دکتر حسین باهر، چهره شناخته شدهای در حوزه جامعهشناسی و رفتار شناسی است. او تاکنون کتابها و مقالات بسیاری منتشر کرده است و در این حوزه صاحب نظر و تخصص است.
آرمان نوشت: در آستانه 200روزه شدن دولت تدبیر و امید با او در مورد عملکرد دولت و تاثیر آن بر موج شور و نشاط ایجاد شده بعد از انتخابات در جامعه گفتوگو کرد. این رفتار شناس معتقد است: در پایان هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد موجی از بدبینی بر جامعه حاکم شد و غیر از عدهای که با پرداخت یارانهها در آمدی به دست آوردند، در حالی که از قبل چیزی نداشتند یا کسانی که وعده مسکن مهر گرفتند، اکثریت اعضای جامعه رضایت زیادی از دولت نداشتند.
ویژگی رفتاری ایرانیان بعد از انتخابات چه تغییری کرد؟
در ابتدا یک هیجان فوقالعاده مثبتی به شکل مدنی دیده میشد که از مصادیقش جشنهای خیابانی بود که بعد از انتخابات شور و اشتیاق را در میان مردم نشان میداد. در واقع، مردم در زمان دولت قبلی دچار مشکلاتی شده بودند و در انتظار دولت جدیدی بودند که برای آنها امید ایجاد کند و این انتظارات را در اعلام برنامههای دولت یازدهم دیدند. به همین دلیل هم با دادن رای به این دولت، مردم پس وارد مرحله جدیدی از رفتار شدند و امیدی در آنها شکل گرفت و برای تغییرات جدیدی که دولت وعده اش را داده بود انتظار کشیدند. این انتظار تا زمان اعلام گزارش دولت از عملکرد صد روزه اش هم ادامه داشت اما، گزارش ارائه شده بیشتر عملکرد دولت گذشته بود و نه عملکرد دولت آقای روحانی و این در حالی بود که، مردم پس از لمس جریانات دولت قبل روی به دولت جدید آورده بودند و دیگر نیازی به شنیدن اتفاقات دوره قبل نداشتند. پس از گزارش صد روزه دولت، منحنی انتظارات مردم عوض شد. تغییر این منحنی، نه به معنای افت این انتظارات بلکه تغییر جهت این انتظارات بود و در واقع باعث ایجاد تردید در میان مردم شد و بعضی حرکات دیگر هم این تغییر جهت انتظارات را بیشتر کرد؛ در کنار این مسائل مواردی مثل توزیع سبد کالا، موج امید به وجود آمده در میان مردم پس از انتخابات را کم رنگتر کرده است. هر چند عواملی مثل بازتر شدن فضا در حوزههایی مثل فرهنگ و هنر در میان مردم این امید را هنوز نگه میدارد ولی، این مسائل از اولویتهای مردم نیستند. در واقع، به نظر من موج به وجود آمده در خرداد امسال متاسفانه پایدار نبود هر چند امیدهای ایجاد شده از میان نرفته است.
مهمترین ویژگی رفتاری مردم در دوره قبلی ریاستجمهوری چه بود و آیا هنوز هم پابرجاست یا نشانههایی از تغییر در آنها وجود دارد؟در پایان هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد موجی از بدبینی بر جامعه حاکم شد و غیر از عدهای که با پرداخت یارانهها در آمدی به دست آوردند، در حالی که از قبل چیزی نداشتند یا کسانی که وعده مسکن مهر گرفتند، اکثریت اعضای جامعه رضایت زیادی از دولت نداشتند. در واقع، بدبینی که در بین مردم ایجاد شده بود با ورود به دوره ریاستجمهوری آقای روحانی تبدیل به خوشبینی و امیدی شد که رفتار مردم را فراگرفت.
چه چیزی را در دولت یازدهم برانگیزاننده خوشبینی و امید در رفتار مردم میدانید؟در واقع، این دولت با شعار تدبیر و امید شروع به کار کرد و این برای تغییر موج ناامیدی ایجاد شده در میان مردم شروع خوبی بود چرا که، آنچه در بین مردم کمرنگ شده بود همان امید بود که دولت یازدهم وعدهاش کرده بود و این امید، با تدبیر در میان مردم به وجود میآید و خود این تدبیر هم با کار کارشناسی شده نمود خارجی پیدا میکند.
