسیده کشورمان، پانزده عدد خوانده میشود، صحبت از ثبت جهانی 9 باغ ایرانی کنیم؟ پاسخ اینجاست که 9 باغ ایرانی در یک پرونده به ثبت جهانی رسیدهاند؛ به عبارتی بهتر، همه چهارباغهای معرفی شده در این گزارش روی هم به عنوان یک میراث جهانی به تأیید کارشناسان یونسکو رسیدهاند و جایگاه سیزدهمین میراث ثبت شده کشورمان در یونسکو، به همه آنها داده شده است.
به گزارش «تابناک»، تیر ماه سال گذشته بود که در سی و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو در پاریس، 9 باغ ایرانی هم برای ورود به جمع میراث جهانیان تأییدیه گرفتند تا جمع میراث باستانیِ ثبت شده کشورمان در جهان، با این بهشتهای زمینی تکمیلتر شود؛ پاسارگاد، ارم، چهل ستون، شازده، فین، پهلوان پور، دولت آباد، اکبریه و عباس آباد؛ بهشتهای ایرانی روی زمین!
بدین ترتیب، چهارباغهای ایرانی با پیشینه هزاران هزار ساله شان، جایی در میراث جهانی برای خود باز کردند تا همه بدانند که در میان تاکتیکهای جنگی، برج و باروها، مقبرههای گوناگون، دژها و کاخها، مجسمهها و تندیسها و خلاصه همه به جای ماندههای تاریخ ایران زمین، زادگاه مردمانی است که در عین جنگاوری و دلیری، به اندازهای به آبادانی اهمیت میداده اند که هنرشان هنوز شایسته طرح در جهان است.
الگوی ایرانی باغسازی از این رو جالب توجهتر میشود که از یکی دو نمونه خارج شده و بنیان علمی ماجرا به حدی در سراسر کشورمان فراگیر میشود که برای نمونه، دیدن این نه باغ به ثبت جهانی رسیده و طبیعتا معروفتر، به معنی دست کم چندین سفر چند روزه به هشت نقطه از کشور پهناورمان خواهد بود و احتمالا برای بسیاریمان به سادگی مقدور نیست؛ همین موضوع را بهانهای قرار دادیم تا به سبک مجازی باغهای باستانی مان را بگردیم تا زمانی که فرصت دیدارشان دست داد، به کشف و شهود خودمان برسیم؛
1- پاسارگاد: نیای چهارباغهای جهان
وقتی به بیابان منطقه پاسارگاد نگاه میکنیم، جز مقبره کورش و برخی ستونهای بر جای مانده از کاخهای هخامنشی، نکته خاصی به چشم نمیخورد؛ چه برسد به باغ! این شاید همان ابهامی باشد که برای خیلی از مردمان پیرامون پاسارگاد هم رمز گشایی نشده و کار را به جایی رسانده که کمتر کسی از جهانی شدن نخستین چهارباغ ایرانی در این محدوده آگاهی داشته باشد!
کافی است در کنار بقایای کاخهای باستانی پاسارگاد قدم بزنید و در راه رفتن به سمت نقش برجسته منتسب به کورش ـ که چهار بال دارد و کلاهی با دو شاخ شرقی، غربی بر سر نهاده و برخی آن را مترادف ذوالقرنین میدانند ـ نگاهی به سمت چپتان بیندازید تا آبراههای به جای مانده از نخستین چهارباغ بشری به چشمتان بیاید؛ باریکهای کنده شده در دل سنگ که در هر چند متر به یک حوضچه میرسد و اگر کمی تخیلتان را به کار بگیرید و سروهای نوشته شده در تاریخ را بدان بیفزایید، نتیجه باغی بهشتی خواهد بود که در واقعیت تلخ امروزی، هیچ از آن اثری نیست و حتی یک تابلو معرفی هم ندارد!
تصويري از سنگنگاره ملقب به
ذوالقرنین که در نزديکي بقاياي نخستين چهارباغ جهان قرار گرفته و برخی آن
را کوروش میدانند؛ بنا بر آنچه در كتيبهها آمده، هندسيسازي باغ و شكل و
شمايل آن از نگاهي كه كوروش به باغ ايراني داشته، گرفته شده است.
2- ارم: رنگ رنگ و گونه گونمسیر ۱۳۵ کیلومتری پاسارگاد به شیراز را که برگردیم، شهری در مقابل خواهیم یافت که پر است از چهارباغهای ناب و خوشبو که همگی به غایت زیبا و دیدنی هستند،ولی تنها یکی از آنها به میراث جهانی یونسکو راه یافته است.
باغ ارم شیراز که امروزه زیرمجموعه دانشگاه این شهر است، تا پیش از پهلویها در تملک خانهای قشقایی این دیار بود و بدین ترتیب، نقش و نگارهای قاجاری در کوشک مرکزی آن تنها به چشم امرای ساکن باغ میآمد، ولی امروزه دیدن این دلاوریهای قاجاری (!) در کنار نقوش شاهنامهای، بسان کاریکاتوری جذاب رخ مینماید و صد البته همه اینها در کنار گونههای فراوان گیاهی جمع شده از سراسر جهان، اهمیت چندانی ندارد؛ شاید بارزترین ویژگی ارم، همین گیاهان متنوع و رنگ به رنگ آن است که البته هر زمانی از سال به دیدارشان بروید، شگفتیهای منحصربهفردی را خواهید دید که البته در کنار ساختار باستانی باغ زیبایی دو چندانی هم خواهند یافت.
