کافی است کمی به پیگیری اخبار محیط زیست علاقمند بوده و یا دست کم داستان عجیب و غریب سالهای اخیر درباره واردات ببر سیبری به کشورمان برای احیای نسل ببر مازندران(!) را مطالعه کرده باشید؛ همین اندازه آگاهی کافی است تا نام «میانکاله» برایتان آشنا باشد؛ منطقهای به غایت زیبا و استثنایی که به تازگی از باب نقل یک خبر تلخ، بار دیگر نامش بر زبانها افتاده و سرنوشتش نامعلوم شده است.
به گزارش «تابناک»، اخبار ریز و درشت زیست محیطی در هفته سپری شده را که زیر و رو کنیم، بخش بزرگی از آنها به واگذاری جزیره آشوراده در پناهگاه حیاتوحش میانکاله و حاشیه های ریز و درشت آن ارتباط خواهد یافت؛ واگذاری عجیبی که این بار نه با مصوبه دولت، بلکه مستقیما از طریق سازمان محیط زیست انجام شده تا شدت تعجب از انجام چنین اقدام متناقضی با وظایف این سازمان، کاری کند که فراموش کنیم چگونه قرار است یک شرکت لبنی (شرکتی که آشوراده را با همکاری استانداری گلستان هبه گرفته!) زیر ساخت های گردشگری را در آن منطقه بکر فراهم آورد؟!
پر واضح است که نقل چنین خبری با حاشیههای فراوان روبرو خواهد شد؛ همین طور هم شد تا از سویی منتقدانِ شگفت زده صف کشیده و در نکوهش واگذاری بکرترین بخش تالاب بینالمللی میان کاله، آن هم توسط نهاد متولی حفاظت از این میراث، قلم فرسایی و البته روشنگری کنند و از سوی دیگر، مدیران برجای مانده از دولت دهم از اقدام خود دفاع کرده و بی پولی و کمبود اعتبار را عامل اصلی شکل گیری این تصمیم ذکر کنند.
آشوراده کجاست و ویژگیهای منحصر به فرد آن چیست؟آشوراده یا به زبان ترکمنی، آشیرآدا (به معنای جزیره آشور از ترکیب دو کلمه آشیر=آشور و آدا=جزیره) در حقیقت قسمت کوچکی از انتهای شبه جزیره دراز میان کاله است که پیشروی آب دریای خزر در گذشته های بسیار دور، آن را از خشکی پهناور جدا کرده و خلیج زیبای گرگان را پدید آورده است.
پناهگاه
حیات وحش میانکاله از سه بخش شکل گرفته: شبه جزیره میانکاله (محدوده
مشخص شده با رنگ مشکی)، جزیره آشوراده (محدوده مشخص شده با رنگ قرمز) و
خلیج گرگان
این جزیره که تنها جزیره ایرانی دریای خزر به شمار میآید، در حقیقت با حفر کانالی در سدههای گذشته از شبه جزیره مجاور (که آن هم در سالهای نه چندان دور، آشوراده نامیده میشده) جدا شده تا از تمامی مناطق دور و اطراف خود بکرتر مانده و جزیره ای شکل بگیرد که در شمال به دریای خزر و در جنوب همسایه خلیج گرگان بوده و از شرق به آبراهی باریک موسوم به «تنگه چپقاوغلی» و از غرب به کانال طبیعی خزینی منتهی شود تا تمام و کمال این مجموعه در کنار شبه جزیره میانکاله و خلیج گرگان، پناهگاه حیات وحش میانکاله نام بگیرد.
تالاب بینالمللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله طبق مصوبه شماره ۱۲ مورخ ۱۳۴۸/۸/۱۲ شورای عالی سازمان شکاربانی و نظارت بر صید وقت، به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد تا در ادامه و به دلیل اهمیت اکولوژیک منطقه، بر اساس مصوبه ۷۸ مورخ ۱۳۵۴/۵/۲۱ شورای عالی حفاظت محیط زیست با وسعت ۶۶,۹۳۳ هکتار به عنوان پناهگاه حیات وحش میانکاله ارتقا بیابد.
همچنین مجموعه تالابهای میانکاله، خلیج گرگان و لپوی زاغمرز به دلیل تنوع کمنظیر اکوسیستم (در برگیرنده ۹ تیپ از ۴۲ تیپ تالاب شناخته شده جهان) و دارا بودن معیارهای حائز اهمیت کنوانسیون تالابهای بینالمللی (حائز ۶ معیار از ۸ معیار مربوط به شناسایی تالابهای با اهمیت بینالمللی)، در سال ۱۳۵۴ در زمره اولین دسته از تالابهایی بوده که در فهرست کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و علاوه بر آن، در زمره یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره در سال ۱۳۵۵ به کمیته برنامه انسان و کره مسکون یونسکو (MAB) معرفی و انتخاب گردیده است.