دلیل به وجود آمدن موج شادی که به آن اشاره کردید در میان مردم چه بود؟
دلیل به وجود آمدن این موج شادی در میان مردم شکلگیری امید در بین آنهاست و این امید به دلایل مختلفی ایجاد شد یعنی، عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا این امید را در بین مردم ایجاد کنند. در واقع، مردم از دولت قبلی خسته شده بودند و همچنین وعدههایی که دولت به مردم در زمان انتخابات داد وعدههایی شدیدا مردمی بود که در میان مردم برانگیزاننده هیجانشان به حساب میآمد. علاوه بر این، افرادی که معتمدان ملت به حساب میآیند در واقع از این دولت حمایت کردند و خود این عاملی برای جلب حمایت مردم به سمت دولت بود و همه این عوامل باعث به وجود آمدن موج شادی در میان مردم بعد از انتخاب شدن آقای روحانی شد.هر چند عوامل دیگری هم در به وجود آمدن امید برای تشکیل این موج نقش داشت. عواملی مثل روحانی بودن رئیسجمهور چراکه، هنوز هم مردم کشور ما به یک فرد روحانی بیشتر از یک فرد غیر روحانی اعتماد دارند. همچنین تحصیلات ایشان است که تا به حال در بین روسای دولت چنین فردی با چنین تحصیلاتی از رشته حقوق آن هم از یک دانشگاه انگلیسی را نداشتیم. از عوامل دیگر حضور وی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان رئیس و آگاه بودن ایشان به مسائل و در نهایت مناظرههای محکم و مدلل وی باعث دادن رأیی با اعتماد کامل به ایشان بود و با پیروزی وی این امید در مردم شکل گرفت که جواب این اعتماد را خواهند گرفت.
دلیل کمرنگ شدن موج شادی و امیدی که در میان مردم ایجاد شده بود چیست؟
دولت باید از حرف زدن دست بکشد و دادن وعده به مردم را کم کند. چرا که دادن وعده به مردم باعث به وجود آمدن سطحی از توقع در میان مردم میشود و زمانی که به هر دلیلی دولت نتواند این وعده را به عمل برساند باعث ناامیدی مردم میشود و این امر را نمیتوان با یک عذرخواهی درست کرد. هر دولتی اگر بخواهد مردم را با خود نگه دارد، باید برای مردم توضیح داشته باشد. درواقع توضیحی از عملکرد و این که چه کارهایی انجام داده یا به چه دلایلی نتوانسته به وعدههایش عمل کند برای مردم مهمتراز دادن وعده است. هر چند ممکن است دولت در راستای محقق کردن وعدههایش دست به اقداماتی بزند ولی به این دلیل که فقط دولت قوه مجریه را در دست دارد نتواند به همه وعدهها عمل کند، باز هم در این صورت نیاز است که دولت برای مردم شفافسازی کند، حوزهها و حیطه قدرت و توان عملکرد خود را برای مردم شرح دهد و برای افراد جامعه توضیح دهد که چه حوزهای از اختیار در دست دولت است تا برای مردم روشن شود که دولت در حوزه اختیارات خود چه عملکردی داشته است. در واقع، باید در یک دوره در صدا و سیما ساختار قدرت برای مردم تفهیم شود که دولت مجری تصمیمات مجلس است تا سطح انتظارات مردم و دولت تنظیم شود.
دولت چه کاری میتواند انجام دهد تا موج امید و نشاط در جامعه پایدار بماند؟دولت باید حتما از مشاورین عالی در همه سطوح استفادهکند چرا که، اینها به قول خود آقای روحانی با پای خود برای مشاوره دادن به دولت حاضر نمیشوند وباید آنها را جذب کرد. علاوه بر این، همانطور که قبلا هم گفتم دولت باید از حرف زدن و دادن وعده دست بکشد و درباره عملکردهایش توضیح دهد.
