«محکومیت قرون وسطایی زلزله شناسان در سرزمین گالیله» شاید تیتر مناسبی برای این گزارش بود اگر سطحینگرانه به دادگاه زلزله شناسان ایتالیایی نگاه و فکر میکردیم مسؤولان دادگاه و انبوه شهروندان شهر زلزلهزده از این واقعیت که زلزله قابل پیش بینی نیست، بیاطلاعند یا سه سال پس از زلزله، عامدانه چشم بر این واقعیت بستهاند. نگاهی دقیق تر به پرونده زلزله شناسان ایتالیایی و سهل انگاری آنها در اطمینان دادن بیدلیل به مردم در خصوص عدم رخداد زلزله با وجود پیشلرزههای
ثبت شده اما ابعادی تازهای از این ماجرا را روشن و محکومیت بی سابقه زلزلهشناسان ایتالیایی را تا حدی توجیه میکند.
به گزارش ایسنا، شش دانشمند زلزلهشناس و یک مقام دولتی در ایتالیا که به اتهام قتل غیرعمد 308 قربانی زلزله 16 فروردین ماه 1388 در شهر لاکویلا که با قصور در اطلاعرسانی سریع و درست به شهروندان از دو سال پیش تحت تعقیب قضایی بودند روز گذشته به شش سال زندان محکوم شدند.
این هفت نفر از اعضای گروهی بودند که مسوولیت ارزیابی خطرات ناشی از بالارفتن میزان فعالیتهای لرزهیی این منطقه قبل از وقوع زلزله ویرانگر 6.3 ریشتری فروردین 88 را به عهده داشتند. یک هفته قبل از وقوع این زمین لرزه، برخی از اعضای این گروه به مردم لاکویلا اطمینان داده بودند که هیچ خطری آنها را تهدید نمیکند.
این دانشمندان در پی شکایت شماری از شهروندان لاکویلایی که مدعی اند اطمیناندهی اشتباه این کمیته در خصوص عدم رخداد زلزله باعث شد مردم در آستانه زلزله شهر را ترک نکنند از حدود یک سال پیش مورد پیگرد قرار گرفتهاند.
به گفته دادستان، اعضای کمیسیون خطرات بالای ایتالیا در کنفرانس خبری کمیسیون در شش روز قبل از وقوع زلزله به ارائه اطلاعات ناقص، مبهم و متناقض پرداخته و با این کار تمام فعالیتهای طراحی شده برای حفاظت از مردم را بیاثر کردهاند.
گفته می شود، فرانکو باربری، نایب رییس کمیسیون و یکی از هفت متهم پرونده در نشستی خبری تاکید کرده که هیچ زمینهای برای رخداد یک زلزله قریبالوقوع بزرگ وجود ندارد و این در حالی بوده که برخی از شهرهای اطراف طی ماههای قبل تعدادی پیشلرزه خفیف را تجربه کرده بودند.
رییس موسسه ملی ژئوفیزیک و آتشفشانشناسی ایتالیا با رد اتهامات مطرح شده اصرار دارد این کمیته در آن زمان به هیچوجه از عدم وقوع زلزله اطمینان نداده و حتی اعلام کرده بوده که احتمال یک زلزله بزرگ در منطقه آبروتزو که لاکویلا مرکز آن است وجود دارد.
پیگرد قضایی این زلزله شناسان ایتالیایی که از دو سال پیش و خصوصا پس از انتشار نامه سرگشاده جمعی از دانشمندان برجسته این کشور به رئیس جمهور ایتالیا و درخواست کمک آنها از زلزله شناسان دنیا بازتاب وسیعی در جامعه علمی جهان داشته است.
این پرونده از سوی نهادهای بینالمللی از جمله اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا که تاکید دارند خطر شکایتهای قانونی ممکن است دانشمندان را از مشاوره به دولت و یا حتی کار در زلزله شناسی و ارزیابی ریسک لرزهیی بازدارد، محکوم شده است.