واگذاری جزیره دست کم از دو سال پیش آغاز شده استاکنون که ویژگی های منحصر به فرد پناهگاه حیات وحش میانکاله را بار دیگر برشمردیم، دشوار نیست که حدس بزنیم جزیره واقع شده در بطن آن، تا چه اندازه خاص تر بوده و به جهاتی میتواند قلب منطقه باشد؛ جزیرهای که از دیرباز مورد طمع بسیاری بوده تا روزگاری توسط صفوی ها به شکارگاه تبدیل شده، روزگاری به اشغال روس ها در آمده و مناظر ناب آن، چشم انداز اشغالگران شود، 44 سال پیش ناب بودن آن کشف شده و حفاظت شده خوانده شود ولی همان روزگار نیز استحصال چهال درصد خاویار کشور از اطرافن آن کاری کند که سردخانه شیلات در حاشیه آن تاسیس شود و خلاصه به جایی برسد که یک روز نهاد متولی پاسداری از آن، به خاطر مشتی پول حاضر به واگذاری اش شود.
گوشههایی از حیات وحش آشوراده (منبع: پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران) بدین ترتیب، منطقه بکری که به مرور و طی سالهای متوالی ارزش بی نظیر آن بیش از پیش معلوم شده و بر ممنوعیت دست درازی بر آن تاکید میشد، امروزه چند گام برای واگذاری قلب آن به بخش خصوصی را طی کرده است؛ هرچند مسئولان محیط زیستی معتقدند که واگذاری رخ نداده و ورود بخش خصوصی به جزیره، ویرانی به همراه نخواهد آورد چراکه این تفکرات شوم در اثر ناصبوری خبرنگاران ایجاد شده است!
این در حالی است که با برملا شدن نیت شوم مسئولان استانی با همراهی سازمان محیط زیست، آشکار شده که واگذاری جزیره به بخش خصوصی خیلی پیشتر کلید خورده و دست کم دو سال پیش با واگذاری 50 هکتار از مجموع بیش از 600 هکتار وسعت جزیره به شرکت لبنی موافقت شده تا گردشگری در آن رونق بیابد ولی گویا رونق شدیدتر گردشگری مسئولان را مجاب کرده که خیلی بیش از این مقدار را به شرکت لبنی خاص واگذار کنند!
واکنش مسئولان محیط به انتشار خبر این رسوایی چه بود؟فرهاد فلاح، مشاور عالی رییس سازمان محیط زیست در واکنش به این اخبار، با رد هرگونه واگذاری جزیره آشوراده گفت: اساسا مالکیت این جزیره با سازمان محیط زیست نیست که بخواهد آن را واگذار کند اما از حدود یک سال و نیم پیش طرحی برای واگذاری مدیریت این جزیره به بخش خصوصی مطرح شد که از طریق استانداری و میراث و فرهنگی استان گلستان از سازمان محیط زیست استعلام شد و ما با رعایت الزامات زیست محیطی با آن موافقت کردیم.
وی در پاسخ به اینکه سازمان محیط زیست بدون مصوبه دولت حق ندارد که چنین واگذاری انجام دهد، اظهار داشت: این بحث واگذاری را تنها رسانه ها مطرح می کنند؛ سازمان محیط زیست تاکنون حتی یک سانتی متر از اراضی تحت مدیریتش را واگذار نکرده چون اساسا چنین اختیاری ندارد اما با توجه به کمبود اعتبارات در این سازمان، مانند هر سازمان دیگری واگذاری مدیریت به بخش خصوصی طبق اصل ۴۴ هیچ منع قانونی ندارد.
فلاح در ادامه توجیهات دیگری هم به بهانه کمبود اعتبارات افزود و گفت: در حال حاضر به دلیل نبود امکانات گردشگری در جزیره آشوراده اگرچه گردشگران زیادی به آنجا مراجعه میکنند، وضعیت این جزیره اصلا مناسب نیست و ما امیدواریم با همکاری بخش خصوصی بتوانیم امکاناتی که سازمان قادر به ایجاد آنها نیست را برای گردشگران فراهم کنیم تا از این طریق بتوان الزامات زیست محیطی را که هم اکنون در آنجا رعایت نمی شود، اعمال کرد.
