غیبت فریبرز عربنیا در هنگام رونمایی از فیلم «چ» و استمرار این غیبت که با عدم حضور این فیلم از اواخر تصویربرداری این پروژه بزرگ سینمایی و ناتمام ماندن این اثر همراه شد، همچنان با حواشی همراه است؛ حواشی که این پرسش را پیش روی هر ناظری قرار میدهد که آیا رفتار فریبرز عربنیا با حاتمی کیا اخلاقی بود؟
به گزارش «تابناک»، وقتی ابراهیم حاتمی کیا و بازیگران فیلمش روی فرش قرمز جشنواره سی و دوم فیلم فجر حاضر شدند تا پس از چندین سال انتظار از فیلم «چ» رونمایی شود، غیبت یک چهره مورد توجه قرار گرفت و آن چهره، کسی نبود جز فریبرز عربنیا که از قضا بازیگر نقش اول فیلم بود. در چنین مراسمی، عدم حضور هر بازیگری قابل توجیه است، به جز بازیگر نقش اول مرد که در واقع نقش قهرمان را بر عهده دارد و محور فیلم بر دوشش بوده است.
در این میان فریبرز عربنیا نیز ترجیح داد که به کاخ جشنواره نیاید و با خبرنگاران در هیچ روزی روبه رو نشود و در مقابل ابراهیم حاتمی کیا نیز مطلقاً درباره آنچه در جریان ساخت فیلم «چ» میانشان رخ داده، سخنی بر زبان نیاورد و حتی در جریان نشست خبری پس از نخستین اکران فیلم در برج میلاد، ظاهراً درخواستی مبنی بر مطرح نشدن پرسشهایی در رابطه با غیبت عرب نیا را مطرح کرد تا آنچه دلش نمیخواهد بر زبان نیاورد و در جریان اکران فیلم که مقدماتش پس از جشنواره فراهم شد، حاشیههای اینچنینی شکل نگیرد.
ماجرا اما چندان برای پیگیران پروژه «چ» پنهان نبود و تا حدودی علنی شده بود. حاتمی کیا و عربنیا در طول ساخت پروژه با هم دچار چالش شدند، تا آنجا که در اواسط پروژه سراغ رضا عطاران رفتند تا او از صفر این نقش را بازی کند و او نیز در رفتاری منطقی، این حرکت نه چندان حرفهای را انجام نداد و وارد این بازی نشد. آنهایی که از نزدیک در جریان تولید فیلم و مراحل فیلمبرداری بودهاند، تأکید داشتند فریبرز عربنیا به ویژه پس از ماجرای مختار، این نقش برایش مهم شده بود، برای بازی در نقش شهید چمران مطالعات و دیدگاهش را دخالت میداد و هر چه کارگردان میگفت، لزوماً انجام نمیداد و به نقش آفرینیاش بر مبنای مطالعاتی که درباره چمران کرده بود، تکیه میکرد.
این کشمکش نه چندان پررنگ، در نهایت به درگیری لفظی شدیدی میان حاتمی کیا و عرب نیا منتهی میشود و در پایان روابط به چندان سردی میگراید که دیگر دیالوگ مستقیم کمی در طول فیلمبرداری میان کارگردان و بازیگر محوری فیلم ردوبدل میشود و حتی ظاهراً برداشت از برخی رخدادها نظیر تکرار صحنههای انفجار که عرب نیا در آنها بوده، به اذیت کردن عرب نیا تعبیر شده است.
سرانجام با پایان قرارداد قرارداد عربنیا که برای شرکت در این پروژه به ازای هر ماه کار ۶۰ میلیون تومان بوده، عرب نیا با طرح بحث اینکه قراردادش پایان یافته و امکان حضور در پروژه را ندارد، کنار میکشد و حاتمی کیا برای سکانسهایش از جمله سکانس فینال را تغییر میدهد و بنابراین شاید نتوان دفاعش را از سکانس فینال پذیرفت، چرا که شرایط بخشی از این فیلم را به او تحمیل کرده است.
این وقایع عملاً به قطعی روابط منجر شد که به صورت بیرونیاش در جشنواره اشاره شد و پس از آن تا اکران فیلم نیز استمرار یافت و در جریان نمایش فیلم در نوروز و تمامی مراسمی که پس از جشنواره با محوریت این فیلم برگزار شد، به طور گردشی شاهد حضور بابک حمیدیان، مریلا زارعی و سعید راد بودیم اما غیبت عربنیا استمرار یافت. حتی در برنامه تحویل سال شبکه دو، حسنی و نامداری با ظرافت تلاش کردند در خصوص سکوت عرب نیا درباره همکاری با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم سینمایی «چ» و حاضر نشدن او در محافل گوناگونی که ویژه این فیلم برگزار میشود و... از او توضیحی بگیرند و عرب نیا در این خصوص تصریح کرد: اگر به احترام شما و خانم نبود میگفتم لطفا سئوال بعدی اما سعی میکنم با حرمت این سؤال را بیجواب نگذارم، اما خیلی کلی پاسخ میدهم و درباره فیلم یا آدم خاصی حرف نمیزنم.
