فرج الله سلحشور که به اتخاذ مواضع تند و صراحت افراطی در نقد مسائل حاشیهای سینما مشهور است، به تازگی در اظهارنظری جنجالی گفته است:
«متأسفم که مجبورم آثارم را از این تلویزیون و سینما که خانواده شهدا، علما متدینین از آن متنفرند پخش کنم.» او که با سوره سینما گفتوگو کرده، قدری تندتر هم سخن گفته و اظهار داشته است:
«من شک دارم که جیرانی و کاهانی و بقیه این فیلمسازان مسلمان باشند. کسی که فیلمش باعث ترویج ضداخلاقیات شود و جوانان را منحرف کند، مسلمانی نکرده است. به حکم و حرف خدا هر کس که به مسلمانان خیانت و جوانان را گمراه کند، مفسد فی الارض است و خونش حلال است؛ این حرف من نیست و حرف خداست.»
این در حالی است که فیلم «من مادر هستم» ساخته فریدون جیرانی که مورد اعتراض جدی آقای سلحشور و همفکرانشان بوده، به روزهای پایانی اکران خود در سینماهای تهران نزدیک میشود. در یک ماه اخیر، مطالبی درباره این فیلم در مطبوعات و فضای مجازی منتشر شده است. دامنه این فضاسازیها به حدی بود که حتی گروهی با پلاکارد و شعار دادن در اطراف وزارت ارشاد اسلامی، خواستار توقف نمایش آن در سینماها شدند.
اساس مخالفت این گروه بر چهار پایه استوار بود:
۱ ـ نمایش صحنههایی از شراب خواری
۲ ـ نشان دادن روابط نامشروع میان زن و مرد
۳ ـ زدودن قبح برخی اعمال مثل زنا
۴ ـ پرداختن به مسأله یک قشر خاص و کوچک اجتماع به جای مسائل اصلی جامعه و مشکلات مردم.
از دید طراحان این تجمعات و نویسندگان مطالب انتقادی، فیلم من یک مادر هستم، فاقد ارزشهای متعارف حاکم بر اجتماع بوده است و تسری مشکلات بخش کوچکی از جامعه به کلیت جامعه کاری نادرست ارزیابی میشود؛ اما گویا اظهار نظر در چنین مواردی بدون بررسی همه جانبه موضوع کار سنجیدهای نیست، به ویژه هنگامی که به صدور اتهامی همچون تشکیک در دین کسی یا اتهام افساد فی الارض بینجامد.
فیلم «من مادر هستم» در عین داشتن ضعفهایی در فیلمنامه و کارگردانی از حیث جلب توجه مخاطب به تفکر درباره زوایایی متفاوت از یک زندگی غیراخلاقی در جامعهای مذهبی فیلم قابل توجهی درکارنامه سینمایی فریدون جیرانی محسوب میشود.
در این فیلم به خوبی میتوانیم عاقبت بد اعمال سیئهای را که در همین دنیا گریبانگیر انسان گنهکار میشود، ببینیم؛ آن گونه که در قرآن نیز به تداوم تأثیر کوچکترین اعمال خیروشر در سرنوشت انسان اشاره شده است: «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره».
امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج الباغه میفرمایند:
«هیچ کس در دنیا به بلایی مبتلا نمیشود، مگر به واسطه گناهی که کرده است.»
در کنار اشارات مستقیم کلام خدا و روایات معصومین (ع)، حکما و عرفا نیز به انذار از انجام اعمال بد و تأثیر آن در آینده بشر پرداختهاند؛ همچنانکه حافظ ـ علیه الرحمة ـ گفته است:
... هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد.
این حقیقت آنقدر ملموس است که مردم در قالب ضرب المثل هم از آن یاد می کنند:
از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جوزجو
جیرانی در فیلمش «من مادر هستم» همین مطلب را با بیانی سینمایی مطرح کرده است و بازیهای درخشان بازیگران این فیلم تماشاگر را به خوبی تحت تأثیر این پیام قرار میدهد. البته نمیتوان کتمان کرد که انتقال این پیام میتوانست به گونهای دیگر هم صورت پذیرد اما همه میدانیم که فیلمساز با نگاه خود به پدیدههای هستی نگاه میکند و این فیلم نگاه آقای جیرانی است نه نگاه من یا شخصی دیگر.