سازمان محیط زیست، جای سازمان گردشگری را گرفت!بدین ترتیب آشکار میشود که ظاهرا مسئولان سازمان محیط زیست محدوده های تحت اختیار خود را به سان ابزار کاری میبینند که گاه میتوانند با به مزایده گذاشتن اقلام مستهلک شده آنها، تامین هزینه های سازمان را به انجام برسانند که اگر غیر از این چنین تفکری بر سازمان حاکم بود، واگذاری منطقه حفاظت شده و بخشی از یک تالاب بین المللی در راستای مجوزهای صادر شده در اصل 44 تفسیر نشده و جنبه ملی و حتی جهانی ماجرا، دست کم در ظاهر حفظ میشد.
از این نکته عجیب که بگذریم، قرار گرفتن مشاور سازمان محیط زیست در جایگاه مدافع حقوق گردشگران و ایفای نقش سخنگوی سازمان گردشگری، ابهام دیگری است که در سخنان فلاح به چشم میخورد که از دید وی، تعامل با دیگر دستگاه ها و نگاه صرف نکردن به مجموعه تحت امر خود توصیف میکند چراکه به گفته وی: در کل دریای خزر همین یک جزیره وجود دارد که متعلق به کشور ایران است و نمی توان تقاضای گردشگران را برای حضور در آن نادیده گرفت!
البته این تمام سخنان عجیب و غریب این مقام نیست چراکه وی بعد از این همه دفاع از حقوق گردشگران برای تفرج در یکی از استراتژیک ترین زیستگاه های کره زمین، موافقت سازمان خود را منوط به یک شرط دانسته است: اینکه همه زیر ساخت ها باید طبق موازین زیست محیطی ساخته شوند؛ به عنوان مثال اجازه ساخت هتل های بلند مرتبه و یا جاده ای درجه یک در این جزیره داده نمی شود.
بدین ترتیب نه تنها کرامت وجودی سازمان محیط زیست آشکار میشود، بلکه معلوم میشود که همه چیز آنگونه که به نظر میرسد هم دچار بی قانونی و قانون شکنی نیست چراکه ظاهرا میتوان یک منطقه با ظرفیت های بالای اکولوژیکی را تبدیل به منطقه گردشگری کرد، به گونه ای که ضوابط هم رعایت شده باشد!
البته فلاح به این توضیحات بسنده نکرده و در اقدامی پیشدستانه، در پاسخ به این ابهام که تجربه سازمان متبوعش حتی بدون حضور گردشگران چندان موفق نبوده، میگوید: ما چنین تجربه ای در هیچ یک از مناطق حفاظت شده نداریم. از سوی دیگر تمام کشورهای دنیا تجربه موفق حضور گردشگران در مناطق حفاظت شده با رعایت موازین زیست محیطی را دارند اما شما رسانه ها هرگز اجازه تجربه کردن این موضوع را به سازمان محیط زیست ندادهاید!
از واکنش خیلی ملایم مجلسیان تا سکوت دولتمردانبدین ترتیب ماجرای عجیب این واگذاری در حالی شاخ و بال یافته و حتی گفته میشود که به اخراج مدیر کل دفتر امور زیستگاه ها هم به دلیل مخالفت با این واگذاری منجر شده که رییس فراکسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی ضمن تاکید بر ویژگی های منحصر به فرد آشوراده، در واکنشی به شدت خنثی، این اقدام را «بدسلیقگی» خوانده و اضافه کند: ما هم اعتراض خود را نسبت به این مسئله اعلام کردهایم؛ البته اعتراضات فراکسیون محیط زیست تنها راجع به آشوراده نیست بلکه برکناری چند مدیر در یکی دو هفته اخیر اتفاق افتاده و خیلی پسندیده نیست و جامعه هم تایید نمیکند.
از این واکنش آهسته بهارستان نشینان که بگذریم، هنوز اعتراضی از جانب دولت مردان به ماجرا در دسترس نیست که شاید علت آن، انتخاب نشدن رئیس سازمان محیط زیست باشد. بدین ترتیب چه بسا با انتخاب رئیس جدید این سازمان و تعیین آخرین معاون تعیین نشده رئیس جمهور، واکنش به غائله آشوراده در روزهای آینده ابعاد دیگری به خود گرفته و حتی پای اظهار نظر سازمان گردشگری هم به ماجرا باز شود.
همین موضوع امیدوارمان خواهد کرد منطقهای که 44 سال پیش منطقه حفاظت شده اعلام شده، امروز به راحتی و با کوتاهی مسئولان هبه نشده و به بهانه کمبود بودجه یا اعتبار، چوب حراج بر آن زده نشود.