اجلاس غیرمتعهدها؛ فرصتی برای تقویت همكاری های استراتژیك

کد خبر: ۲۶۸۰۵۵
|
۰۶ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۱ 27 August 2012
|
2578 بازدید
برگزاری شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها در تهران فرصتی را در اختیار كشورهای عضو برای تقویت نگاه های مشترك و فضای همكاری های استراتژیك قرار می دهد.   
 
اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها در حالی نهم و دهم شهریورماه در تهران برگزار خواهد شد كه این جنبش الزاماتی برای نگاهی دوباره به آرمان های اولیه خود در زمان شكلگیری و همچنین بازگشت به ارزش های انسانی و جهانشمول برای استقلال از كشورهای دارای رویكردهای امپریالیستی پیش رو دارد.

گرچه ایده همگرایی بین غیرمتعهدها در كنفرانس 'باندونگ' (سال 1334 خورشیدی در اندونزی) مطرح و نخستین اجلاس سران نیز در سال 1340 برگزار شد، اما به نظر می رسد هنوز راه زیادی تا تحقق اهداف مشترك این كشورها باقی مانده است.

اعضای جنبش غیرمتعهدها با 120 عضو، 21 كشور ناظر و 10 سازمان و تشكل بین المللی، حدود دو سوم اعضای سازمان ملل متحد را تشكیل می دهند و به عبارت دیگر، بزرگ ترین فراكسیون مجمع عمومی این سازمان را در اختیار دارند.

در شرایطی كه این كشورها نمایندگی بیش از 55 درصد جمعیت جهان را بر عهده دارند بنابراین به نظر می رسد می توانند دست برتر را در بسیاری از مسائل منطقه ای و بین المللی داشته باشند.

به عبارت دیگر، جنبش غیرمتعهدها به عنوان بزرگ ترین تشكل سیاسی بین الدولی بعد از سازمان ملل متحد، دارای پتانسیل عظیمی از ظرفیت ها و توانمندی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هویت های ملی غنی است كه می تواند در مسیر آرمان های این جنبش از جمله صلح، امنیت، استقلال و خارج شدن از دایره نفوذ قدرت های جهانی به حركت در آید.

از سوی دیگر، از آنجا كه شكلگیری جنبش غیرمتعهدها به دورانی برمی گردد كه اوج فضای دوقطبی میان شرق و غرب و جنگ سرد، كشورهای جهان را ناگزیر می كرد خود را زیر سایه یكی از دو بلوك تعریف شده قرار دهند تا بتوانند به حیات سیاسی خود ادامه دهند، به نظر می رسد با تغییر تعاریف جدید در تقسیم بندی های سیاسی و همچنین بروز ابعاد نوین قدرت در عصر جدید لازم است غیرمتعهدها نیز در ارتباط های سیاسی تعریف شده در چارچوب این سازمان بازنگری هایی داشته باشند.

به عبارت دیگر، هسته های جدید شكل گرفته در دنیای سیاسی جهان مانند قدرت های نوظهور در عرصه بین المللی در اصل مراكز جدیدی را تشكیل می دهند كه محورهای تمركزی نوین را برای دیگر كشورها فراهم می آورد.

حتی ابزارهای قدرت نیز در دنیای جدید فرق می كند.

در گذشته قدرت در تعداد قبضه های سلاح گرم و نوع آنها و همچنین دستیابی به فناوری های پیچیده جدیدتر و به عبارت دیگر در بستری از رقابت های تسلیحاتی تعریف می شد. اما در دوران حاضر، ابعاد نرم افزارانه ای برای قدرت بروز یافته و حتی بر جنبه های سخت آن پیشی گرفته است.

اینك، در بستری از اطلاعات كسب شده از كشورها و ملت ها ابتدا زمینه های اجتماعی و فرهنگی لازم را برای پذیرش برتری قدرت خارجی ایجاد می كنند و پس از آن، به دنبال ایجاد دلبستگی های فكری و اعتقادی در ملت ها، راه برای استیلا بر ثروت كشورها و سلطه جویی های اقتصادی و نظامی هموار می شود.

