در روزهای اخیر، بحران شکل گرفته در اوکراین و به ویژه مواضع دولت روسیه نسبت به این موضوع، به محور تمرکز تحلیلهای بینالمللی تبدیل شده است. در این میان، شماری از تحلیلگران به تأثیرات این جریان بر راهبرد کلان ایالات متحده پرداخته و شرایط کنونی برای دولت اوباما را بسیار دشوار توصیف میکنند. از سوی دیگر، این بحران تأثیراتی بر دیگر کشورها، از جمله ایران نیز داشته است.
به گزارش «تابناک»، سایت شبکه خبری «بلومبرگ» در مطلبی به بررسی تأثیر بحران اوکراین بر سیاستهای جهانی آمریکا پرداخته و مینویسد، این بحران بیش از هر چیز تلاش آمریکا را برای جلب همکاری روسیه در طیفی از موضوعات بینالمللی، از موضوع سوریه گرفته تا مذاکرات هستهای ایران و همچنین خروج نیروهای غربی از افغانستان، با چالش جدی روبهرو میکند.
در این میان و در شرایطی که آمریکا در موضوعات مذکور به طور جدی به کمک روسیه نیاز دارد، شماری از تحلیلگران غربی ضمن انتقاد از نحوه برخورد اوباما با بحران اوکراین، خواستار موضعی قاطعتر از سوی دولت آمریکا هستند؛ امری که با توجه به شرایط کنونی بینالمللی، برای این دولت بسیار دشوار است.
نیکلاس برنز، معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا با اشاره به شرایط جدید پدید آمده پیش روی دولت آمریکا میگوید: «اوباما با دشوارترین بحران جهانی در دوره ریاست جمهوری خود روبهروست».
اما آنچه اوضاع را بیش از پیش برای اوباما پیچیده میکند، این است که دولت آمریکا علاوه بر حرکت در مسیر تقابل فزاینده با روسیه، با تغییر سیاستهای چین نیز روبهروست که رویکردهایش در مورد ژاپن و کره جنوبی، چالش دیگری را متوجه ایالات متحده کرده است. این در صورتی است که آمریکا از قبل، با دشواریهایی در سوریه، عراق و شمال آفریقا نیز روبهرو بوده است.
«ریچارد آندرس»، استاد امنیت ملی در دانشگاه ملی جنگ ایالات متحده بر این باور است که در این شرایط، هرچند اوباما به سمت افزایش فشارهای دیپلماتیک بر روسیه حرکت میکند، اما آنقدر «عاقل» هست که محدودیتهای آمریکا در این بحران و دیگر موضوعات را دریابد.
وی میگوید: «این یک نمونه از مواردی است که ما به آخر مرز قدرت ژئوپلتیکی خود رسیدهایم. ما به تازکی تعدادی از این موقعیتها را ـ از جمله در سوریه ـ دیدهایم که تصمیم به دخالت نکردن گرفتهایم؛ تصمیمی که در سالهای پیش نمیکردیم. در ۲۰ تا ۲۵ سال اخیر، موارد معدودی از بحرانها بوده که ما در آنها مداخله نکرده باشیم».
بر این اساس، وی نتیجه میگیرد که در بحران کنونی، آمریکا باید سیاستی واقع بینانه و مطابق با محدودیتهای خود در مقابل روسیه در پیش گیرد.
از سوی دیگر، باید به این نکته اشاره کرد که تأثیرات بحران اوکراین تنها به مسکو و واشنگتن محدود نمانده و مجموعهای از دیگر کشورها را نیز درگیر کرده است. اتحادیه اروپا به عنوان یکی از مجموعه بازیگران درگیر در این روند که به سبب مجاورت جغرافیایی با اوکراین منافع مشخص و عینی در این زمینه دارد، در چهارچوب مذکور قابل اشاره است.
در این میان، وابستگیهای کشورهای اروپایی به روسیه، به ویژه در بحث واردات گاز از این کشور، سبب موضعگیری محتاطانه برخی از این کشورها شده است. در حالی که فرانسه و انگلیس در روزهای اخیر مواضع تندی علیه روسیه داشتند، آلمان ـ که وابستگی مستقیمی به گاز وارداتی از روسیه دارد ـ در این عرصه محتاطانهتر عمل کرده است.
از سوی دیگر، تأثیرات این بحران بر روندهای دیپلماتیک ایران نیز محسوس بوده است. در این زمینه باید اشاره کرد که در اوج سفرهای مقامات اروپایی به ایران و در حالی که چشم انداز بهبود روابط میان ایران و اتحادیه اروپا از هر زمان دیگری جدیتر شده، بحران اوکراین سبب شده توجه کشورهای اروپایی کامل به آن سمت معطوف شده و در روند دیپلماتیک مربوط به ایران وقفه ایجاد شود.
شاید مهمترین نمود این ماجرا، نیمه تمام ماندن سفر وزرای خارجه اسپانیا و لهستان بود که با اوجگیری بحران در اوکراین، سفر خود به ایران را نیمه تمام گذاشته و جهت رایزنی با دیگر همتایان اروپایی خود به کشورهایشان بازگشتند. باید منتظر ماند و دید تأثیر نهایی این روند بر مذاکرت هستهای ایران چگونه خواهد بود.