مردی که زنش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود روز دادگاه ادعا کرد که انگیزه ای برای انجام این قتل نداشته است.
به گزارش قانون، صبح روز یازدهم دی ماه سال 89 مردی آشفته در حالی که کودک شیر خواری در بغل داشت به کلانتری 151 خانی آباد رفت و گفت:«من زنم را کشته ام.دیگر نمیتوانم به آن خانه برگردم بروید و جنازه او را از خانه ببرید.»
بلافاصله گروهی از ماموران برای بررسی موضوع به محل حادثه رفتند.مشاهده اولیه ماموران حاکی از آن بود که زنی میانسال با ضربات متعدد چاقو در حالی به قتل رسیده که محیط اطراف خانه نیز به هم ریخته است. در حالی که این به هم ریختگی خانه میتوانست نشان از درگیری زن و مرد قبل از قتل باشد اما تحقیقات صورت گرفته از همسایهها نشان داد که هیچ سروصدایی هنگام وقوع حادثه شنیده نشده است.
این تحقیقات همچنین نشان داد که این زوج زن و شوهری آرام بودند که هرگز سر و صدایی از خانه آنها تا قبل از وقوع این اتفاق شنیده نشده بود.با انتقال جسد معصومه به پزشکی قانونی، ادامه تحقیقات با بازجویی از عامل قتل به نام محمد ادامه پیدا کرد.محمد در بازجوییها بارها انگیزهاش از انجام این کار را تغییر میداد تا حدی که دچار ضد و نقیض گویی شده بود.او بار اول ادعا کرد که معصومه را کشته چون به او مشکوک شده بود.
در ادامه بازجوییها در حالی که همسر اولش را مقصر جلوه داد به کارآگاهان گفت:«همسر اولم سمیه به من گفته بود که زنم را بکشم تا او دوباره برگردد و با هم زندگی کنیم.»
سمیه همسر اول محمد در بازجویی با رد تمامیحرفهای محمد گفت:«من تنها 2 سال با او زندگی کردم و از خدا میخواستم هر چه سریعتر طلاق بگیرم و سراغ زندگی ام بروم.او تعادل روحی نداشت و دائما من را اذیت میکرد.من از زمانی که طلاق گرفتم او را ندیدم چطور میتوانم برای دوباره زندگی کردن با او چنین شرطی بگذارم.»
محمد در ادامه اعترافاتش عنوان کرد به خاطر جنون دست به این کار زده است.با توجه به این ادعا تیمیمتشکل از 5 نفر از متخصصان پزشکی قانونی محمد را به مدت 14 ماه زیر نظر داشتند تا اینکه دست آخر اعلام کردند او از نظر روانی سالم است و در هنگام وقوع جرم نیز حالت جنون به او دست نداده بود.پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی درباره علت مرگ معصومه و سلامت روانی محمد، بازپرس دادسرای جنایی برای محمد به اتهام مباشرت در قتل قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز در جلسه رسیدگی این پرونده در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران که به ریاست قاضی عزیزمحمدی و 4 قاضی مستشار برگزار شد محمد در جایگاه قرار گرفت اما حاضر نشد تا از انگیزه اصلی اش برای وارد کردن 9 ضربه چاقو به قفسه سینه و گردن همسرش بگوید.
پس از قرائت کیفر خواست مادر معصومه در جایگاه اولیای دم پس از تقاضای قصاص گفت:«نمیدانم اختلافشان سر چی بود که این کار را با دخترم کرد.آنها ظاهرا اختلافی با هم نداشتند و ساکت و آرام زندگی میکردند.ما این آقا را نمیشناختیم و گول خواهرش را خوردیم.او سالها با ما همسایه بود و با اینکه یک بار ازدواج کرده بود فکر میکردیم آدم باشد به همین خاطر دخترم با او ازدواج کرد.خوبي دخترش الان پیش من زندگی میکند.من به هیچ عنوان گذشت نخواهم کرد و تقاضای قصاص دارم.»
زمانی که نوبت دفاع به محمد رسید او در جایگاه ایستاد و گفت:«قبول دارم او را کشتهام اما از قصد و به عمد این کار را نکرده ام.من انگیزهای برای قتل نداشتم.بچه ام 3 ماهه بود و تازه از بیمارستان آمده بود نمیدانم چرا این کار را کردم.ساعت 3 صبح بود که از خواب بیدار شدم.آن موقعها حال روحی خوبی نداشتم و نمیدانستم دقیقا چه کاری میکنم. قبل از کشتن او هیچ درگیری با هم نداشتیم و همه آثار درگیری و به هم ریختگی به خاطر ناراحتی روحی من در خانه به وجود آمده بود.رفتم از آشپزخانه چاقو برداشتم و با آن ضربهها را زدم. هوا تاریک بود به همین خاطر صبر کردم هوا روشن شود تا معصومه را ببرم بیمارستان اما او دیگر مرده بود و فایده ای نداشت به همین خاطر رفتم اداره آگاهی و خودم را معرفی کردم.من حاضرم دست روی قرآن بگذارم و قسم بخورم که اختلافی با هم نداشتیم و فقط به خاطر حالات روحی من این اتفاق افتاد.من قتل را قبول دارم و حاضرم به خاطرش قصاص شوم اما باز هم میگویم که با هم اختلافی نداشتیم.»
قضات پس از شنیدن اظهارات متهم و وکیل مدافع او پس از پایان دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.