در ماههای گذشته و به خصوص دو هفته اخیر، دو چهره فرهنگی موجه و مورد استقبال جامعه، به شدت بر طبل انتقاد از سیاستهای دولت اخیر کوبیده اند و از این منظر مورد توجه گروهها و محافلی قرار گرفته اند که پیش از این مغضوب آنان واقع شده بودند.
به نوشته ابتکار، تردیدی نیست که دولت روحانی در شش ماه گذشته علیرغم حاکم کردن فضای امید برای مردم و دوری از تنشها در عرصه داخلی و خارجی،اقداماتی انجام داد که نه با توقعات مردم رنج دیده همخوانی داشت و نه با شعارهایی که به وسیله آنها رای از مردم گرفته بود و از این منظر مستحق تذکر و بلکه انتقاد شدید نیز میباشد و آنچه در این میان شایان توجه و هشدار است نه انتقاد این چهرههای موجه، بلکه افتادن در دامی است که مخالفان پیشین آنها برایشان تدارک دیده اند.
نمیتوان فراموش کرد که دکتر عماد افروغ در همین چند سال پیش به خاطر یک انتقاد تلویزیونی با چه موج عظیمی از هجمههای غیر اخلاقی گروههای مدعی هوادار ارزشها مواجه شده به گونه ای که نقشه حمله به منزل مسکونی وی نیز طراحی شد. کیهان او را «تابع هوسرانیهای سیاسی»خواند. سخنان او که با استناد به نهج البلاغه همه ارکان قدرت را محتاج نقد میدانست، از سوی برخی از طلاب «مندرس شده» خوانده شد. برخی سایتهای اصولگرا او را «رفوزه ای» خوانده بودند که در پی «فتنه» میگردند.
اما این روزها انتقادات دکتر عماد افروغ از دولت روحانی به شدت مورد توجه حمله کنندگان چند سال گذشته به وی قرار گرفته و چپ و راست از سوی رسانههای این محافل طرف مصاحبه قرار میگیرد و البته به درستی انتقاد میکند که برخی از رفتارهای این دولت با شعار هایش مغایر است.
***
ابراهیم حاتمی کیا این روزها به شدت مورد توجه برخی محافل و رسانههای خاص قرار گرفته و انتقادات شدیدی را نسبت به دولت روحانی و سیاستهای فرهنگی اش ابراز میکند؛ به گونه ای که بسیاری را به این گمان انداخته که دلش برای دوران وزارت صفارهرندی و ریاست جواد شمقدری بر سینمای ایران و اتفاقات عجیب و غریب و محدودیتهای بی سابقه آن دوران تنگ شده است.
او به گونه ای انتقاد میکند که گویی از باز شدن قفل درِ خانه سینما ناراحت است؛ به شیوه ای سخن میگوید که انگار حسن روحانی به جای انتقاد از خودی و غیر خودی کردن هنرمندان، دستور مرزکشی میان آنان را نیز صادر کرده است. با این همه هیچ تردیدی نیست که انتقاد از وضع موجود حقِ اوست و بیان کاستیهای دستگاه فرهنگی، از زبان کسی که هم دغدغه دارد و هم سختیهایی را متحمل شده، میتواند فرصتی باشد برای متولیان امور فرهنگی تا موضوع را از طرف یک فیلمساز هم ببینند و نگاه کاملتری نسبت به موضوعات داشته باشند.(اگرچه سکوت وی در هشت سال گذشته یک علامت سؤال را جلوی انتقادات اخیر او میگذارد).
***
آنچه در این میان به نظر میرسد از نگاه تیزبین این افراد دور مانده، این است که انتقاداتشان در حالی از سوی برخی محافل مخالف دولت برجسته میشود که خود پیش از این از زبان آنان زخم خورده اند و توجه کنونی آنان یک توجه موسمی و از سر فرصت طلبی است، نه آزاداندیشی و نقد پذیری.
این افراد و جریانات با انتقادات حاتمی کیا و افروغ موافق نیستند، چرا که پیش از این نشان داده اند که نگاه متفاوت آنان را برنمی تابند. آنان با «انتقادات حاتمی کیا و افروغ به دولت جدید» موافقند. چرا که خود موافق ادامه وضع هشت سال گذشته بوده و برای استمرار آن نیز تلاشهای بسیاری به خرج داده اند که با روی کار آمدن دولت یازدهم ناکام مانده است.
سخنان این دو چهره موجه برای آنان فرصتی است که میتوان به وسیله آنها منویات سیاسی خود را پیش ببرند. محافل یاد شده این روزها از سر تصادف با امثال حاتمی کیا و افروغ همداستان اند؛ نه از سر اعتقاد به موضوعی حیاتی تحت عنوان نقد و از این رهگذر عرض خود میبرند و زحمت آنان میدارند. بدون تردید این چهرههای موجه و مقبول جامعه اگر در پیشانی این گروههای فرصت طلب قرار بگیرند، به همان اندازه که از آبروی خود برای آنان مایه میگذارند، بخشی از فرصت طلبی، قدرت طلبی و سیاسی بازی آنان را به نام واعتبار خود میچسبانند و سرمایه ای که باید برای ایران و ایرانی ذخیره شود در بازیهای.سیاسی موسمی به حراج گذاشته میشود.