کارگردان فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» از شانس این فیلم برای دریافت سیمرغ بلورین مخاطبان در صورت قضاوت سخن به میان آورد و خواستار حفظ نگاه پدر دلسوز به جای نگاه برادر لجوج که در گذشته در مواجهه با سینماگران وجود داشته، شد؛ اتفاقی که نخستین محل ارزیابی اش، در سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر خواهد بود.
به گزارش «تابناک»، تا اینجای کار قرار است، نخستین اکران سی و دومین جشنواره فیلم فجر «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» باشد؛ رخدادی جالب که تا اندازهای از تغییر طرز نگاهها حکایت دارد، چرا که سومین ساخته روحالله حجازی در جشنواره سی و یکم جزو مغضوبین بود و حتی یک نمایش خارج از مسابقه نیز دریافت نکرد تا سرانجام در یک سال اخیر با حضور این فیام در جشنوارههای بینالمللی، عملاً امکان حضور این فیلم در بخش مسابقه جشنواره سی و دوم نیز محدود شود.
با این حال مسئولان جشنواره سی و دوم علاوه بر قرار دادن این فیلم در بخش خارج از مسابقه و بینالملل، ظاهراً این اثر مهم را فیلم افتتاحیه کاخ جشنواره نیز در نظر گرفتهاند و نخستین اثری که برای مخاطبان در برج میلاد به نمایش درخواهد آمد، فیلمی است که امروز در «تابناک» از تریلر آن رونمایی میشود. حجازی که از اولین فیلمش «در میان ابرها» نشان داد، سینمای جدی را پی گرفته و «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» به عنوان آغازی متفاوت برایش تعبیر شد، سومین فیلمش را با فضایی نزدیک به فیلم اولش به نمایش عمومی میگذارد.
روح الله حجازی در گفتوگو با «تابناک» درباره این تغییر فضا گفت: در دوره پیش، رویدادهای عجیب و غریبی را دیدم و با دو فیلم بنده، برخوردهای مناسبی نشد، ولی چون نمیخواهم به گذشته بازگردم، علاقهمند نیستم درباره آن اتفاقات سخن بگویم؛ اما به هر حال فیلم در جشنواره پیشین به رغم تلاشهای ما، حتی یک نمایش نداشت و بعد هم که مورد توجه بینالمللی قرار گرفت. من تنها از مدیریت فرهنگی درخواست میکنم بر خلاف گذشته نقش یک پدر دلسوز را بازی کند و نه یک برادر لجوج و عنادورز. من شاهد بودم در مدیومهای دیگر هم که در برخورد با شخص من، به جای آنکه بنشینند و گفتوگو کنند، نقش برادر لجوج را داشتند و این موضوع خیلی ضربه زد.
وی در این باره تأکید کرد: به هر حال هر مدیری شاید بخواهد به دوستانش امتیاز دهد، اما اگر بخش خصوصی با سرمایهگذاری که یک ریالش ربطی به اعتبارات دولت نداشته، پروانه ساخت دریافت کند و فیلم تولید شود و مراحل تولید را پشت سر بگذارد و کاملاً قانونی و در چهارچوب باشد، نباید حتی یک اکران در جشنواره بگیرد و حقوق عواملش تضییع شود؟!
تأکید میکنم، این نگاه پدر دلسوز، نیاز امروز فرهنگ و به ویژه سینمای ماست که مدیر خود را از جانب بالاتر و در قامت پدر و حامی ببینند و نه در قامت هم سطح و رقیب و فیلمساز و... که امیدوارم کاملا تحقق یابد.
حجازی در پاسخ به اینکه آیا این فیلم در ادامه فیلم پیشین بوده و یک سهگانه را خواهیم دید، گفت: شباهتهایی به لحاظ ساختاری دارند، ولی هم تجربه جدیتر است و هم موضوع جدیتری را مورد توجه قرار داده که از دغدغههایم بود. شاید سه یا چهار فیلم باشد که بتوان تعبیر شبیه به آنچه گفتید برایش به کار برد، ولی طرح ذهنی قطعی در این زمینه ندارم.
کارگردان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» درباره اینکه چگونه فیلمهایش با این نامهای طولانی تبلیغ میشوند و آیا عناوین کوتاهتری در فضای تجاری بازدهی بهتری ندارد، پاسخ داد: به هر حال این اتفاق نیز میتواند بخشی از کشف فیلم باشد. اینکه میگویید چرا فیلم قبلی «زندگی خصوصی» بود و این فیلم «زندگی مشترک» است، خود کنجکاویهایی را در پی دارد که اتفاقاً تا حدودی نظر مخاطب را جلب میکند؛ افزون بر اینکه به هر حال نام فیلم باید متناسب با محتوای اثر باشد که من هم با چنین فضایی، اسم فیلمهایم را برمیگزینم. در ضمن نام فیلم آقای حاتمی کیا، (چ) است و ما در این طرف جبران عنوان فیلم ایشان را کردیم که یک حرفی است! [با خنده].
