درگیری های شمال سوریه در حقیقت تلاش برای بهبود چهره ارتش آزاد و ایجاد این تصور در نزد افکار عمومی است که ارتش آزاد اینک با تکفیری ها می جنگند و لازم است که این گروهک بار دیگر مسلح گردد و به عنوان طرفی در نشست ژنو 2 پذیرفته شود.
"حسین مرتضی" مدیر دفترشبکه العالم در سوریه، طی مقاله ای به ابعاد و زوایای پنهان نبرد ارتش موسوم به "آزاد" با تروریست های تکفیری داعش و النصره پرداخته است.
وی در این مقاله می نویسد: در آستانه نشست ژنو 2، درگیری و کشمکش بین گروه های مسلح وهابی و تکفیری فعال در شمال سوریه شدت یافته است. واقعیت این است که این گروه ها از همان ابتدای فعالیت در سوریه، دست به سلاح بردند و به کشتار و جنایت متوسل شدند، بنابراین تفاوتی بین داعش، النصره و آنچه ارتش آزاد نامیده می شود، وجود ندارد و این گروه ها تنها برای فرار از ماهیت تکفیری خود و فریب افکار عمومی عربی و بین المللی، عناوین فریبنده و جذاب برای خود انتخاب کرده اند.
حسین مرتضی می نویسد: بعد از کشته شدن ابومصعب الزرقاوی در عراق، نام "داعش" مطرح شد و اعضای این گروه با "ابوبکر البغدادی" به عنوان سرکرده گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام بیعت کردند و منابع آگاه تاکید دارند که این فرد، مزدور دستگاه های جاسوسی آمریکا و عربستان است.
وی در ادامه می افزاید: بر اساس اطلاعات منتشر شده در یک گزارش اطلاعاتی، بغدادی در اصل ساخته دست آمریکا بود، اما پس از مدتی خدمتگزاری، خدمات خود را تقدیم سرویس اطلاعات عربستان کرد و آمریکایی ها در سال 2011 با تعیین 10 میلیون دلار به عنوان جایزه برای کسی که اطلاعاتی دقیق درباره البغدادی ارائه کند، باعث شهرت بیشتر وی شدند.
بر اساس این اطلاعات مشخص شد که آزادی البغدادی و هشت تن دیگر از سرکرده های القاعده از زندان ابوغریب عراق، کاری از پیش طراحی شده بود، زیرا تمام اطلاعات ثبت شده در دوربین های نقاط مختلف این زندان، پاک شد و شکسته شدن قفل ها کاری بسیار عادی و ساده بود، گویی آنها خارج از زندان بودند و توانستند بیش از 850 زندانی را که اغلب آنها از عناصر القاعده بودند، آزاد کنند و این افراد به گروه داعش در سوریه ملحق شدند تا آتش فتنه فرقه ای و طایفه ای را تشدید کنند.
به گفته منابع آگاه رابرت فورد سفیر اسبق آمریکا در عراق - که بعدها سفیر این کشور در سوریه شد و در ایجاد روابط با سازمان های افراطی دست داشت- نقش به سزا و تاثیرگذاری در شکل گیری داعش ایفاد کرده است.
حسین مرتضی خاطرنشان می کند که با توجه به این حقایق، داعش از قبل در عراق وجود داشته وسپس به سوریه امتداد یافته است و بعد از قدرت گرفتن راه حل سیاسی برای بحران سوریه و به ویژه بعد از شکست طرح تجاوز آمریکا به سوریه، کشورهای حامی گروه های مسلح، به فکر نجات این گروه ها افتادند تا به نحوی سرخوردگی کسانی را که خود را معارض می نامند، از بین ببرند، زیرا این گروه ها نتوانستند در خصوص تشکیل گروهی واحد به عنوان نماینده خود در ژنو به توافق برسند.
در این زمان بود که نام داعش به عنوان گروهی موجود در سوریه و نیز نقش عربستان در پیدایش داعش (بعد از ظهور اختلاف بین آمریکا و عربستان بر سر حمایت از گروه های مسلح) علنی شد، اما اعزام گسترده تروریست ها به سوریه به عناوین مختلف با حمایت عربستان و کمک آمریکا همچنان ادامه یافت.
مدیر دفتر العالم در سوریه در بخش دیگری از این مقاله می نویسد: در عین حال رسانه های مرتبط با عربستان، با توافق آمریکا و اروپا اعلام کردند که آنچه "ارتش آزاد" نامیده می شود، به زودی با القاعده که در صدد تشکیل دولت اسلامی است، خواهد جنگید. هدف از این هجمه تبلیغاتی این بود که این گروه به عنوان گروهی سکولار و قادر به در دست گرفتن ابتکار عمل و رفتن به ژنو2 بدون توجه به تکفیری ها و اخوان معرفی شود.
حسین مرتضی خاطرنشان می کند که درگیری های شمال سوریه در حقیقت به مثابه تلاش برای بهبود چهره ارتش آزاد، ایجاد جبهه جدیدی به نام جبهه اسلامی و در نهایت قانع کردن افکار عمومی به این امر است که جنبش هایی اینک با گروه های تکفیری می جنگند و لازم است که گروه موسوم به ارتش آزاد بار دیگر مسلح گردد و به عنوان طرفی در نشست ژنو 2 پذیرفته شود.
در ضمن نباید فراموش کنیم که کشورهای اروپایی که هزاران نفر از اتباع تندرو آنها وارد سوریه شده اند و با تجربه کشتار و قتل باز می گردند، خطر آنها را خوب درک می کنند و می دانند که رهایی از دست آنها جز با شیوه درگیری با ارتش آزاد ممکن نیست.