در چنین شرایطی آیا همچنان می توان به اصول اولیه جنبش غیرمتعهدها دلخوش بود و پایبندی اعضا را به این اصول طلب كرد؟

احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاكمیت یكدیگر، برابری و منافع متقابل، خودداری از تجاوز به یكدیگر، همزیستی مسالمت آمیز و دخالت نكردن در امور داخلی یكدیگر اصولی است كه به نظر نمی رسد گذر زمان، پرده ای از ابهام را بر آن انداخته باشد یا بتوان آنها را به دست فراموشی سپرد.

به عبارت دیگر، این اصول همچنان جهانشمول و جامع است و بر اساس مفاهیمی قابل قبول برای همه كشورها و ملت ها تعریف شده است.

حتی می توان گفت در دورانی كه همه كشورها به دنبال بر عهده گرفتن نقش های ویژه خود در سطح منطقه و حتی جهان هستند و از این منظر، یكجانبه گرایی را با خط سیر خود در تضاد می بینند، چنین اصولی همچنان به این كشورها در ادامه راه خود برای ارتقای جایگاه استراتژیك خود كمك خواهد كرد.

از سوی دیگر، در دنیای جدید مسائل نوینی ظهور یافته است كه جز با همكاری دولت ها با یكدیگر قابل حل نیست. به عبارت دیگر، عصر حاضر عرصه ای مملو از مشكلات و معضلات پیچیده ای است كه از مرزهای ترسیم شده در نقشه ها فراتر رفته و گاهی چندین كشور و منطقه و حتی جهان را با خود درگیر كرده است.

مشكلات اقتصادی و بحران مالی جهانی حتی دامن كشورهای پیشرفته و قدرت های بلامنازع دیروز را گرفته است. پدیده هایی مانند فقر همه جانبه، گسترش قاچاق در همه ابعاد آن، رواج انواع تروریسم و شیوه های جدید اجرای آن بویژه در شكل های سایبری، بروز دیدگاه های نژادپرستانه و تندگرایانه قومی و مذهبی و بالا گرفتن آتش اینگونه اختلاف ها مشكلاتی را برای كشورها ایجاد كرده است.

در كنار اینها باید اقدام های خودسرانه برخی كشورها را برای حل مسائل موجود قرار داد كه بیشتر به پیچیدگی اوضاع دامن زده است.

نمونه این اقدام ها را كه حتی منجر به بروز جنگ های فیزیكی و دخالت در امور كشورها شده است، می توان در عراق و افغانستان مشاهده كرد.

البته دیده می شود در فضای كنونی، حتی این كشورها برای حضور نظامی خود در كشورهای دیگر به دنبال همدستانی با مواضع نزدیك می گردند و در این جهت، سازمان ها و نهادهایی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد، سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) و ... را نیز با خود همراه می كنند.

كشورهای سلطه جو از خلال چنین اقدام هایی برای دخیل كردن این سازمان ها در امور جاری كشورهای دیگر، دامنه كشورهای مداخله گر را گسترش می دهند تا با ایجاد نوعی همصدایی، در اصل راه را برای اعتراض به اقدام های یكجانبه گرایانه خود ببندند.

در چنین شرایطی، تنها مسیر باقی مانده برای مقابله با چنین اقدام هایی كه در نهایت منجر به ضعف ملت ها و كشورهای مورد مداخله می شود، اتخاذ راه هایی مشابه در مقابل سلطه جویان نوین است.

به عبارت دیگر، با ایجاد اتحادهایی همصدا و همسو برای مخالفت با حضور مداخله جویانه برخی كشورهای عمدتا پیشرفته، می توان جبهه ای قوی را تشكیل داد.

البته با توجه به ساختارهای ناعادلانه قدرت در سطوح بین المللی و نبود برابری و تساوی حقوق میان كشورها، رسیدن به چنین هدفی اندكی مشكل است. چه، باید جبهه مقابل كشورهای پیشرفته مداخله‌گر دستكم از برخی نظرها قدرت بیشتری داشته باشد تا بتواند خواسته های خود را به گوش جهانیان برساند و جایی را در نظام بین الملل برای خود باز كند.

