در شرایطی که اعلام شده دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ در ماه جاری میلادی برگزار خواهد شد، گمانهزنی درباره نحوه حصول توافق میان طرفین و پیشنهادهای هر طرف، بار دیگر شدت یافته است. در این راستا، یکی از سفرای سابق انگلیس در ایران، از شروطی سخن گفته که میتواند به نتیجه بخش بودن مذاکرات کمک کند.
به گزارش «تابناک»، هرچند هنوز زمان و مکان دقیق دور جدید مذاکرات میان ایران و ۱+۵ اعلام نشده، مشخص است که این مذاکرات در ماه جاری میلادی برگزار شد؛ بنابراین، «ریچارد دالتون»، سفیر اسبق انگلیس در ایران که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ این سمت را بر عهده داشته، با انتشار مطلبی در روزنامه «گاردین»، به بررسی شرایطی پرداخته که با حصول آن، میتوان به توافق میان ایران و غرب امیدوار بود.
بنا بر این گزارش، دالتون در مقدمه مطلب خود به تحولاتی اشاره میکند که در ماههای اخیر، درباره برنامه هستهای ایران حاصل شده؛ به ویژه کاسته شدن از نگرانیها به واسطه تبدیل بخش اعظمی از اورانیوم ایران به سوخت رآکتور و نیز ابراز تمایل مقامات آمریکایی به مذاکره مستقیم با ایران و حل و فصل مسائل موجود.
بنابراین، وی نتیجه میگیرد که چشم انداز حل و فصل مسأله هستهای ایران از طریق سیاسی و دیپلماتیک، روشنتر از گذشته شده است. تهدیدهای رژیم اسرائیل مبنی بر احتمال انجام حملهای پیشگیرانه علیه ایران، اذهان را متوجه هزینههای جنگ احتمالی کرده و همه طرفها اکنون بر سر پیگیری یک روند دیپلماتیک مبتنی بر اقدام متقابل و گام و به گام، توافق دارند.
دالتون با این مقدمه به بیان ویژگیهایی میپردازد که برای رسیدن به چنین توافق متقابل و گام به گامی لازم است.
در چنین توافقی، آنچه ایران به دست میآورد، عبارت است از: ۱ ـ به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی اورانیوم. ۲ ـ همکاری هستهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای دیگر. ۳ ـ برداشته شدن تصاعدی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای و دیگر تحریمهای تجاری. ۴ ـ مصونیت در صورت تصدیق انجام تحقیقات نظامی هستهای در گذشته. ۵ ـ ایجاد راهی برای کاستن از تنشهای منطقهای؛ از جمله پایان یافتن این نگرانی که آمریکا قصد تغییر نظام را در ایران دارد. اما آنچه ایران باید در ازای این موارد انجام دهد، از این قرار است: ۱ ـ محدود کردن غنی سازی اورانیوم ـ از نظر درصد و حجم ـ و پذیرش بازرسیهای سرزده آژانس از برنامه هسته ایش. ۲ ـ فراهم کردن زمینهای برای اینکه آژانس اعلام کند اظهارات ایران درباره مواد هسته ایش صحیح است و اثبات اینکه ایران به مقررات عدم استفاده نظامی از انرژی هستهای پایبند است. ۳ ـ شفافیت در قبال آژانس درباره تحقیقات نظامی انجام شده در گذشته. ۴ ـ موافقت با نشستن پای میز مذاکره با آمریکا و پذیرش گفتوگو، از جمله درباره درگیریهای منطقهای. با این حال، این دیپلمات انگلیسی بر این باور است، برای حصول پیشرفت واقعی، عادات بدی که در هر دو طرف شکل گرفته، باید کنار گذاشته شود. نخستین عادت بد، «عدم اطمینان» است. این بیاطمینانی سبب ایجاد مواضع سفت و سخت در مذاکره کنندگان شده است. با رد هر پیشنهاد کوچک، این باور پدید میآید که طرف مقابل جدی نیست.
دومین مورد، «پیشنهادهای بیش از اندازه» است. این مورد عبارت است از پیشنهاد راه حلهای ایده آل و غایی، در حالی که راهکارهای مورد پذیرش، به سبب عدم تلاش، از بین میرود. سیاستهای مبهم غرب و اسرائیل، اعتبار آنها را در چشم ایرانیها خدشه دار کرده است؛ برای نمونه، غرب میگوید هیچ دشمنی با مردم ایران ندارد؛ اما سپس از طریق تحریمهای نفتی و مالی، به اقتصاد ایران ضربه زده و آن را به رکود میکشاند و از سوی دیگر، اعلام میکند فعالیتهایش در زمینه جنگ سایبری، خرابکاری و آدمکشی موفقیتآمیز بوده است.
ناکامی کشورهای ۱+۵ در متحد شدن حول یک مجموعه از اهداف مذاکراتی دقیق نیز به نوبه خود مشکلاتی را ایجاد کرده است. در این راستا، چین و روسیه از یک توافق گام به گام حمایت میکنند که بر پایه آن، ایران بتواند یک برنامه هستهای صلح آمیز عادی، اما به شدت تحت کنترل را داشته باشد. غرب موافقت خود را با این ایده اعلام کرده، ولی در عین حال در پی تعلیق غنیسازی است و اسرائیل هم که خواهان پایان دادن به غنی سازی ایران برای همیشه است.
در پایان، آخرین عادت بد این است که هیچ یک از دو طرف، اهمیت لازم را برای دغدغههای امنیتی طرف دیگر قایل نیست.
به این ترتیب، ریچارد دالتون نتیجه میگیرد که برای رسیدن به توافقی قابل اعتنا با ایران که بتواند خواستهها و دغدغههای هر دو طرف را به نحو مقتضی تأمین کند، این عادات نادرست باید کنار گذاشته شوند و رویکرد هر دو طرف در راستای مثبت تغییر پیدا کند.