معمای سقوط مرگبار یک زن از طبقه سوم خانهاش با دستگیری همسر جنایتکار وی فاش شد.
به گزارش همشهری، این مرد در بازجوییها نهتنها به قتل همسرش بلکه به قتل یکی از آشنایانش بهخاطر یک کینه قدیمی اقرار کرد.پنجشنبه هفته گذشته ماموران پلیس و قاضی سپیدنامه، بازپرس ویژه قتل تهران در جریان سقوط مرگبار زن 39سالهای از طبقه سوم خانهاش در جنوب غرب تهران قرار گرفتند.
با توجه به اینکه مرگ وی مرموز بهنظر میرسید، تیم تحقیق برای بررسی پای در محل حادثه گذاشت و بررسیها برای مشخصشدن علت سقوط زن جوان شروع شد. مأموران به محض ورود به خانه، کنار پنجره یک چهارپایه دیدند که نشان میداد قربانی هنگام بازکردن پردههای پنجره تعادلش را از دست داده و به حیاط سقوط کرده است. همسایهها نیز مدعی بودند که وقتی صدای فریاد زن جوان را شنیدهاند بلافاصله به حیاط رفته و با دیدن جسد خونآلود وی، موضوع را به پلیس اطلاع دادهاند.
ماموران همچنین متوجه شدند که زن جوان هنگام وقوع حادثه در خانه تنها بوده و همسرش لحظاتی پس از حادثه به خانه رسیده است. بنابراین، احتمال اینکه وی بر اثر یک حادثه سقوط کرده، مدنظر قرار گرفت اما کارآگاهان در ادامه بررسیها به تحقیق از همسر این زن پرداختند. مرد جوان مدعی شد که همسرش قصد شستن پردهها را داشته و وقتی او برای انجام کاری از خانه بیرون رفته، زن جوان روی چهارپایه کنار پنجره رفته اما بر اثر سهلانگاری سقوط کرده است. به همین دلیل جسد زن جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت تا علت اصلی مرگ وی روشن شود.
سرنخ عجیبدرحالیکه همه شواهد حکایت از این داشت که قربانی بر اثر بیاحتیاطی سقوط کرده است، ماموران پلیس در جریان جنایت دیگری قرار گرفتند. ساعت8:30 صبح جمعه ماجرای قتل مرد جوانی به پلیس مخابره شد و مأموران راهی محل حادثه در شرق تهران شدند. بررسیها حکایت از این داشت که مرد جوانی که نگهبان یک ساختمان در این منطقه بوده، به طرز هولناکی با ضربات چاقو به قتل رسیده است. همچنین طنابی دور گردن مقتول پیچیده شده بود که نشان میداد قاتل یا قاتلان برای اطمینان از مرگ وی، او را خفه کردهاند.
کارآگاهان در نخستین قدم به تحقیق از همکار مقتول پرداختند. این مرد نخستین کسی بود که ماجرای جنایت را به پلیس خبر داده بود. او به ماموران گفت: من و مقتول نگهبان ساختمان بودیم. شب حادثه او گفت که یکی از آشنایانش به نام نادر که بهتازگی همسرش را از دست داده، قرار است به دیدن او بیاید. مقتول میگفت که همسر نادر بهطور ناگهانی هنگامی که روی چهارپایه رفته بود تا پردههای خانهشان را برای شستوشو باز کند به حیاط خانه سقوط کرده و جانش را از دست داده است. این آخرین باری بود که مقتول را میدیدم و صبح که به سر کار برگشتم با جسد او روبهرو شدم.
راز جنایتحرفهای همکار مقتول سرنخی شد برای کشف راز جنایت؛ چراکه ماموران در ادامه بررسیها متوجه شدند 24ساعت قبل از قتل مرد جوان، زنی از طبقه سوم خانهاش به حیاط سقوط کرده و جانش را از دست داده است. این همان زنی بود که در جریان تحقیقات اولیه بهنظر میرسید بر اثر یک حادثه دچار سقوط مرگبار شده است.ماموران که کلید حل این معما را در دستان نادر(همسر زن جوان) میدیدند به سراغ وی رفتند و بعد از دستگیری، به بازجویی از او پرداختند.
مرد جوان در بازجوییها پرده از راز 2جنایت برداشت و به مأموران گفت: مقتول (نگهبان ساختمان) از آشنایانم بود. سال گذشته وقتی میخواستم ازدواج کنم، وی بود که همسرم را به من معرفی کرد. بعد از ازدواج با همسرم، اتفاقاتی برایم رخ داد که دچار توهم شدم. تصور میکردم که همسرم قبل از ازدواج با من قرار بوده با مقتول ازدواج کند. همین افکار باعث شد که از هر دوی آنها کینه به دل بگیرم و برای انتقامجویی نقشه جنایت بکشم.
وی ادامه داد: روز حادثه وقتی همسرم روی چهارپایه رفته بود تا پردهها را باز کند، با دیدن پنجره که باز بود، تصمیم گرفتم نقشهام را عملی کند. برای همین او را هل دادم و وی به حیاط سقوط کرد. بعد از آن، به سرعت از خانه بیرون رفتم تا کسی متوجه من نشود. بعد از گذشت چند ساعت از قتل همسرم به سراغ دومین قربانی که نگهبان ساختمانی در شرق تهران بود، رفتم. پیش از آن برای وی ماجرای مرگ همسرم را تعریف کرده بودم و خودم را ناراحت و متاثر نشان دادم. همان شب با چاقویی که از قبل همراه داشتم به جان او افتادم و برای اینکه مطمئن شوم که کشتهشده با طناب هم او را خفه کردم. من از هر دوی آنها بهشدت کینه داشتم و بعد از قتل حس کردم که انتقام خود را از آنها گرفتهام اما حالا پشیمانم. این مرد کینهجو بعد از اقرار به 2جنایت با دستور قاضی سپیدنامه به پزشکی قانونی معرفی شد تا سلامت روانیاش تحت بررسی قرار گیرد.