اكنون بانوان در تهران حتي در ساعات پاياني شب هم ميتوانند بدون نگراني از رفتار راننده يا همسفر ناشناس، رفت و آمد كنند.
تاكسي بيسيم بانوان نخستين ناوگان تاكسيراني ايراني است كه بهطور خاص براي استفاده زنان راهاندازي شدهاست. علاوه بر امنيت بيشتر، صدها زن در اثر اين فرصت شغلي وارد بازار كار ميشوند. ميترا جهانيفر، مادر دو فرزند از ساكنان جنوب تهران، يكي از آنهاست كه رانندگي را دوست دارد.
او كه حالا هرروز لباس فرمش را به تن ميكند و به خيابانهاي شهر ميرود، بعد از ديدن آگهي تلويزيوني تاسيس شركت تاكسيراني بانوان، كنجكاو شد و تقاضاي كار كرد و به گفته خودش «نتيجه بهتر از آن چيزي شد كه انتظارش را داشتم.»
جميله صادقي از موسسان شركتهاي تاكسيراني براي بانوان است. زماني هم كه سازمان اتوبوسراني كرج خبر واگذاري چند دستگاه اتوبوس را به بخش خصوصي داد، با پولي كه در اختيار داشت ده دستگاه اتوبوس خريد و آنها را در اختيار زنان قرار داد.
تاكسيراني رسمي تنها حوزه مسافركشان نيست و ديگر خودروهاي شخصي مسافرکشي را كه پشت فرمانشان خانمي نشسته باشد ، در سطح شهر ميشود ديد.
با اينحال خانم مسافري كه سوار ماشين همين راننده شده معتقد است خيلي از افراد سوار اين ماشينها نميشوند زيرا با اين كه به اعتقاد او زنان مهربانترند و احترام مسافر را هم بيشتر نگاه ميدارند، اما «مردم به كسي كه با احترام پيش پايشان بايستد و از آنها دعوت كند سوار شوند، اعتماد نميكنند. شايد هم كلا به رانندگان زن اعتماد نميكنند.»
بانواني كه رسما به رانندگي تاكسي مشغولند نيز گرههايي بر سر راهشان بوده و هست.اعظم كوئين يك زن خانهدار بود كه حتي براي خريدكردن نيز بيرون نميرفت. چه برسد كه راننده تاكسي شود و با مردم براي گرفتن كرايه چانه بزند.
هرچند به گفته خودش هنوز هم براي گرفتن كرايه تاكسي خجالت ميكشد. بسياري از زنان تاكسيران سرپرست خانوار هستند و مانند يك راننده مرد از صبح تا ساعت ۱۲ شب پشت فرمان كار ميكنند.
اعظم زماني كه شوهرش ورشكسته و بيكار شد، با وجود مخالفتهاي اوليه با ديدن آگهي تلويزيون به اين كار روي آورد. او در توضيح مشكلات كارش ميگويد: «اولش اين كار برايم سخت بود. اينكه از صبح تا شب كار كنم. اما زنان راننده تاكسي مشكلات زيادي دارند. گاهي بيسيم مركز قطع است و عملا همه رانندهها بيكار هستند. الان من كرايه خانه و قسط ماشين و پول شارژ ميدهم. يك پسر دانشجوي دانشگاه آزاد دارم و يك پسر محصل. يكي ديگر از مشكلات زنان راننده كمبود پمپ گاز در سطح شهر است. قبلا يك ساعت و نيم تا دو ساعت در صف گاز ميايستاديم و امكان داشت در بين ۲۰۰ تاكسي كه داخل صف بودند تنها يك زن راننده تاكسي حضورداشته باشد. درخواست كرديم كه يك پمپ گاز براي خانمها بگذارند تا مشكل خانمها حل شود. اما تا به حال ترتيب اثر داده نشده است.»
اعظم از ساعت پنج و نيم صبح به خاطر سرويس مدرسهاي كه دارد از خانه خارج ميشود و گاهي تا ۱۲ شب پشت فرمان است. گاهي اوقات شب و نيمه شب هم سرويس ميگيرد.
به گفته او، مشكلات فرهنگي هنوز هم گريبانگير زنان راننده است: «پسر كوچكم روي لباس يونيفرمي كه ميپوشم، حساس است. دوست ندارد با لباس فرم جلوي مدرسهاش بروم. هميشه از من ميخواهد كه دو كوچه آنطرفتر بايستم. نگاه مردم نسبت به زنان راننده هنوز خوب نيست. اما خانمها از تاكسي بانوان استقبال ميكنند.»
به گفته او، الان 60 تا7۰ درصد از كد اوليها تاكسيهاي خود را واگذار كردهاند. ۳۰ تا۴۰ نفر ديگر بيشتر باقي نماندهاند.
رانندههاي مرد اين مزيت را دارند كه براحتي در بين راه مسافر سوار كنند اما رانندگان زن وقتي سرويسي را به مقصد ميرسانند بايد خالي برگردند و حق ندارند مسافر بينراهي سوار كنند.
يكي از مشكلات ديگر زنان هم عدم امكان سواركردن خانوادههاست. همه اين محدوديتها براي رانندگي زنان باعث شده تا با وجود اين كه هزينههاي بيشتري نسبت به آقايان پرداخت ميكنند، كاركرد و درآمدشان كمتر باشد. مشكلي كه صد البته با مسائل پيچيده فرهنگي و اجتماعي در هم آميخته است.
منبع: جام جم