از زمان انتخاب دوباره باراک اوباما به ریاستجمهوری آمریکا، موضوع نحوه درست تعامل با ایران و برگزار کردن یا نکردن مذاکرات دوجانبه میان ایران و آمریکا، به یکی از مباحث محوری محافل تحلیلی و رسانهای این کشور تبدیل شده است. در این راستا، گری سیک، مشاور امنیت ملی اسبق ایالات متحده بر این باور است برای برقراری صلح در خاورمیانه، اوباما باید با ایران وارد مذاکره شود.
به گزارش «تابناک»، گری سیک در دورههای ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان، عضو شورای امنیت ملی آمریکا بوده و در زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران و تسخیر سفارت آمریکا در ایران، به عنوان دستیار امور ایران در کاخ سفید خدمت میکرده است.
بنا بر این گزارش، سیک روز گذشته در مصاحبه با شبکه خبری «سی ان ان» درباره اوضاع کنونی منطقه خاورمیانه بحث کرده و گفته است: با وجود پیچیدگی اوضاع در این منطقه و ارتباط نزدیک همه مسائل به یکدیگر، نخستین گام در راهکار مسائل این منطقه، رسیدن به توافق با ایران است.
وی با تشریح اوضاع منتج به مسائل کنونی در رابطه با ایران، میگوید: اوباما چهار سال پیش و در آغاز انتخاب خود به ریاست جمهوری آمریکا، وعده داد با ایران وارد تعامل شود؛ اما سیک مدعی است، با وجود تلاش وی، وقوع مسائل گوناگون در هر دو طرف، این تصمیم و تلاش را ناکام گذاشت.
پس از آن، ایالات متحده ضمن بازگشت به موضع پیشین خود، تشدید تحریمها علیه ایران و به طور همزمان، تلاش برای انجام مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران در چهارچوب گروه ۱+۵ را در دستور کار خود گذارد.
سیک در ادامه با اشاره به بازگشت ایران به پای میز مذاکره، تأیید میکند که در دوره مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، اوباما مایل نبود پیشنهادی جدی را به ایران عرضه کند و وضعیت مسأله هستهای ایران در نوعی برزخ ماند.
گری سیک در رابطه با تحریمها میگوید اصولاً تحریمها دو هدف عمده را دنبال میکنند؛ یکی بازگرداندن ایران به پای میز مذاکره و دیگری دادن این فرصت به طرف تحریم کننده که در ازای دادن پارهای امتیازات، ابزاری برای چانهزنی داشته باشد.
با این حال، به باور وی، ایالات متحده تاکنون در ازای درخواست امتیازات مهم از ایران، تمایلی به دادن پیشنهادهای مهم و از میان برداشتن جدی تحریمها نداشته است. در این صورت، تحریمها خود حیاتی مستقل پیدا کرده و اندک اندک تغییرناپذیر میشوند. اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند، هیچ چشماندازی برای گفتوگوهای جدی وجود نخواهد داشت.
با وجود این، به باور وی، استفاده دیگری که میشود از تحریمها کرد، کاربرد آن به منظور مجازات طرف مقابل و یا به طور بالقوه، وادار کردن آن به انتخاب میان تسلیم و سقوط است. وی میگوید، هرچند درباره این بعد از تحریمها کمتر سخن به میان میآید، تحریمهای ایران کم کم این حالت را به خود گرفته است.
اما وی اشاره میکند که تحریمهای ایران به هیچ وجه در راستای رسیدن به این هدف موفق نبودهاند. در عوض، این تحریمها تنها به مردم عادی فشار آورده و به مشکلات آنها دامن زده است. به باور وی، هجوم شریرانه به رفاه و زندگی مردم یک کشور، میتواند سبب پیدایش حس دشمنی و انزجاری از «دشمن» شود که به مدت چندین دهه دوام پیدا کند.
سیک بر این باور است، آنچه هماکنون نبود آن احساس میشود، رسیدن به این جمع بندی است که اکنون لحظه انجام معاملهای است که نیاز به موافقت دوجانبه دارد.
وی در این باره میگوید، ایالات متحده و متحدانش باید ساز و کاری را برای غنیسازی اورانیوم در ایران بپذیرند. در مقابل، ایران نیز باید اعمال محدودیتهایی را بر کلیت فعالیتهای هستهایش بپذیرد و با بازرسیها و نظارتهای بیشتر موافقت کند؛ همه این موارد باید در فرایندی گام به گام روی دهد.
سیک در ادامه به چالشهای موجود بر سر چنین مذاکرات و توافقهایی میپردازد و در این زمینه به مواردی از جمله مخالفت برخی جنگطلبان و همچنین مخالفتها و مانعتراشیهای کشورهای حاشیه خلیجفارس اشاره میکند.
اما در رابطه با سبک و نوع چنین توافقی، سیک بر این باور است که نقطه آغاز، باید مذاکرات محرمانه و دوجانبه ایران و آمریکا باشد که به یک دستور کار مورد توافق برسد. با این حال، اطمینان از اینکه نمایندگان حاضر در این مذاکرات، دقیقاً بازتاب دهنده دیدگاههای رهبرانشان باشند، موضوعی بسیار مهم است.
گری سیک میگوید، احتمال اینکه یک دستورکار مورد توافق، از مذاکرات دوجانبه خارج از عرصه عمومی بیرون بیاید، بیشتر است؛ بنابراین، در صورتی که چنین چیزی حاصل شود، مذاکرات اصلی میتواند در چهارچوب کنونی ۱+۵ انجام بگیرد.
به بیان وی، حتی رسیدن به یک توافق مقدماتی (برقراری یک فرایند قابل پذیرش دوجانبه با یک نقطه پایانی مشخص) میتواند به حل و فصل برخی از مسائل پیچیده خاورمیانه کمک کند.
سیک میگوید، در چنین صورتی، تهدید یک جنگ جدید در خاورمیانه فروکش میکند؛ احتمال استفاده از همکاری ایران در حل بحران سوریه افزایش مییابد؛ خطر اشاعه هستهای در منطقه دستکم و موقت کاهش مییابد و با خاموش شدن برخی نقاط اشتعال در منطقه خلیجفارس، فرصت برای انجام ابتکارات سازندهتر فراهم میشود.
سیک در پایان با اشاره به اینکه تاریخ روابط ایران و آمریکا، داستان دشمنی شدید و مجموعهای فرصتهای از دست رفته است، اظهار میدارد که بخت حصول پیشرفت در این روابط، بسیار کم و تنها هر ده سال یک بار روی میدهد. به این ترتیب وی خطاب به اوباما میگوید: «ماهیت کنونی اوضاع در رابطه با ایران، احتمالاً بهترین حالتی است که میتوانی به دست بیاوری. نگذار این فرصت از دست برود».