همانطور که میدانید هنوز مشکلات اقتصادی در جامعه وجود دارد. شما با توجه به این مشکلات اقتصادی وضعیت شور و نشاط ایجاد شده در بین مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای مردم مهم نیست که چقدر از مشکلات اقتصادی در کشور کشف و بازگو شود یا اینکه اعلام شود کجا اختلاس شده و چه فسادی در چه بخشی وجود داشتهاست. برای مردم حل این مشکلات اقتصادی از کشف و بازگو کردن آنها مهمتر است و این راه نگه داشتن مردم روی همان موج نشاط ایجاد شده است در حالی که، این دولت هنوز عمل بزرگی را بعد از این کشفها انجام ندادهاست و این بر اساس عوامل ذکر شده مردم را از دولت ناامید میکند.
در حال حاضر ویژگی رفتاری ایرانیان را در بازخورد دادن به دولت چه میدانید؟
درباره پس فرست مردم به دولت، امیدی که در ابتدا در میان مردم ایجاد شده بود تبدیل به تردید در میان مردم شدهاست و این تردید تا ابتدای سال 93 هم ادامه پیدا میکند و اگر دولت تا عید بتواند به وعدههای کوتاه مدت عمل کند میتواند مردم را تا حدی امید وار و با نشاط نگه دارد.
نقش کدام دسته از عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در برانگیختن احساسات مردم پررنگتر میدانید؟
همه این عوامل با یکدیگر مرتبط هستند ولی اگر من بخواهم برای این عوامل اولویت بگذارم اولویت با اقتصاد است. این مساله در همه دنیا وجود دارد و اولویت با اقتصاد است. در واقع، به این شکل نیست که ما بخواهیم با فرهنگ سازی مردم را به سمت صبر در برابر مشکلات اقتصادی سوق دهیم چرا که، زمانی که اقتصاد مردم تامین شد مردم آماده فرهنگپذیری و ساخت فرهنگ برتر و بهتر خواهند شد. در واقع، وقتی تولید در کشوری بالا برود همه اشتغال پیدا میکنند، رضایت بالا میرود و وقتی جامعه فعال بود پذیرای بالا بردن سطح خود در همه زمینهها میشود.
در حال حاضر کدام نسل و کدام قشر از جامعه را از نظر رفتاری در معرض خطر بیشتری میبینید؟
از نظر من نسل دهههای 60 و 70 کمتر از موقعیت خودشان از جامعه سهم بردهاند چراکه، این نسلها در مسائل انقلابی نقشی نداشتند و این خیلی سخت است که این افراد هزینههایی را بپردازند در حالی که، هیچ دریافتی را نداشتهاند که به طور محسوس آن را لمس کنند. بعد از آن دخترها و زنان در معرض خطر بیشتری هستند چرا که، نه از نظر جسمی سوخت و ساز کاملی دارند و از نظر روحی هم به دلیل لطیفتر بودن در معرض آسیبهای روحی بیشتری قرار دارند. همچنین از نظر اخلاقی هم آسیبپذیرترند چراکه، آزادی عملی که یک پسر دارد را نمیتوانند داشته باشند. در نهایت از نظر عرفانی دخترها رابطه نزدیکتری با متافیزیک دارند و این موضوع میتواند آنها را آسیبپذیرتر کند چراکه، اگر آنچه را که باور دارد در جامعه نبیند خب به طبع دچار مشکل میشود و باوری مخدوش در وی به وجود میآید که آن باور را با همان خدشه به نسلهای بعدی منتقل میکند.
اتفاقاتی مثل توزیع سبد کالا بر رفتار مردم چه تاثیری داشت؟
اتفاقا مسائلی مثل این در و اقع نشانههایی برای نحوه عملکرد دولت و رضایت و نارضایتی مردم از این عملکرد را نشان میدهد. ببینید از همین توزیع سبد کالا چه حرفهایی در بین همه جامعه به وجود آمد. همه اینها نشاندهنده این است که دولت کار کارشناسی نشده میکند و خب مردم از این اتفاقات ناخرسند میشوند و در نتیجه همان بحث امید و تبدیل آن به تردید در میان مردم به وجود میآید. یکی از کارهایی که دولت میتواند با آن امید ایجاد شده در بین مردم را نگه دارد یا آن را افزایش دهد این است که دست به نظرسنجی بزند آن هم قبل از اقدام به انجام کاری نظر کارشناسان را جویا شود و از خود مردم راجع به اقداماتش پس فرست بگیرد که چقدر مردم رضایت دارند. همه این عوامل میتوانند دولت را به سمت عملکرد صحیح سوق دهند.