در این میان، به نظر می رسد ساختارهایی مانند جنبش غیرمتعهدها با توجه به تعداد كشورهای عضو خود، می تواند در صورت همگرایی در چنین اموری، به موضعی قدرتمند برای رویارویی با حربه های جدید كشورهای استعماری و سلطه جویی باشد كه در حاشیه تعریف جدید قدرت بین المللی، از حربه های مرسومی مانند ایجاد اتحادهای بزرگ تر بهره می برند.

از سوی دیگر، با توجه به تقویت نگاه چندجانبه گرایی در فضای كنونی، اعضای این جنبش می توانند در زمینه های مشتركی مانند مبارزه با تروریسم و قاچاق (مواد مخدر، انسان، كالا و ...)، كاهش فقر، توسعه پایدار اقتصادی، جایگزین كردن نظام عادلانه تجارت به جای سلطه اقتصادی غربی، ایجاد اصلاحات اقتصادی و تبادل تجربیات در این زمینه، تقویت همكاری های بین المللی برای تقویت صلح و امنیت در جهان، همفكری درباره مسائل منطقه ای مانند فلسطین، عراق، افغانستان، خلع سلاح و موضوع فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران و... گام های موثرتری بردارند.

بر این اساس، جنبش غیرمتعهدها نخستین گام ها را برای رسیدن به نظامی عادلانه با بهره گیری از حقوق یكسان میان كشورها بدون وجود امتیازهای ویژه برآمده از دوران استعمارگری برداشته است.

همچنین این اعضا می توانند با توجه به توانمندی های ویژه خود، با تشكیل قطب مالی جدید در نظام بین الملل و در برهه ای كه بحران های اقتصادی بسیاری از قدرت های بزرگ را درگیر كرده است، ارتباط های جدیدی در این زمینه تعریف كنند.

همكاری در عرصه های امنیتی و استراتژیك و همچنین تبادل اطلاعات و دانش های نوین از دیگر فرصت هایی است كه اعضا می توانند از آن بهره مند شوند.

همچنین می توان از فرصت حضور در یك سازمان بزرگ برای رفع اختلاف های دوجانبه یا چندجانبه میان كشورها استفاده كرد و زمینه گفت وگوهای سازنده را میان رهبران این كشورها فراهم ساخت.

با این همه، شاید برخی مسائل موجود میان اعضای این جنبش مانع تحقق كامل اهداف آن شده است.

وابستگی های سیاسی و اقتصادی تعدادی از اعضا به برخی قدرت های پیشرفته و حتی باز گذاشتن راه های تسلط فرهنگی این قدرت ها بر ملت های این كشورها، در عمل مانع تصمیم گیری مستقلانه آنان می شود. به عبارت دیگر، آنان در قالب جنبش غیرمتعهدها نمی توانند موضعی مستقل از منافع كشورهای قدرتمند اتخاذ كنند.

وجود چنین ویژگی هایی بر اختلاف دیدگاه ها و نظرات اعضای این جنبش تاثیرگذار بوده است و مانعی برای تصمیم گیری های یكدست جنبش در مسائل گوناگون می شود.

از سوی دیگر، وقتی چنین جنبشی به دلیل مشكلات موجود نتواند كاركردهای خود را به اندازه توان به منصه ظهور رساند، خود بخود ممكن است بر نگاه كشورهای عضو نیز تاثیر بگذارد و از اهمیت آن در سطوح بین المللی بكاهد.

مجموع این مسائل، در دوران حاضر ضرورت بازگشت به آرمان های اولیه این جنبش و احیای اصول فرا زمانی و انسانی آن را دیكته می كند. همچنین باید اعضا برای رفع موانع اتحاد و همصدایی خود، به بازنگری در برخی نگاه ها و مواضع اقدام كنند.

به علاوه به نظر می رسد تصمیم های جنبش به دلیل غیرالزام آور بودن آن، زمینه اجرایی قدرتمندی ندارد و نمی تواند آنچنان كه باید و شاید، موثر باشد.

بنابراین اندیشیدن به راه هایی برای افزایش قدرت اجرایی تصمیم های این جنبش در سطح جهانی و منطقه ای در نهایت به ارتقای جایگاه این جنبش منجر شده و در نهایت، منافع همه كشورهای عضو را در زمان ضرورت تامین می كند.

منبع: ایرنا
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