ریچارد والترز از دپارتمان علوم زمین دانشگاه آکسفورد اظهار کرد: مساله در اینجا سوءتفاهم علمی است و ما نباید دانشمندانی را که اطلاعات علمی دقیق و سنجیده شده را ارائه کرده بودند، به زندان بیندازیم.
وی افزود: این کار باعث ایجاد یک پیشینه بسیار خطرناک شده و میترسم که باعث دلسرد شدن دانشمندان دیگر از ارائه مشاوره در مورد خطرات طبیعی و تلاش برای کمک به جامعه در این شرایط شود.
زلزله شناسان ایتالیایی در حالی با ادعای اطمینان دادن بی اساس به مردم مبنی بر عدم رخداد زلزله ای قریب الوقوع به اتهام قتل تمام قربانیان زلزله لاکویلا پای میز محاکمه رفتند که بیش از هر چیز، ادعاهای جنجالی یک فیزیکدان ایتالیایی که مدعی پیشبینی و هشدار درباره زلزله شهر«لاکویلا» شده بوده خشم مردم داغدیده این شهر زلزله زده را شعله ور کرد.
بر اساس آنچه که در خبرها و تحلیلهای نشریات و خبرگزاری های ایتالیایی آمده، اواخر دی ماه 87 - چند ماه قبل از زلزله ویرانگر لاکویلا - فیزیکدانی به نام جولیانی بر اساس رصد تغییرات گاز رادن در آزمایشگاه ملی فیزیک که در آنجا کار می کند، برآورد کرده که زمین لرزه ای احتمالا شدید در منطقه عمومی سولمونا (واقع در حدود 50 کیلومتری لاکویلا) در حدود سی ماه مارس 2009 (هشت روز قبل از رخداد زمینلرزه لاکویلا) رخ خواهد داد.
پس از اعلان وی در سطح منطقه، بررسی هایی از سوی کمیسیون خطرات بالای ایتالیا انجام و در پی یک بررسی کارشناسی اعلام می شود که این میزان تغییرات گاز رادن در مناطق لرزه خیر معمول است و الزاما نشانه رخداد زلزله ای مهم نیست؛ بنابراین از جولیانی میخواهند به ابراز چنین هشدارهایی خاتمه دهد.
در روز یاد شده اتفاق مهمی در سولمونا رخ نمی دهد ولی هشت روز بعد زمینلرزه لاکویلا اتفاق می افتد که بلافاصله پس از آن، جولیانی ادعا می کند که این زمینلرزه همان پیش بینی اوست که البته با تاخیر رخ داده است.
جنجال تعقیب قضایی زلزلهشناسان ایتالیایی در پی ادعای پیشبینی زلزله از سوی یک فیزیکدان ایتالیایی از جهات گوناگون میتواند برای جامعه علمی و رسانهیی کشور زلزله خیز ما هم عبرت آموز باشد.
هر از چند گاهی ادعاهایی با مضامینی مثل «دستیابی محققان ایرانی به تکنیک پیش بینی زلزله»، «امکان پیشبینی زمینلرزهها با 90 درصد صحت در کشور»، «پیشبینی شدن 90 درصد زلزلههای به وقوع پیوسته گذشته» و ... در سطح رسانههای کشور مطرح می شود که البته متاسفانه - یا خوشبختانه - مطرحکنندگان آن برخلاف ایتالیایی مدعی پیشبینی زلزله، هیچ گاه از پیشبینی زلزلههای آینده سخن نمیگویند بلکه پس از رخداد زلزله، مدعی پیشبینی آن قبل از وقوع میشوند!
معمولا پس از رخداد هر زلزله بزرگ در کشور، فضای رسانه یی کشور عرصه ماجراجویی مدعیانی ناآگاه از ابتدایی ترین اصول طرح ادعاهای علمی می شود که می کوشند با دامن زدن به چنین ادعاهایی در سطح رسانه ها و نه مجامع علمی و تخصصی که به راحتی بر این قبیل ادعاهای بی اساس خط بطلان می کشند اسم و رسمی برای خود دست و پا کنند. اغلب این ادعاها پس از چند روز فراموش می شوند، بی آن که مدعیان پیشبینی زلزله کوچکترین مستندی برای ادعاهای خود ارائه دهند یا مورد کمترین بازخواست و تعقیبی قرار گیرند.
