دکتر حسن روحانی در حالی رئیس جمهور ایران شده است که امید و آرزوهای زیادی را در بین مردم زنده کرده است. امید و آروزهایی که اگر چه در سطوح قابل انتظاری باید متعادل گردند ، اما به هر حال وجود دارند و دولت آینده مسئول است که تا حد متعادلی پاسخگوی این امید و آروزها باشد.
در این میان، یکی از نیکوترین وعدههایی که همه نامزدها بر آن اتفاق نظر داشتند، استفاده از همه پتانسیلها و افراد ـ چه در گروه اصولگرایی و چه در گروه اصلاحطلبی ـ است. حاکمیت قانون دیگر وعدهای بود که تقریبا همه نمایندهها بر آن تأکید داشته و آن را وسیله ای برای نقد رئیس جمهور پیشین انتخاب کرده بودند. از این روی، بر رئیس منتخب مردم واجب است که قانون را در همه احوال سرلوحه کار خود قرار دهد و جایی که قانون به منافع خود و اطرافیانش لطمه میزند، منافع جمعی را فدای نفع شخصی خود نکند.
یکی از ایراداتی که بر دولت اصولگرا وارد بود، دوری از اعتدال بود. همین نکته که بسیاری از مردم را به ستوه درآورده بود، باعث شد مردم به سمت کسی بروند که با شعار اعتدال پا به عرصه رقابت گذاشته بود. این رأی، رای به حسن روحانی و مشی اعتدالی بود. مردم در سالهای گذشته از افراط و تفریط ها به ستوه آمده بودند.
در پایان شاید این مسأله قابل توجه باشد که مردم ایران به کسی احترام میگذارند که به رأی و خواستههایشان احترام بگذارد و از اخلاق فاصله نگیرد. کسی را صادقانه حمایت میکنند که راستگویی را سرلوحه کارش گذارد و با وعدههای دروغین، به ملتی تمسخر نکند.
از همه اینها مهمتر، اگر دولتی با نام دولت تدبیر و امید را پرچم داری میکنید، به یاد داشته باشید که تعامل با حامیان و مخالفان در درون و کشورهای دوست و دشمن در خارج، تنها از راه تدبیر است که به نتیجه میرسد، چرا که «آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» متعلق به دیروز و امروز فردا نیست و باید با درایت و کاردانی برای رفاه مردم و منافع ملی کشور عزیزمان ایران گام برداشت.