بازدید 10826

رایزن عشق

علی بختیاری
کد خبر: ۳۵۹۲۹۲
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۹ 21 November 2013
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ” (آل عمران/169)


سلام بر ابراهیم (ع)، سلام بر مصطفی (ص)، سلام بر سلاله پاک رسول، سلام بر حسین (ع) و سلام بر روح بزرگ همه بت شکنان تاریخ.

عاشقی گفت: عشق را دو رکعت نماز است که وضویش جز با خون نیاید‌ و این‌‌ همان حیات طیبه است؛ وعده‌گاه معشوق که بهایش سرخی شهادت است در مکتب سبز عاشقی.

و امروز خبر شهادت تو را شنیدیم، اما دلمان نلرزید، پایمان سست نشد، اندوهی در دلمان بود و نمی‌ در چشمانمان‌ مانده از درد غربت حسین در روز عاشورا‌ که در پشت پلک‌هایمان بی‌قراری می‌کرد، آزادش کردیم. دلمان سبک شد. عاشقی دیگر به سوی نور در افق پرکشید و ما را دلتنگ صفای حضورش کرد. ما به این گونه خبر‌ها خو گرفته‌ایم و این ماه، ماه شهادت است.

شهادت سرٌی است از اسرار «انی اعلم ما لاتعلمون» برای آنان که از شوق زندگی و شور بندگی، آن ثانی را برمی‌گزینند و هم نوا با ابراهیم و همگام با حسین، سلاح معرفت بر دوش؛ تا کربلای عشق می‌آیند تا بت‌های جهل و تاریکی را بشکنند و بشریت را به زلال نور درک حضور بخشند.

مگر فرق علی (ع) را در محراب نشکافتند؟ مگر پاره تن رسول، امام مجتبی (ع) را دل خون نکردند؟ مگر سر حسین (ع) را از تن جدا نکردند؟ به حلقوم طفل شیرخواره رحم آمد یا به رقیه دختر سه ساله، به علی اکبر نوجوان، عباس رشید یا به سیمای آسمانی حبیب؟ اینان اذناب شیطانند و یاران جهل و تاریکی که کمر به قتل ستارگان عالم بسته‌اند. غافل آنکه آسمان ولایت ستارگانش بی‌شمارند و در وادی نور خفاشان جهل و غرور را چه، که به جنگ خورشید برخیزند؟

فرهنگ شیعه فرهنگ عاشوراست و رنگ عشق در این مکتب سرخ است. چه زیبا تعبیر کرد علامه فقید: «امام حسین (ع) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت». امام حسین هم برای توسعه فرهنگ به شهادت رسید. همه انبیا‌ آمدند تا کار فرهنگی کنند و در میان فصول ‌دفتر فرهنگ بشر، فرهنگ عشق و ایثار و شهادت است که بیش از همه خودنمایی می‌کند.

و اینک تو، ابراهیم نامی از تبار خلیل، سفیری از جنس فرهنگ و رایزنی به اصالت عشق. کهنه سربازی از سربازان ولایت در جبهه فرهنگی برای اقتدار معنوی که همچون مولایش آخرین پیامش را به خون توشیح کرد. شهیدی دیگر در راه اعتلای پرچم حق و تفسیری دیگر از فرهنگ عشق و ایثار و شهادت.

شیخ ابراهیم، تو را «رایزن عشق» می‌خوانیم که شایسته آنی و توامروز در میان آتش و خون چه زیبا این عشق را معنا کردی تا همگان بدانند رایزن یعنی چه، عشق کدام است و بدانند سرباز عرصه فرهنگ بودن ب‌هایش چیست. ما نه از کنایه دوستان می‌رنجیم و نه از دشنه دشمنان، که از این سر دلسوزی است و آن اقتضای طبیعت.

شیخ ابراهیم، تو را به خلق نیکویت می‌شناسند و صفای درونت. طلبه‌ای آرام و مهربان، مدیری باتقوی و وارسته و سربازی دلسوز و فداکار که سال‌های جوانی را در عرصه فرهنگ این مرز و بوم مصروف داشت؛ چه در ‌ایران اسلامی و چه آن سوی مرز‌ها.

حوزه فرهنگ این خاک و بوم از شمال تا جنوب خدمات تو را به یاد دارد و برایت عزادار است. رایزن پس از تو در سودان می‌گفت، هنوز مردم سراغ شیخ ابراهیم انصاری را می‌گیرند، هنوز آن چای فروش کنار بازار امید دارد تو روزی برگردی و در کنار بساط ساده و بی‌آلایشش، به دور از آداب دیپلماتیک چایی بنوشی و برایش نوای برادری و وحدت را زمزمه کنی. او برای من نقل کرد که چگونه مردانی در آن سوی دنیا در قاره آفریقا عاشقانه و بی‌محابا با دیدن اتاق کارت زار زار می‌گریند و حتی شنیدن صدایت از پشت گوشی تلفن، دل تنگشان را تسکین نمی‌بخشد.

شیخ ابراهیم کودکان سودانی نیز هنوز هدایای تو را با عشق و افتخار در دست دارند و از پدرانشان سراغ تو را می‌گیرند. لبنان آخرین مقصد سفر تو بود و چه کم بهره بود که تو را سیر ندید.
شیخ ابراهیم، تو در این راه تنها نیستی، همه ستارگان عالم با تو هم سفرند. این کاروان هابیلیان است که تو را با خود می‌برد. چه حسن مآبی و چه فرخنده پاداشی. طوبی لک
این مرز و بوم قداست و اقتداری دارد که آن را وامدار خون شهیدانش است؛ شهیدانی که برای عزتش از جان شیرین نیز دریغ نکردند. شهید ابراهیم انصاری نیز همچون شهید گنجی و شهید رحیمی در جبهه فرهنگی عاقبت بخیر شد و ماندگار.

شهادت این شهید عزیز را به محضر امام عصر، مقام معظم رهبری، امت شهید‌پرور و خانواده و همکارانش در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تسلیت عرض می‌کنم.
تور تابستان ۱۴۰۳
پارس نماد- صفحه خبر
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# مسعود پزشکیان # نتایج انتخابات # تنفیذ حکم ریاست جمهوری # انتخابات ریاست جمهوری # محرم