تجربه تلخ زلزله لاکویلا و رودرو قرار گرفتن مردم با دانشمندان در کشوری مثل ایتالیا که چندان با مفهوم علم جدید غریبه نیست، هشداری است برای ما که گاهی تنها یک ادعای ساده و به ظاهر مهم و بزرگ - البته بی پایه و داوری نشده و بی اساس - چگونه می تواند جامعه و کشوری را با چالش مواجه کند و هیاهو و جنجال آفرینی در عرصه علم و بهرهگیری از جذابیتهای ظاهری و گذرای رسانه هنگام رخداد یک زلزله مهم و به ویژه پس از آن چه تبعات سنگینی میتواند در پی خواهد داشت.
به زعم متخصصان زلزله شناسی، نکته مهم و سوال اصلی در مفهوم پیش بینی است. پیشبینی یعنی اطلاع رسانی پیش هنگام از زمان، مکان و اندازه رخداد یک زلزله با دقت قابل تعریف و قابل قبول و اگر عدم قطعیت و محدوده اندازه های حداقل و حداکثر برای پارامترهای یادشده طوری بزرگ تعریف شود که هر نوع زلزله ای در هر جای دیگری در کیلومترها دورتر با اندازه ای متفاوت و در زمانی نامربوط اتفاق افتاد به عنوان سند صحت پیش بینی مطرح کنیم در آن صورت پیش بینی کردن و نکردن با هم فرقی نخواهد کرد.
به گزارش ایسنا، جنجال لاکویلا، اما از بعدی دیگر نیز درسآموز است؛ آنجا که مسوولان امر و چه بسا متخصصان زلزله شناسی کشور هم در برابر انبوه شایعات و ادعاهایی که گاه و بی گاه و با انگیزه های مختلف در خصوص رخداد زلزلهای قریب الوقوع در منطقهای از کشور مطرح می شود در رد ادعاهای غیرعلمی و برای پیشگیری از اضطراب و نگرانی بیهوده مردم، راه تفریط را میپیمایند و فراموش می کنند که هر بار بر این مطلب اذعان کنند که وقوع زلزله ای با بزرگی بالا در هر لحظه در بخش عمدهای از کشور لرزه خیز ایران امری طبیعی و کاملا محتمل است.
درست است که پیش بینی زلزله خصوصا در بازه کوتاه مدت هنوز در هیچ کشور دنیا امکانپذیر نیست و در این شرایط ایجاد نگرانی و تشویش بی مورد در مردم خصوصا پس از وقوع زمین لرزه های پیاپی در یک منطقه که از ویژگی های زلزله در بخشهای وسیعی از کشور است، راهی چندان اصولی برای کاهش آسیبپذیری در برابر زلزله نیست ولی نباید فراموش کرد که اظهارنظر قطعی مبنی بر عدم وقوع زلزله در مکان و زمانی خاص همانقدر غیر علمی و غیرمستدل است که ادعای پیش بینی رخداد زلزله.
جنجال تعقیب قضایی زلزلهشناسان ایتالیایی درس عبرتی است که جامعه زلزله شناسی کشور و مسوولان این حوزه نیز در هر فضا و شرایطی هر چند آمیخته با جنجالها و شایعات وسیع و نگران کننده، جانب احتیاط را در اظهارنظرهای خود رعایت کنند و با اطمینان دادن بی اساس در خصوص عدم رخداد زلزله در شرایطی که دانش کنونی بشر از پیش بینی رخداد زلزله عاجز است خود را در معرض تبعات حقوقی و اجتماعی احتمالی وقوع تصادفی زلزله در زمان یا مکان مورد ادعا قرار نداده و مهمتر از آن آبی در آسیاب مدعیان دروغین پیش بینی زلزله نریزند.
بی توجهی به همین مساله است که برای شش زلزله شناس ایتالیایی به قیمت شش سال حبس تمام شده است.