وی تأکید کرد: ما متأسفانه مثل شرایطی که دوران طاعون آلبرکامو به آن اشاره میکند با فراگیر شدن بیاخلاقی، فساد یا هر چیز ناخوشایندی روبه رو هستیم و کم کم که جلو میرود، شرایطی پیش آمده که آدمهای سالم، مریض به نظر میآیند و آنهایی که طاعون دارند، ارج و قرب و مقام ظاهری میگیرند. بهتر است به حرمت سال نو این بحث را ادامه ندهم. تزویر در برخی عرصهها گناهی نابخشودنیتر است؛ مثلا اگر فیلمی بازاری به قصد فروش ساخته میشود، تزویر آنقدر مهلک نیست اما وقتی از مضامین مقدس صحبت میکنیم، تزویر بیاخلاقی و خودشیفتگی در این شرایط گناهان نابخشوده تری به شمار میآیند.
حال سعید راد این ماجرا را زنده کرده و گفته است: هنرپیشه نقش اصلی ما در فینال حاضر نمیشود و این اصلا کمدی است. هنرپیشه به همین راحتی به هر دلیلی تصمیم میگیرد سر صحنه نیاید. هر مشکلی هم که باشد باید بازیگر سرکارش حاضر شود و مشکلات را بعدا حل کند. سینمای ایران سینمای مقدسی است، سینمایی که برای آن زحمت کشیده شده و زندگیها پای آن گذاشته شده و هیچ بازیگری حق ندارد فینال یک فیلم را تعطیل کند و بعد ادعا داشته باشد. مسأله پول و مالی حل میشود اما این رفتار که سنگ روی سنگ بند نمیشود. این است که میگویم این سینما به تعلیم و تربیت نیاز دارد.
این بازیگر پیشکسوت سینما ادامه داد: اصلا فیلم اکنون پایان ندارد. جدا آقای حاتمیکیا بسیار انسان بزرگی است و دل بزرگی دارد. من ایشان را تحسین میکنم به دلیل این همه بزرگواری و صبری که نشان دادند. با سعه صدر و صبر ایوبوار که نشان داد اجازه نداد به هیچ کس بربخورد حتی اگر فیلم همه آن چیزی که میخواست، نشد. بالاخره سینما یک حرمتهایی دارد. اینکه گردن کلفت هستی، دانشمندی، روشنفکری، فیلسوفی، باید در فینال فیلم حاضر باشی نمیشود با همه این ادعاها فینال یک فیلم را تغییر داد یا خراب کرد. من نوعی که نمیشود با این همه ادعاها و با این مصاحبههای تلویزیونی در قامت بازیگر مردمی ظاهر شوم و بعد به این راحتی در فینال فیلم حاضر نشوم و ادعای روشنفکری و مردمی بودن داشته باشم.
او در بخشی دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه در شصت فیلم حضور داشته و با تکیه بر این تجربه سخن میگوید، یادآور شد: سینما حرمت دارد و باید حرمت آن نگه داشته شود. من درک نمیکنم چطور برای پول میشود صحنه فیلم را ترک کرد؟ این بازیگر اصلا هنرمند نیست و حق ندارد از هنر حرف بزند. من این بازیگر را دوست داشتم و سه ماه با هم زندگی و ورزش میکردیم؛ اما نمیتوانم نگویم چقدر از این رفتار تعجب کردم. قرار نبود ما به سینمای ایران لطمه بزنیم. من آقای عربنیا را دوست دارم و خودش هم میداند و لزومی برای گفتنش نیست و برای کارهایش احترام قائل هستم و به قول خودشان تماشاگر سینمای حرفهای بوده است که من هم در آن سینما حضور داشتم. من دلم میخواست روز آخر حال آقای حاتمیکیا را فیلمبرداری میکردم... .
البته در مقابل دیدگاه سعید راد، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که به هر حال عرب نیا قراردادش پایان یافته بود و حتی عنوان شده که او سفری نیز در پیش داشته و امکان ادامه حضور حداقل در آن مقطع را نداشته و با این حساب این امکان بود که پروژه تعطیل شود و در مقطعی که عرب نیا میتواند با تمدید روزانه یا ماهیانه قرارداد، سکانسهای باقی مانده ضبط شود و در واقع کارگردان میتوانست در این زمینه انعطاف به خرج دهد و نمیتوان یک جانبه، عرب نیا را محکوم کرد.
با این حال سوای اینکه در این رویارویی چه قضاوتی صورت میپذیرد و حق با کارگردان به عنوان تصمیم گیرنده مطلق پروژه سینمایی در سر صحنه بوده یا با بازیگر نقش اول فیلم به عنوان محور و عنصر حیاتی یک اثر بلند داستانی بوده، نکته انکارناشدنی ضربه این اختلاف به «چ» است و قطعاً اگر همه راشهایی که حاتمی کیا میخواست در مراحل تولید به دست میآمد، تماشاچی اثری قابل قبولتر را در اکران عمومی میدید و بیشک «چ» پراهمیتتر بود و ای کاش دو طرف به خاطر اصل ماجرا، گذشت بیشتری میکردند.