محمود صباغی در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
روز جمعه باردیگر دو تیم پرطرفدار تهرانی ، چهارمین دیدار متوالی خود با تساوی را به پایان بردند. هر تجزیه و تحلیل غیر احساسی فوتبال ایران در شرایط کنونی، به این واقعیت میرسد که این تساویها قابل پیش بینی بوده وکسب نتیجه از سوی هرکدام از دو تیم، اتفاقی و از روی بخت و اقبال خواهد بود. داغ شدن تنور شایعات و بقول معروف تعیین نتیجه در خارج از مستطیل سبز، باوری کودکانه و بدون هیچ وجاهت عقلی است و صرفآ واکنشی منفی به بی کیفیتی و سردی نود دقیقه رد وبدل شدن توپ در میان بیست و دو بازیکن سرشناس است که متآسفانه چه بخواهیم و چه نخواهیم ،اسکلت اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند.
در ساده ترین تعریف فوتبال میتوان گفت :" یک ورزش جمعی است که یازده نفر با استفاده از تاکتیکی مشخص وتکنیک فردی با همکاری و تقویت روحیه یکدیگر برای رسیدن به هدفی که پیروزی بر حریف مقابل است، تلاش میکنند ".در سالهای اخیر مسابقات مهم و دربی های معتبر را از تلویزیون دیده ایم .در بررسی علل جذابیت این دیدارها، بصورت فهرست وار به شاخص ترین خصوصیاتی که در زمین بازی شاهدیم اشاره گذرایی میاندازیم که شامل: 1- تاکتیک جمعی، تکنیک فردی و خلاقیت 2- احترام متقابل در بین فوتبالیستهایی سرشناس که هر کدام بقول معروف دهها میلیون یورو ارزش دارند. 3- احترام به داور مسابقه بدون کوچکترین اعتراض و بهانه گیری از شیوه سوت زدن و حتی در اشتباه احتمالی داور.4- حفظ کامل آرامش و کمک به بازیکنان دیگر در کنترل روانی خود و کاهش استرس5- دعوت به آرامش فضای استادیوم وتماشاگرانی که بعضآ فاصله بسیار اندکی با زمین بازی دارند. و موارد "جزیی" دیگری که ذکر آنها ضرورتی ندارد. و چنین است که هر لحظه از این دیدارها، دیدنی ، زیبا ، هیجان انگیز و سرشار از خلاقیت و بدون کوچکترین حواشی جانبی است.
با مرور تعریف ارائه شده از فوتبال که ذکر شد دربی های خودمان را نیز مرور میکنیم : 1 – خالی از هر تاکتیک و تکنیک ( حتی از یادبردن تواناییهای فردی وهر آنچه داشته اند و انتظارمیرفت) 2- ایجاد درگیری با حریف و انجام خطاهای کاملآ غیر ورزشی و خطرناک از ابتدایی ترین لحظات شروع مسابقه. 3- اعتراض و جمع شدن دور و بر داور پس از هر سوت جزیی 4- دنباله روی و تنش آفرینی و دامن زدن به حرکات بازیکنی که کنترل خود را از دست داده و عصبی شده اند.5- سر بسر گذاشتن با تماشاگران. ( انصافآ این از معدود نقیصه هایی است که اخیرآ کمتر دیده میشود) 6- ایجاد تنش و بجران آفرینی بر سر کوچکترین مسئله .( بیاد بیاوریم که بر سر کا شتن توپ برای چند سانتیمتر بالاتر و یا پایینتر چه کشمکش بیهوده ای ایجاد میشود) موارد "نه چندان جزیی" که ذکر آنها ضرورتی ندارد.
برآیند مفهوم "فوتبال" وتک تک آنچه آوردیم به نتیجه ای میرسد که در ابتدا قلمی شد: تعجبی ندارد که دربی های وطنی اکثرآ مساوی و کسب نتیجه احتمالی فقط اتفاقی و از روی شانس و اقبال خواهد بود و چنین است که هر لحظه از دربی های ما خسته کننده ، سرد ، تنش آفرین و خالی ازهرخلاقیت وناتوانی سرشناس ترین بازیکن از یک پاس ساده و یک ضربه معمولی. و عجیب نیست اگر این سردی و تنش به سکوها تسری پیدا کند و جوان یا نوجوانی که از 24 ساعت پیش از دورترین شهرستاها بسختی خود را به تهران و استادیوم آزادی رسانده تا پیروزی تیم مورد علاقه خود را شاهد باشد و شادی کند ، کنترل خود را از دست بدهد و حرکاتی ازو سر بزند که خوشایند هیچکس نیست. شعارهای غیر اخلاقی و اهانت به بازیکنان داخل زمین و تخریب اموال عمومی، تنها یک واکنش به سردی مسابقه و" زیر توپ زدنهای" بازیکنان مورد علاقه آنها ست. تردید نیست ارائه یک فوتبال زیبا هرگز تماشاگران روی سکوها را به فحاشی و شعاردهی ترغیب نخواهد کرد. این یک اصل مسلم است.
