پروژه سینمایی «لاله» در شرایطی هنوز تا پایان مراحل تولیدش نزدیک سی دقیقه فیلمبرداریاش مانده که تا همین جا نیز هزینه بسیار سنگین به دولت تحمیل کرده، ولی گویا قرار نیست پرونده این میراث سینمایی تیم شمقدری برای مدیران تازه به سادگی بسته شود و میلیاردها تومان دیگر باید هزینه شود تا این فیلم به پایان برسد و امکان نمایش گرانترین پروژه سینمایی دولتی فراهم شود.
به گزارش «تابناک»، اخبار جالبی از پروژههایی که در دو سال پایانی حضور جواد شمقدری و همکارانش در سازمان سینمایی کلید زده شد، به گوش نمیرسد و ظاهراً مدیران تازه این سازمان با شرایط ناباورانهای روبهرو هستند و چند سال زمان نیاز دارند تا شرایط مجموعه تحت مدیریتشان را به حالت طبیعی بازگردانند که البته بخشی از طبیعی سازی شرایط به همین قراردادها بازمیگردد.
یکی از این قراردادها که حکم ترکمنچای را دارد، فیلم سینمایی «لاله» است. نامش را پروژه پرهزینه بگذارید یا فاخر خطابش کنید، این پروژه که محصول تصمیم شمقدری بود و حمایت حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت را داشت، تاکنون بیش از ۶۵۰۰ میلیون تومان بودجه از سازمان سینمایی دریافت کرده و آن گونه که قرار بوده، مراحل پس از تولیدش قرار بوده خارج از ایران انجام شود که یکی از مسئولان از هزینه دو، سه میلیون یورویی سخن به میان آورده بود که سه میلیون یورو به اضافه شش و نیم میلیارد تومانی که تاکنون پرداخت شده، بیش از هفده میلیارد هم میشود.
البته ظاهراً قرار نیست آن دو سه میلیون یورو مابقی هزینه شود و مدیران سینمایی جدید برای آن که این ترکمنچای بودجه سال ۹۲ سینمای ایران را نیز صاحب نشوند، خواستار پیمودن مراحل پس از تولید در داخل ایران شدهاند؛ اما با این حال، پایان پروژهای که نزدیک سی دقیقه از آن ـ و اتفاقاً سی دقیقه داخل پیست و پرهزینه آن ـ مانده، بعید است حتی با هشت میلیارد تمام شود و احتمالاً هزینههای کلان این پروژه به همین سادگی تمامی ندارد.
در مدیریت پیشین این خودروی BMW با مجوز دولت وارد و بودجه دولت خریداری شده است از رویدادهای جالب در این پروژه، نوع قراردادهای بسته شده با عوامل آن است که منجر به شکلگیری چنین اعداد بزرگی شده و برخی رقمهای پرداختی بسیار جالب و در عین حال عجیب است. «تابناک» در روزهای آتی جداگانه به برخی از این هزینههای جنجالی اشاره خواهد داشت؛ اما آنچه بیش از همه چیز محل تأمل است، توجیهناپذیر بودن این پروژه است؛ پروژهای که نخست گفته شد بخشی از هزینههایش را اسپانسر خارجی پرداخت میکند، ولی همه بار مالی این پروژه به اصطلاح بینالمللی بر دوش مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی افتاد.
آن گونه که پیش از این برخی مسئولان اعلام کردند، دستور ساخت این فیلم توسط رئیس دولت پیشین صادر و شمقدری به صورت جدی پیگیر اجرای این پروژه میلیاردی شد و حتی مجلس نیز نتوانست روند تولید این فیلم را در دوره رئیس پیشین سازمان سینمایی متوقف سازد. «لاله» برشی از زندگی «لاله صدیق» قهرمان دوپینگی اتومبیلرانی و دختر یک کارخانهدار است که ظاهراً قرار است در حکم نماد زن ایرانی (در کشوری با این همه الگوی زن موفق) از طریق این فیلم به جهانیان معرفی شود اما ظاهراً این قهرمان سازی کاذب هزینه سنگینی روی دست بودجه عمومی کشور گذاشته است!
پروانه پرتو تهیه کننده این فیلم سینمایی، حاضر به گفتوگو با «تابناک» درباره این پروژه نشد و به سکوت ماههای اخیرش ـ به رغم حرف و حدیثها ـ استمرار بخشید، ولی چنین گمان میرود که با انتشار جزئیات این پروژهها در روزهای پیش روی، این تهیه کننده سینما، همچون مدیران طرف قراردادش، پاسخ را به سکوت ترجیح دهند.
بیگمان به مجری، تهیه کننده و کارگردان پروژه «لاله» حرجی نیست که هیچ سینماگر از پول بدش نمیآید. مسأله اساسی، مدیران پیشین هستند که زیر بار چنین قراردادی رفتهاند و البته مهمترین پرسش این است که اساساً پروژه «لاله» چه ارتباط فلسفی با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی داشته که چنین قراردادی بسته شده است؟!
بگذارید هدف این مرکز را از وبسایت این مجموعه بخوانیم: «
مركز گسترش سينماي مستند و تجربی، متولي حمايت و مشاركت در توليد فيلمهاي سينمايي اول، فيلمهاي مستند بلند، نيمه بلند و كوتاه، فيلمهاي كوتاه داستاني و تجربي حرفهاي و فيلمهاي انيميشن بلند و كوتاه است تا با هنرمندي جوانان خلاق، متعهد و باتجربه كشور و تلاش در عرصه نمايش و عرضه داخلي و بينالمللي آثار ارزشمند فرهنگي، افق روشني را براي سينماي پرافتخار و جهاني «ايران اسلامي» ترسيم نمايد». شاید لازم باشد مدیران پیشین این مرکز پاسخ دهند «لاله» بر اساس کدام یک از اهداف و تکالیف این مرکز مشمول ثبت قرارداد و پرداخت این رقم کلان که حق مستندسازان و فیلم اولیهاست، شده است؟!