با توجه به پوشش آموزش ابتدایی و متوسطه در سطح کشور، هر یک از شهروندان ایرانی در وابستگان خود، نمونههایی از قشر زحمکتشی که پیشه انبیا را برگزیدهاند، دیدهاند و اگر در ریز مسائل و مشکلات آنها وارده شده باشند، شاید به برخی پرسشهای بیپاسخ مشابه آنچه در زیر میبینید، برخورد کرده باشند:
۱ ـ چه فرقی میان کسی که در یک روستای دور افتاده تدریس میکند با یک دبیر یا یک آموزگار در یک شهرِ با امکانات وجود دارد؟
۲ ـ آیا هزینه رفت و برگشت یا سرویس رفتوآمد برای معلمان در شهرهای کوچک و روستاها در نظر گرفته میشود؟
۳ ـ آیا زمانی را که معلمان برای رسیدن به محل کار و یا برگشت به منزل میگذرانند در ساعت کار آنها لحاظ میشود یا نه؟
۴ ـ آیا مبلغی برای جبران ساعات هدر رفته در مسیر رسیدن به محل کار، به معلمانی که مسیر طولانی و زمانی قابل توجه برای حضور در محل کار طی میکنند، در نظر گرفته شده است؟
۵ ـ آبا آیتمی برای سختی کار آنها در نظر گرفته میشود (با توجه به اینکه معلمان معمولاً مشتری ثابت مسافرکشهای بین شهری در ساعات اولیه صبح وساعات پایانی روز هستند.)
۶ ـ آیا با توجه به همزمانی بخش اعظم سال تحصیلی با فصول سرد و پرباران تمهیداتی برای معلمان در نقاط سردسیر در فصل پاییز و زمستان اندیشیده شده است؟
۷ ـ آیا وزارت آموزش و پرورش نباید خود را ملزم به قانون خدمات کشوری برای برقراری سرویس رایگان ایاب و ذهاب برای شهرهای کوچک و روستاها کند؟
۸ ـ آیا وزارت آموزش و پرورش نباید ملزم به تأمین شرایط اسکان موقت معلمان در شهرهای کوچک و روستاها نماید؟
۹ ـ آیا وزارت آموزش و پرورش نباید برای حمایت از معلمان، تعاونیهای مسکن خود را برای خانهدار شدن آنها فعال کند؟
۱۰ ـ علاوه بر آن دیده شده که حتی یک دبیر شیمی پس از انتقال به دلیل تبعیت از همسر از استان همدان به استان اصفهان به مقطع ابتدایی منتقل شده است؟!
۱۱ ـ همچنین دیده شده است که آیتم عائلهمندی معلمان خانم، پس از ازدواج حذف میشود (؟!) در حالی که سیاستگذاری نظام مقدس جمهوری اسلامی پوسته بر حمایت از کانون خانواده است.
۱۲ ـ آیا با وجود این سیاستگذاری، وزارت آموزش و پرورش نباید برای پرسنل متأهل خود شرایط ویژه و تمهیداتی برای غلبه بر مشکلات مالی و اسکان خود اندیشد؟
۱۳ ـ دیده شده که برخی معلمان بیش از درآمد خود، هزینههای اسکان و مسافرتهای بین شهری را برای حضور در محل کار متحمل شدهاند.
به هر شکل سالهاست که معلمان عزیز پیوسته سختیهای فراوان را متحمل شده و هیچ گاه رفاه حرفهای نداشتهاند. پیاده سازی نظام بیمه طلایی و مانند آن گرچه گام مثبتی در راستای رفاه فرهنگیان قدری مؤثر بوده، به هیچ وجه کافی نیست. بروکراسی سنگین حاکم بر روابط اداری وزارتخانه و ادارات آموزش و پرورش نیز به این مشکلات دامن زده و پیگیری حقوق و مطالبات فرهنگیان را تحتالشعاع قرار داده است، چرا که بیشتر اوقات «عطایش را به لقایش میبخشند».
به هر روی ساعات کاری نامتعارف، حقوق عقب مانده از تورم و سایر قشرهای جامعه، کاغذبازی سنگین و تعیین محل اشتغال معلمان از معضلات آن حرفه تلقی میشود و اگر نام «سوءمدیریت» را روی آن نگذاریم، میتوان آن را مصادق عدم رسیدگی به مطالبات بحق معلمان دانست.
تعیین محل اشتغال معلمان که گاهی آنها را برای سالهای متمادی درگیر خود میکند و محور سؤالات ابتدای این تحریر را به خود اختصاص داده است، موجب تحمیل هزینههای گزاف و زحمت مسافرتهای بین شهری کسالت آور و ناایمن برای این قشر نموده است، به گونهای که کارهای ستادی در ادارات آموزش و پرورش دارای محبوبیت بیشتری در بین فرهنگیان است که این موارد از مصادیق بارز وجود ناعدالتی سیستمی در آن وزارتخانه است.
درست است که مدیریت منابع مالی و سرمایهای بسیار پراهمیت است، مدیریت منابع انسانی که از سرمایهها و ظرفیتهای عظیم پیکره بزرگ آموزش و پرورش است، از اهمیت ویژهای حتی بیشتر از مدیریت منابع مالی برخوردار است.
شاید ریشهیابی معضلی به نام «تعیین محل اشتغال» ما را به نادیده گرفتن برخی حقوق معلمان رهنمود شود، چنانکه وزارت آموزش و پرورش مانند سایر دستگاهها و ارگانها برای معلمان حق ایاب و ذهاب، سرویسهای رایگان ایاب و ذهاب، سختی کار و کمک هزینه مسکن (یا مسکن موقت در محل کار) و یا وام تأمین مسکن در نظر بگیرد و به این واسطه بخشی از مشکلات معلمان را متحمل شود، عملاً در مدت کوتاهی به این نتیجه مهم خواهد رسید که در هر منطقه بومی سازی را در اولویت امور خود قرار دهد. در این صورت سیل درخواستهای انتقال که هر ساله به وزارتخانه میرسد، به شدت افت کرده، فرسودگی نیروها از بین رفته، میزان رضایتمندی و انگیزه کاری در معلمان افزایش قابل قبول خواهد یافت. چه بسا از این رهگذر بازده آموزشی و به تبع آن کیفیت فراگیری دانش آموزان نیز افزایش یابد.
به هر روی، گویا نبود آیتمهای حقوقی و حمایتی مربوطه در فیش حقوقی معلمان از یک سو و عدم تعهد قانونی وزارتخانه به اسکان و تأمین سرویسهای بین شهری معلمان، جای بررسی و تأمل بیشتر دارد.
بنابراین، آسیبشناسی و حل این مشکل به دستاندرکاران در کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، هیأت دولت و وزارت آموزش و پرورش توصیه میشود.
فرستنده: قاسم مهدوی
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.