با شروع مستند، اولین سوالی که ذهنمان را مشغول میکند، واکنش گروه مستند ساز نسبت به اخبار ناخوشایند کشتار پلنگ در نقاط مختلف کشور است که این روزها به نظر میآید شدت گرفته. از خودمان میپرسیم که براستی وقتی برای شکار این گونه کمیاب با دوربین باید ماهها و سالها تلاش کرد و سختیهای مختلف را به جان خرید، شنیدن کشتار بی رحمانه و سبوعانه آن تا چه اندازه میتواند تلخ باشد؟
به گزارش «تابناک»، شدت گرفتن اخبار کشتار پلنگهای ایرانی در ماههای اخیر به حدی نگران کننده بوده که مسئولان صداوسیما را هم به فکر انداخته تا در بی توجهی پر ابهامشان به اخبار محیط زیستی، به ویژه اوضاع نابسامان گونههای در معرض انقراض، سری به آرشیو فیلمهای مستند حیات وحش زده و به فاصله کوتاهی از پخش «در جستجوی پلنگ ایرانی» از شبکه دیجیتال مستند، آن را از شبکه دوم سیما بازپخش کند.
همان گونه که از نام فیلم بر میآید، جستوجوی پلنگ ایرانی، بزرگترین زیرگونه پلنگ در جهان، بزرگترین گربه سان ایران و میراث دار پلنگ غرب آسیا دستمایه مستندسازانی قرار گرفته که برای ثبت تصاویری از خرامیدن این گونه زیبا و پر ابهت، ارتفاعات صعبالعبور البرز مرکزی را کنکاش میکنند؛ جستوجویی چند ساله که شوق دیدار پلنگ تداومش بخشیده ولی نتایجی دردناک به همراه دارد.
اگر بدانیم این مستند نخستین مستندیست که توانسته در جشنواره فیلم فجر، در سیامین دوره جشنواره، سیمرغ بلورین بهترین مستند را از آن خود کند، چه بسا دیگر دلیلی برای شرح آنچه در آن به تصویر در آمده نباشد اما شاید هم بد نباشد که توضیحاتی در این باره ضمیمه کرده و شرحی کوتاه بر آن داشته باشیم.
جدای مباحث فنی که در این مقال نمیگنجد، در حکایت عاشقی گروه مستند ساز برای به تصویر کشیدن پلنگ ایرانی همین بس که در ماحصل حدود شش سال تلاش گروه، روند تکوینی تجهیز گروه به ابزار بهتر تصویر برداری به وضوح قابل مشاهده است؛ جایی که هر بار شکست با تلاشی کامل تر همراه شده و اینقدر این روند تکرار میشود و تکرار میشود تا به نتیجه دلخواه برسد و تا حدودی نیز در این راه موفقیت حاصل میشود.
حکایت از آنجا آغاز میشود که جمعآوری پنجاه نمونه سرگین پلنگ در البرز مرکزی در طول یکسال و آنالیز آنها، گروه را مجاب میکند که از میان علف خواران حیات وحش این منطقه، کل و بز محبوب ترین غذای پلنگ را تشکیل میدهند. همین دانسته گروه را به سمت زیستگاه این حیوانات هدایت میکند که ارتفاعات و صخرههای ستبر البرز است و شرایط سختی برای تصویر برداری رقم میزند.
شرایط دشوار و کمبود تجهیزات گاه تا آنجا مشکل آفرین میشود که گروه را در معرض خطر حمله خرس مادهای که میخواهد از توله هایش حفاظت کند هم قرار میدهد اما برای دیدن گونهای که خرس از رویارویی با آن حذر میکند، چه بسا باید از این مسیرها عبور کرد و آب دیده شد.
از جمله جاذبههای این مستند، چگونگی کار گذاشتن دوربینهای تلهای (به فتح ت) است که بارها تصاویر تهیه شده به کمک آنها را دیدهایم؛ دوربینهایی که در مسیر حیوانات گذاشته میشوند و گیرندههای حرکتی و حرارتی تجهیز میشوند تا در زمان مناسب، تصویر برداری کنند.
گروه برای آنکه مشکلات تصویر برداری از پلنگ ایرانی را کمتر کند، به کمک محققان دانشگاهی، دوربین تصویر برداری تله ای میسازد که بعد به کمک آن نتایجی به دست میآید که اگر کمی علاقمند به حیات وحش بی نظیر کشورمان باشیم، در زمان رقم خوردن، با ایشان شاد خواهیم شد؛ جایی که عکسی یا فیلمی از پلنگ ایرانی به مدد این دوربین ها به دست میآید و میتوانیم مخلوق زیبای خداوند را در حال خرامیدن مشاهده کنیم.