اکنون فارغ از هر تعصب و تعلق خاطری که ممکن است نسبت به هر یک از این دو تیم وجود داشته باشد، باردیگر دربی اخیر را مرور کنیم و بخود پاسخ دهیم که خصوصیات دربی های ایران آیا غیر از این است که فهرست وار ذکر گردید؟ و آیا خصوصیات دربی های معروف جهان ، غیرازآن است که در بالا آمد؟ اگر جواب مثبت هست که قاعدتآ باید باشد باید به بررسی علل آن پرداخت و به پاسخ این سؤال رسید که چرا امروز فوتبال پرطرفدارترین ورزش جهان لقب گرفته و چرا غول کمپانیهای صنعتی نیز مبالغ کلانی را در این صنعت جدید سرمایه گذاری میکنند و چرا به دستمزدهای دهها میلیون یورویی بازیکنان معروف ایرادی وارد نمیشود ؟ ولی در کشور ما اعتراضات بسیاری به مبلغ قراردادهای بازیکنان از سوی افکار عمومی و رسانه ها وارد میشود علیرغم آنکه دستمزدشان در قیاس با بازیکنان جهان بسیار ناچیز است؟ و چرا علیرغم دستمزد نسبتآ بالا درمواقعی که بایستی تمام داشته ها و آموزه ها را ارائه کنند ، از انجام ابتدایی ترین فنون فوتبال عاجز میمانند ؟ وچرا فقر فرهنگی و فقدان ظرفیت و شخصیت "شهرت" در میان اکثر قریب به اتفاق بازیکنان بشدت بحران آفرین شده ؟ و بالاخره چرا همین گردش مالی در فوتبال، آرام آرام به فساد کشیده شد ؟
در بررسی این آسیب شناسی ، تجزیه و تحلیل نقیصه فرهنگی را به زمان مناسبتری وا میگذاریم . اما در تحلیل دربی و سریال تساویها، بد نیست سری بزنیم به فضای رسانه ای وموضعگیریهای اهالی فوتبال که هر چه زمان برگزاری مسابقه نزدیکتر میشود، هیجانات و حواشی بیشرمیرود. بخشی از اخبار تلویزیون در پر بیننده ترین زمان به این مسابقه اختصاص مییابد. در خبرهای هفته گذشته آمده بود که مدیران عامل دو تیم به محل تمرین تیم مقابل رفته اند و زیر پوشش گسترده رسانه ای به مصاحبه پرداخته اند. بازار"کری خوانی" و ارسال پیامک داغ میشود. روزنامه های متعدد ورزشی بدنبال تیراز بالاتر، بیشتر صفحات خود را به دربی اختصاص میدهند دربرنامه ها و اخبار ورزشی رادیو و تلویزیون با بازیکنان دو تیم مصاحبه میشود. مربیان دو تیم برای هم خط و نشان میکشند و بطور کلی فضای بسیار سنگینی بوجود میآید. در چنین جو ملتهب و هیجان آوری، بازیکن جوان و بی تجربه ای که بعنوان بازیکن وارد مستطیل سبز میشود، بدیهی است که با کوچکترین حاشیه از کنترل خارج میشود و از انجام یک بازی در حد بازیکنان زمینهای خاکی نیز عاجز میماند.( بیاد بیاوریم ضربه غیر ورزشی و غیر ضروری و خطرناک بازیکن جوان پرسپولیس را که در دقیقه 12 بازی ناشی از فشار سنگین فضای پر از التهاب صورت گرفت) چنین است که هدف اصلی در فوتبال که "پیروزی برحریف" است به " نباختن به حریف" تبدیل میشود.به داور معترض میشود و بازیکن حریف را عصبی میکند وتنها درفکردورکردن خطروفرارازشکست و گذر لحظات میاندیشند. با شنیدن سوت پایان، بارسنگین و خارج از تحمل ظرفیت یک جوان بی تجربه و کم تجربه از دوشش برداشته میشود و نفس راحتی میکشد.یادم هست که یکی از بازیکنانی که فوتبال راکنار گذاشته در توصیف دربی تهران میگفت که" نفس کشیدن برای ما سخت میشود".
مجموعه عواملی که ذکر کردیم نتیجه تحلیل و دقت در همه آن چیزی که در ایام دربی رخ میدهد. تحلیلی که فارغ ازهرتعصب و تعلق خاطرنسبت به هرکدام از تیمهاست که میتواند نگارنده را از مسیر انصاف خارج کند. برمبنای آنچه قلمی شد به این واقعیت میرسیم که بازیکن داخل زمین تنها جزء کوچکی از مجموعه عواملی است که به سردی مسابقه و نتیجه ناراضی کننده مساوی منجر میشود. رسانه ها ، صدا و سیما ، هواداران ، مربیان و خلاصه هرقشری به نوعی در این نارضایتی دخیل هستند. بی انصافی است که یک و یا دو مهاجم را از هر دو تیم مسؤل بدانیم. مهاجمان جوانی که ظرفیت محدودی دارند و با فشارروانی بسیار کمتر از دربی، خود را فراموش میکنند. شاید پرورش روحی و روانی بازیکنان دو تیم بیش از تاکتیک و تکنیک فردی در بازیهای بزرگ ، یک حلقه گمشده در چاره جویی این کاستی بتواند مؤثر باشد.
داستان فوتبال ما یک زخم کهنه ناسور شده است که نه در طول یکی دو روزه ، بلکه در یک دوره طولانی و مواردی مانند : بی توجهی، القای معیارهای خارج از استاندارد فوتبال ودر سالهای اخیر نیز سوء مدیریت در مجموعه اداره تشکیلات ورزشی و فدراسیون ، به وضعیت امروز رسیده و همراهی دست اندرکاران و کارشناسان و اهالی دلسوز را میطلبد تا فوتبال ما بتواند مانند بسیاری از ورزشهای دیگر، در سطح آسیا و جهان حضوری آبرومند داشته باشد.
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.