سابقه حضور دکتر حسن روحاني در يک تشکل سياسي اصولگرا درساليان گذشته از يک سو وحمايت بي چون و چراي اصلاح طلبان از وي در انتخابات رياست جمهوري يازدهم وهمچنين حضور جدي چهرههاي اصلاح طلب در دولت وي سبب شده تا وي در موقعيتي قراربگيرد که هر کدام از دوجناح روي کاغذ او را از خود بدانند. اگرچه تحرکات اخيربعضي از گروههاي اصولگرا در مجلس و بيرون آن، در رابطه با دولت، نشان ميدهد آنان از پيگيري اين ادعاي خود عقب نشيني کرده اند، اما در روزهاي گذشته طرح موضوع «عبور از روحاني» سبب شده تا هر دو گروه، رقيب را به پيگيري اين پروژه متهم کنند.
پايگاه خبري نامه در تحليلي در اين ارتباط نوشته است: از همان روزهاي ابتداي پيروزي حسن روحاني يک سوال در ذهن طرفدارن رئيس جمهور و مردم ايجاد شده بود که « شيخ ديپلمات» اصلاح طلب است يا اصولگرا؟ او در زمين چپها بازي ميکند يا مسير اصول گرايان را طي ميکند؟ يا شايد رئيس دولت يازدهم، نه چپ است و نه راست و خود جريان جديدي را در ايران شکل خواهد داد؟
در اين ميان اصلاح طلبان و اصول گرايان نيز در سخنان خود اشاره کردهاند که حسن روحاني متعلق به جناح آنان است و طرف مقابل هيچ سهمي در به قدرت رسيدن روحاني نداشته است. اين سخنان در حالي مطرح ميشود که رئيس جمهور در همان روزهاي آغازين پس از پيروزي در انتخابات، و در جمع خبرنگاران و اهالي رسانه، از فراجناحي بودن خود سخن گفت و اعلام کرد که حسن روحاني متعلق به همه جناحهاست و هيچکس نميتواند رئيس دولت يازدهم را مصادره به مطلوب کند.
رئيس جمهور، دولت خود را دولت اعتدال ناميد و سعي کرد کابينه خود را از جمع اصلاح طلبان و اصول گرايان انتخاب کند تا بعد از گذشت 16 سال ايران شاهد شکل گيري يک دولت تقريبا فراجناحي در ايران باشد. اما اين شيوه روحاني، نتوانست در نظرات جناحهاي سياسي ايران تغيير چنداني ايجاد کند و گروههاي سياسي همچنان به دنبال نزديک کردن روحاني به جناح خود هستند.
هر دو طرف يکديگر را متهم به افراط گري و به حاشيه کشاندن دولت يازدهم هستند. در همين ارتباط باهنر، نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي ميگويد تندروهاي جريان اصلاحات قصد عبور از دولت روحاني را دارند؛ به اين دليل که اين گروه اين دولت را « پل عبور اصلاح طلبان» از انزوا ميبينند و اين يعني که دبيرکل جبهه پيروان خط امام ورهبري، از نزديکي اصلاح طلبان به ويژه اصلاح طلبان تندرو به دولت روحاني هراس دارد.
سابقه سخن باهنر در مورد عبور از روحاني را شايد بتوان به دوراني مرتبط دانست که اصلاح طلبان تندرو موضوع عبور از خاتمي« رئيس دولت اصلاحات» را مطرح و اعلام کردند او نميتواند خواستههاي اصلاح طلبان که در خرداد 76 به او راي دادند، برآورده کند و امروز اين تحليل در ميان اصول گرايان وجود دارد که بازهم اين استراتژي اصلاح طلبان در دولت روحاني نيز تکرار شود.
اين جريان اعتقاد دارد که اگر روحاني به سمت اصلاح طلبان بچرخد و وحدت آنان موجب شکست اصول گرايان در انتخابات مجلس دهم خواهد شد و رسما آنان از صحنه سياسي کشور کنار گذاشته خواهند شد و اصلاح طلبان مانند دهه 70 قدرت را به طور کامل به دست خواهند گرفت. اظهارات باهنر نيز به معنايي بيانگر همين امر است که پيروزي اصلاح طلبان در مجلس دهم، زمينه عبور از روحاني فراهم خواهد کرد.