سختی های پیمایش مسیرهای مختلف برای تهیه تصاویر مختلف از این گونه، از جمله نکات جالب توجه در تلاش چند ساله گروه در فصول مختلف سال است که میتواند نکات مختلفی به ذهنمان متبادر کند؛ شاید از خودمان بپرسیم که چگونه از پلنگی که روزگاری در تمامی آسیا میزیسته، اکنون تعداد اندکی برجای مانده و کشورمان با میزبانی شصت درصد پلنگ های غرب آسیا، چشم امید جهانیان در حفظ این گونه است؟ نکند مسیرهای صعب العبور دلیل باقی ماندن گونه ایرانی و انقراض گونه های دیگر کشورهای آسیایی شده است؟!
چه بسا همین نگرانیهاست که موجب میشود گروه مستند ساز در راه تهیه تصاویر، هربار به روستایی در مجاورت زیستگاه این گونه میرسند، تلاش دارند با سخن گفتن برای مردم، از ارزش این گونه گفته و همراهی ایشان را در حفاظت از پلنگ دریافت کنند تا مبادا سرنوشت شوم ببر مازندران و شیر اوژن تکرار شود.
گفتنی درباره این مستند بی نظیر بسیار زیاد خواهد بود اما به جهت معرفی شاید بد نباشد که آشنایی با مرال، بزرگترین گوزن ایرانی، درگیری خرس نر و ماده برای کشتن توله ها، مردارخواری ماده پلنگ باردار برای سدجوع، نشان گذاری پلنگ نر درشت جثه برای تعیین قلمرو انحصاری خود و خیز پلنگ برای حمله به گله مرال ها از جمله دیدنی های این مستند است.
اما اگر هرچه زیبایی که در این مستند به تصویر شده را کنار بگذاریم، وقتی از روی ویژگیهای منحصر به فرد و اثر انگشت مانند پلنگ میفهمیم که حیوان مادهای که پیشتر در یک منطقه مشاهده شد بود، مسافتی بسیار طولانی را طی کرده و بار دیگر در جای دیگری دیده شده، با توجه به تلاشهای ناموفق صورت گرفته تنها یک نتیجه میتوان گرفت: تعداد پلنگهای موجود بسیار کمتر از آنچه پیش بینی میشد است!
از این نتیجه گیری تلخ تر، خبری است که گروه در ششمین زمستان جستوجو میشنود؛ در زمستان که فصل جفت گیری این گونه در خطر انقراض است، تصویر پلنگ مادهای که به همراه دو تولهاش، بی هیچ بهانهای کشته شدهاند، حکم خبر دردناکی را دارد که در ماه های اخیر بارها و بارها مخابره شده است؛ تصویری که مخاطب این مستند را هم آزار میدهد، چه برسد گروه جستوجو و دوست داران محیط زیستی که میدانند به چه دلیل باید بر این اخبار گریست.
گویی هرچه تصویر برداری از این گونه، حتی در ارتفاعات بالای چهار هزار متری البرز دشوار و گاه نشدنی است، کم نیستند شکارچیانی که به قدرت سلاح خود را برتر از بزرگترین گربه سان کشور میدانند.
حالا دیگر سخت نیست که بفهمیم چگونه به طور متوسط در هر هفته یک پلنگ به دست انسان کشته شده و پلنگ ایرانی یک گام به انقراض نزدیک تر میشود!
عوامل تولید مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی»نویسنده و کارگردان: فتح الله امیری
گروه پژوهش: باقر نظامی بلوچی، محمدصادق فرهادی نیا
محیط بانان یزدان سینکایی و رحمان اسحاقی
گروه تصویربرداری: فتح الله امیری، باقر نظامی بلوچی ، مهدی نورمحمدی، مرتضی اسلامی دهکردی، نیما عسگری، مسعودحاضری، احسان جنتی، علی هاشم پور
تدوین: مجید محمد دوست
آهنگساز: بابک میرزاخانی
پشتیبانی فنی و ساخت تجهیزات: مهندس جواد رضانژاد گتابی، مهندس پوریا محمدی
مدیر برنامه: باقر نظامی بلوچی
مدیرتولید: مرتضی اسلامی دهکردی، علی احمدی زرین کلاهی
صدابردار: احسان امیری
صداگذار: مهدی رمضانی
گرافیست: جواد زارعی، احسان جنتی
دستیار تهیه: صدیقه قاسمی مرزبالی
محصول مشترک انجمن یوزپلنگ ایرانی و موسسه فیلمسازی ستاک تصویر