حجازی گفت: شاید عنوان یک کلمهای برای یک فیلم، اثر بهتری در فروش داشته باشد اما به هر حال فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» به رغم اکران در بدترین فصل، رتبه سوم فروش پاییز و رتبه هفتم یا هشتم فروش سال را به دست آورد و مخاطب سینما دریافته که در پی قصه باشد و داستانِ فیلم از همه چیز مهمتر است که اتفاق مهمی محسوب میشود.
حمید فرخنژاد در دو فیلم اخیرتان حضور داشته است. آیا این حضور در فیلمهای بعدی نیز تکرار خواهد شد و بخشی از امضای یک سلسله از آثارتان میشود یا در فیلم بعد، ترکیب دیگری خواهیم دید؟
حجازی در پاسخ به این پرسش گفت: فرخنژاد بازیگر توانمندی است و انتخاب مناسبی بود؛ اما آنچه از او در فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» میبینیم، با آنچه در «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» دیدیم، خیلی متفاوت است. نمیتوانم درباره ترکیب بازیگران فیلم بعدیام نظر قطعی بدهم اما بسته به نقشهایی که مینویسم، شاید از یک بازیگر در چند فیلمم استفاده کنم یا نکنم.
حجازی پیرامون اینکه آیا اصرار دارد همچنان در ژانر اجتماعی به تولید آثار بلند سینمایی بپردازد و قصد ندارد دیگر ژانرها را تجربه کند، خاطرنشان کرد: همان گونه که دیدهاید، فیلم اولم با دو فیلم بعدی متفاوت است و من به هیچ عنوان اصراری برای فیلمسازی در یک ژانر ندارم. تجربه را دوست دارم و دنبال تجربههای متفاوت در ژانرهای دیگر هستم.
این کارگردان جوان سینمای ایران در پاسخ به اینکه تا چه میزان برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از منظر بینندگان برای «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» شانس قائلید، گفت: شانس داریم مشروط به اینکه مورد قضاوت مردم قرار بگیریم، به هر حال پس از چند سال خانه سینما، مسئولیت این بخش را بر عهده گرفته و این سیمرغ نیز ارتباطی به بخش مسابقه و هیأت داوران ندارد و حضور فیلم من در این بخش با قوانین جشنواره نیز منافاتی ندارد. دوست دارم علاوه بر آنکه مردم فیلمم را میبینند، به داوری دربارهاش بنشینند و امیدوارم این امر محقق شود.
حجازی درباره اینکه «آیا در فضای سیاستگذاری سینمای ایران که حتی آثاری در ژانر اجتماعی که در نقد و نه اشاعه معضلات بود را نیز بر نمیتابید، تغییری میبینید؟» گفت: اولاً این دوره تازه شروع شده و هنوز مشخص نیست و باید ببینیم چه میشود. در برآیند کلی قرار است جور دیگری به مقوله فرهنگ و سینما نگاه شود؛ اما سوای ظاهر ماجرا، باید صبر کرد و دید در عمل چه خواهد شد. درباره اتفاقاتی که رخ داد و برخی فیلمها با برچسبهایی همچون خیانت امکان اکران مناسب را نیافتند نیز باید بگویم، مردم خودشان خوب میدانند باید برای دیدن چه فیلمی بروند و وقتی میگوییم باید، از مردم فاصله گرفتهایم.
وی یادآور شد: هم منِ سینماگر و هم مدیران باید میان قشرهای گوناگون مردم برویم و سپس تصمیم بگیریم که قطعاً تصمیممان دستخوش تغییرات اساسی شود. نباید به سمتی برویم که به انتخاب مردم توهین شود. البته نمیگویم هیچ ساختاری هم نداشته باشیم و بیدر و پیکر هر فیلمی اکران شود، بلکه تأکید دارم این ساختار دارای چهارچوب مشخص و منطقی باشد که نتایج عکسی نداشته باشد. به هر حال این کلام معصوم (ع): که انسان حریص است نسبت به آنچه از آن منع میشود، مسأله مهمی است و باید در این زمینه هشیار بود و به مخاطب نیز احترام گذاشت.
کارگردان فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» در پایان با بیان اینکه هیچ ادعایی ندارد و فیلمی در حد توان و بضاعت ساخته، گفت: دغدغه این فیلم، سبک زندگی (LIFESTYLE) در جامعه سنتی در حال تغییر ایران است و از نقدها به شدت استقبال میکنم و آمادهام تا با همه قشرها و همه طیفها به ویژه دانشجویان و جریانهای آکادمیک به نقد و بررسی فیلمم بنشینم. از منتقدین هم دعوت میکنم اثرم را ببینند و نقد کنند تا از قبل این نقدها، بتوان نقبی به جامعه زد. از همین تریبون نیز برای حضور در فضاهای دانشجویی و دانشگاهی با همان رویکرد نقد و بررسی اعلام آمادگی میکنم.