البته این بازدید چندان هم بی حرف و حدیث نخواهد بود؛ تصور کنید که برای دیدن این چهارباغ بلیت خریده اید اما برای دیدن کوشک مرکزی آن ـ که بخشی از ساختار چهارباغ است ـ مجبور به خرید بلیت دیگری میشوید!
3- چهل ستون: کوشک زیبا در آببرای دیدن شاهکار کوشکسازی در مرکز چهارباغهای ایرانی، باید به اصفهان برویم؛ جایی که از میان باغهای متعدد شهر تنها چهل ستون و هشت بهشت باقی مانده و باقی از صفحه روزگار محو شدهاند. چهل ستون هم مشهور به کوشک مرکزیاش شده و نام مجموعه هم از این عمارت زیبا وام گرفته شده است، وگرنه چه بسا برخی از بازدیدکنندگان این مجموعه حتی متوجه ساختار چهارباغی آن هم نشوند!
این در حالی است که بنای بیست ستون واقع شده در مرکز باغ، به روایتی به پشتوانه چنارهای قدیمی آن به چهل ستون (چهل در زمان قدیم برای نشان دادن کثرت و تعدد هم به کار میرفته) ملقب شده و البته روایتهای رایجتر، انعکاس تصویر بیست ستونِ کوشک در آبِ ساکن مقابل آن را وجه تسمیه مجموعه میدانند؛ اما علت نامگذاری هر چه باشد، این چهارباغ ملی به اندازهای دیدنی از آب درآمده که با گشت و گذار در آن زمان را فراموش خواهید کرد.
هر چند ممکن است رد نم و آسیبهای وارده به بخشهایی از کوشک زیبای مرکزی برای شما هم منجر به این پرسش شود که «پس چه زمانی بازسازی لازم است»؟!
4- شازده: سبز شده در کویر
شاید جالب باشد که بدانید، افزون بر باغهای ایرانی ثبت شده در یونسکو، دو باغ از کشور هند (آرامگاه همایون و تاج محل) و یک باغ از پاکستان (شالیمار) هم به ثبت جهانی رسیدهاند که هر سه از الگوی چهار باغ سازی ایرانی بهره بردهاند؛ آرامگاه همایون (که به جای کوشک مرکزی باغ نشسته) محل دفن یک شاه هندی است که نزدیک پانزده سال در دربار پادشاه ایرانی پناهنده بوده و البته نخستین نمونه باغ ایرانی ساخته شده در شبه قاره هند به شمار میرود، تاج محل هم که نام پارسی بنایی است که یک پادشاه دیگر هند، با کمک معماران ایرانی و البته برای یادبود همسر ایرانیاش ساخته و در نهایت باغ شالیمار در پاکستان هم در حقیقت چهارباغی ایرانی است که به دست یک معمار ایرانی ساخته شده است، حال آن که نمونههای دیگری از این هنر باستانی در کشورهای دیگر هم به چشم میخورد که در عین تفاوتهای جزیی، در اصل یکسان بوده و همگی دیدنی هستند؛ از باغهای بنا شده در کشورهای همسایه گرفته تا ساختار چهارباغیِ کاخ الحمرا در اسپانیا!
وقتی میگویند «چهارباغهای ایرانی بر مبنای علم بنا شدهاند»، شاید اغراقآمیز به نظر برسد؛ شاید برخی با خود بگویند که مگر ساختن باغ هم کار سختی است و نیاز به علم دارد؟ اینجاست که باید باغ شازده قجری کرمان ـ که به باغ ماهان نیز معروف است ـ را برایشان توصیف کنی که مثل نگین سبز کویری است که در آن قرار گرفته؛ کویر لوت.
جاده فرعی که از مسیر ماهان ـ بم جدا میشود، ادامه میدهیم تا در دامنه کوه «تیگران» به باغی برسیم که در میان باروهای خشتی قرار گرفته و بیگمان، از عجایب کویر به شمار میرود؛ باغی که صدای فوارههای همیشه فعالش از بیرون آن نیز به گوش میرسد. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این چهارباغ، همین فوارهها هستند که فشار آب خروجی از آنها، باور این نکته را که اختلاف ارتفاع (و نه هیچ نیروی دیگری) سبب شکلگیری این زیبایی شده است، برایمان دشوار میسازد!
اکنون کافی است، از مسیر پلکانی باغ به سمت کوشک مرکزی زیبای آن برویم که در دو طبقه ساخته شده و از لحاظ زیبایی کم نظیر است؛ از اینجا کهبه پیرامونمان نگاه کنیم، یک باغ زیبای ایرانی خواهیم دید که در زمینی مربع شکل ساخته شده و از یک سردر زیبا و عمارتهای جانبی گوناگونی چون حمام برخوردار است. البته شاید گفتن نداشته باشد که بخشی از کوشک مرکزی که شاهنشین بوده، اکنون به رستوران تبدیل شده و دیدنش برای همه ... !