من هم به عنوان یک مسلمان معتقدم رواج اعمال زشت و رذایل اخلاقی کاری ناپسند است همان گونه که در تعالیم اسلامی نیز تأکید شده است که: «ولا تشیعوا الفاحشه». اما تصور نمیکنم صحنههای به نمایش درآمده این فیلم به ترویج عمل زشت شخصیتهای فیلم بینجامد و چه بسا جیرانی به خوبی توانسته است، سرانجام بد چنین اعمالی را به مخاطبانش انتقال دهد.
توجه به این نکته لازم است که برخی اوقات برای بیان واقعیتها چارهای جز نمایش برخی ازصحنهها نیست که البته باید با ملاحظاتی همراه باشد.
چند سال پیش با همین استدلال بخشهایی از کنفرانس برلین از تلویزیون پخش شد و رسانه ملی زشتترین اعمال گروهکهای ضدانقلاب در این سمینار را با شطرنجی کردن برخی صحنهها جهت آگاهی مخاطبان از این رخداد از سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت اما تصور نمی کنم آقای سلحشور به پخش این تصاویر اعتراضی کرده باشند. (هرچند پای سیاست را نباید به میان این بحث کشید)
این بنده همچنین بر این باور است، نباید مسأله یک قشر خاص را به کل جامعه تسری داد؛ چه خوب وچه بد. با این دید، نمیتوان ادعا کرد که مسئله ارتباط ناسالم خانوادگی نمایش داده شده در این فیلم مبتلا به تمامی خانوادههای ایرانی است؛ و تصور نمی کنم فیلمساز هم ادعا کرده باشد که مسأله این فیلم، مسأله همه اعضا جامعه ماست. او مسأله قشر خاصی را بیان کرده است که با ارزشهای متعارف جامعه ایرانی مغایر است، بدون آنکه بگوید این موضوع همه افراد اجتماع است.
هر ایرانی فارغ از دین و مذهب خویش نسبت به ناموس خود عرق و غیرت خاصی دارد لذا هیچ وقت هیچ مرد ایرانی سالمی بدون دلیل منطقی از دوستش نمیخواهد نیمه شب همسرش را از فرودگاهی در خارج شهر به منزل برساند، به خصوص وقتی که بداند آن مرد قبل از ازدواج او با همسرش با هم مراوداتی داشتهاند. و البته این فیلم میگوید دود اینگونه روابط دراین قشرخاص به چشم تمامی اعضا خانواده میرود و مخاطب میفهمد که درپس این نوع زندگیها چه سرنوشتی خوابیده است.
باید دانست که بخشی ولو کوچک از مردم ما متأسفانه اینگونه زندگی میکنند و احتمالاً فریدون جیرانی این نوع زندگیها را دیده است و میخواهد به مخاطبش آن را نشان دهد. درست همانطور که فیلمساز دیگری قرآن میخواند و دوست دارد قصههای قرآنی را برای مخاطبش به تصویر بکشد یا دیگری در جبهه بوده است و مشاهداتش از دفاع مقدس را بر پرده سینما به نمایش میگذارد. آیا میتوان ادعا کرد که هر کس فیلمی از داستان قرآنی میسازد مسلمان است و افرادی که فیلمهای اجتماعی میسازند نامسلمان؟
گذشته از اینکه «من مادر هستم» فیلم خوب یا بدی است، با کمال تأسف باید گفت دامنه اتهام زنی به فیلمسازان ایرانی به جاهای باریکی کشیده شده است و کسی باید ترمز این قطار اتهامات را بکشد.
شاید به همین دلیل است که فیلمسازی چون حاتمی کیا در ملاقات چند سال پیش هنرمندان با رهبرمعظم انقلاب شهادتین میگوید، بعد لب به سخن میگشاید؛ شاید با همین منطق «گزارش یک جشن» او یا «خیابانهای آرام» کمال تبریزی اکران نمیشوند.
در عین حال بد نیست بدانید همین انتقادات باعث شد برخی افراد که مدتها بود به سینما نرفته بودند و یا مثل من، که سینمای جیرانی را نمیپسندم، به دیدن این فیلم بروند.
فرستنده: عليرضا دباغ ـ منتقد رسانه
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.