باهنر و اصول گرايان اعتقاد دارند که اصلاح طلبان تندرو، روحاني را از خود نميدانند و اعتقاد دارند چهرههاي شاخص اين جريان در گوشه عزلت و حصر حضور دارند و آنها رهبر اصلاحات هستند و نه روحاني و هاشمي رفسنجاني. در ديگر سو اصلاح طلبان نيز با توجه به رفتار حسن روحاني در مورد درخواست رفع حصر و اعلام اينکه اين کار در اختيار دولت نيست، به دنبال جايگزيني فردي به جاي روحاني هستند، فردي که بتواند خواستههاي آنان را بدون کم و کاست اجرا کند. کاري که نه خاتمي آن را انجام داد و نه روحاني اهل همراهي با چنين تفکري است.
طبق اين تحليل جريان تندرو اصلاحات اما براي رسيدن به اين هدف احتياج به همراهي با روحاني دارد حداقل تا دوسال آينده که زمان انتخابات مجلس شوراي اسلامي دوره دهم فرا رسد و آنان بتوانند خود را زير لواي روحاني خارج کنند. اما تا آن زمان بايد همراه با روحاني و شعارهاي او عمل کنند و خود را حامي دولت اعتدال نشان دهند تا بتوانند از اين فرصت براي جلب نظر مثبت مردم استفاده کنند.
سخنان محمدرضا باهنر نيز حاصل همين معناست، او از فردايي ميترسد که مجلس ششم را براي اصول گرايان تکرار کند.
در اين ميان اصلاح طلبان نيز از خطر اصول گرايان تندرو سخن به ميان ميآورند. کساني که به دنبال ناکارآمد نشان دادن دولت تدبير و اميد هستند. جريان اصلاحات اعتقاد دارد که اصول گرايان که همچنان در بهت باخت در انتخابات رياست جمهوري قرار دارند به اين نتيجه رسيدن که بايد دولت روحاني را يک دولت شعار گرا نشان دهند.
اين جريان معتقد است اصول گرايان تندرو در مجلس شوراي اسلامي از جمله جبهه پايداري شمشير خود را براي دولت يازدهم از رو بسته است و تمام عزم خود را براي ناکارآمد نشان دادن دولت جزم کردهاند. آنها به دنبال اين هستند تا دولت را منفعل نشان بدهند و با کشاندن وزرا به مجلس به بهانه پاسخ به سوال نمانيدگان آنان را از وظايف اصلي باز دارند. سوال از نمايندگان، استيضاح، سوال از رئيس جمهور، تصويب قوانين ضد دولت و... برنامههايي است که اصلاح طلبان از آن به عنوان نقشههايي اصول گرايان براي دولت روحاني ياد ميکنند.
فائزه هاشمي، دختر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بر اساس همين معنا، معتقد است رفتار نمايندگان مجلس با دولت تند، بيمنطق و افراطي است. وي در ادامه مجلسيها را متهم ميکند که”چون ديگر نميتوانند از دولت پول و کارت هديه بگيرند، در برابر اقدامات دولت مقاومت ميکنند".
اکبر ترکان نيز به اعضاي کابينه حسن روحاني توصيه ميکند که”دولت لازم نيست به مجلس پاسخگو باشد و اگر وا بدهند، تا آخر بايد وا بدهند".مشاور ارشد حسن روحاني نيز پيش از اين در گفتوگويي، تعدادي از نمايندگان مجلس را متهم کرده بود که”پروژه تقابل با دولت را تحت عنوان سوال مکرر از وزرا دنبال ميکنند".
آنگونه که به نظر ميرسد اصلاح طلبان نيز اعتقاد دارند، اصول گرايان به دنبال عبور از روحاني هستند و براي اين کار روي به کارشکني آورده و ميخواهند دولت يازدهم را ناکارآمد نشان دهند تا بتوانند با شعار شکست تفکر روحاني، در انتخابات مجلس دهم و رياست جمهوري دوازدهم به پيروزي برسند.
براين اساس به نظر ميرسد دو جريان سياسي اصلي کشور يکديگر را به عبور از روحاني متهم ميکنند و اعتقاد دارند روحاني نردباني است براي بالا رفتن و رسيدن به قدرت. اين سخنان در حالي زده ميشود که روحاني همچنان در مقابل اين سخنان سکوت کرده است و اعتقاد دارد براي رسيدن به اهداف و استراتژيهاي دولت به ويژه در سياست خارجي بايد به وحدت کلمه برسيم. وحدتي که زمينه موفقيتهاي متعدد ايران را در عرصههاي مختلف بوجود ميآورد. حال بايد ديد در سالهاي باقي مانده از دولت يازدهم حسن روحاني موفق ميشود اين دو جريان را به کنترل خود در بياورد يا بالاخره يکي از آنها از روحاني عبور خواهند کرد و دولت و مجلس بعد را به گزينههاي مطلوب خود خواهند سپرد.