آخرین دوشنبه فروردین ماه که با تهدید رئیسجمهور توسط چند نماینده استان اصفهان شروع شده بود، با تلاش برای به هم ریختن سخنرانی فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و سعید جلیلی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در دانشگاه امیرکبیر به پایان رسید. چرا تهدید و بر هم زدن مراسم دیگران سبب افتخار شده است؟
به گزارش «تابناک»، صبح دوشنبه بیستوپنجم فروردینماه چند نماینده مجلس در اعتراض به احتمال دفن ریچارد فرای در اصفهان، سطح تهدیدات خود علیه دولت را بالاتر برده و رئیسجمهور را صریحا به «عکسالعمل شدید کنترل نشده مردمی» تهدید کردند. این در شرایطی اتفاق افتاد که در روزهای اخیر، بخشی از نمایندگان مجلس، تهدید را ضمیمه هر تصمیم خود درباره مسائل کشور کردهاند.
در سایه سیاسیتر شدن مسائل گوناگون کشور و استفاده از هر فرصت برای برخورد با طرف مقابل، بخشی از نمایندگان مجلس چه در مورد موضوع پیگیری بدهیهای بابک زنجانی، چه مسأله مطبوعات و چه برای مثال در موضوع پیگیری موضوع انتخاب حمید ابوطالبی گزینه نمایندگی ایران در سازمان ملل تصمیمی بگیرند، تهدید به برخورد در صورت اجابت نشدن درخواستشان را نیز به تصمیم خود ضمیمه میکنند.
افزون بر تهدید، استفاده از لحن آمیخته به اشاره به تفاوتهای جنسیتی به قصد تحقیر طرف مقابل نیز به تدریج در حال گسترش در فضای سیاسی است. ناموس دانستن سلاح و تفنگ و طرح ادعاهای بیپایه از زبان مقامات آمریکایی در مورد طرف ایرانی، موارد روشنی از این رویکرد در هفتههای اخیر است.
هرچند این روند در آغاز به برخورد مخالفین با دولت محدود میشد، به تدریج در حال شیوع در میان عدهای است که خود را مدافع دولت میدانند. بیش و پیش از این، مخالفین و منتقدین دولت مدعی هستند که جنجال، ایجاد مزاحمت و لغو برنامههای آنها به ابزار مقابله با آنها تبدیل شده است.
طرفداران سعید جلیلی مدعیاند که چند برنامه سخنرانی وی با مخالفتهای طرف مقابل به بنبست خورده است. عصر دوشنبه در جریان برگزاری جشن هستهای در دانشگاه امیرکبیر که ظاهرا با چند روز دیرکرد نیز برگزار شده، وضعیت به جایی رسید که طرفین پس از پایان برنامه، بلندتر بودن فریادهای خود را نشانه برتریشان میدانند.
از سویی هواداران طیف فکری جلیلی اصرار دارند که توانستهاند جو غالب جلسه را در دست داشته باشند و جلسه با پاسخهای قاطع دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به اقلیت افراطی از پیش آماده شده، همراه بوده است.
از سوی دیگر همان اقلیت مورد اشاره خوشحال است که توانسته بر برنامه عصر دوشنبه و به ویژه سخنرانی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی تأثیر گذاشته و دستور کار جلسه را تا حدی تغییر دهد.
این برنامه با اینکه نخستین نمونه عملی و پر سر و صدای برخورد میدانی مدعیان حمایت و همراهی دولت با مخالفان خود است، قطعا آخرین آن نخواهد بود و با گستردهتر شدن اقتدار و تمرکز دولت در ردههای مدیریتی کشور، ظرفیت و امکان تکرار چنین رفتاری بیشتر خواهد شد، همان گونه که منتقدین و مخالفان دولت نیز فرصتهای بیشتری از اعتراض آمیخته به تهدید و تخریب دولت به دست خواهند آورد.
بهترین واکنش به چنین روندی شاید همان توصیهای است که سعید جلیلی در این جلسه نسبت به دانشجویان مطرح کرده و گفته: «از دانشجویان انتظار میرود در بحث مسائل کشور سؤالات مشخصی داشته باشند و نسبت به روندهای جاری اطلاعات و آگاهیهای لازم را کسب کنند».
شاید بهتر باشد پیش از اینکه پیوستن به روند دعواها و تهدیدهای شبه خیابانی از حیث هزینه و فایده بررسی شود، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا توسل به سادهترین روشهای کنش سیاسی حتی در دانشگاه تا این حد هوادارانی دارد که به آن افتخار هم میکنند!
تهدید رئیسجمهور به «عکسالعمل شدید کنترل نشده مردمی» احتمالا در احساس حقانیت در یک موضوع فرهنگی و نیز مصونیتهای ناشی از نمایندگی ریشه دارد و اگر چند سال پیش در مقابل رئیسجمهوری دیگر انجام میشد، احتمالا با اتهامات متقابلی به سبب آسیب رساندن به امنیت کشور همراه میشد، ولی نه این احساس مصونیت میتواند مجوز طرح چنین عباراتی از سوی نمایندگان باشد و نه رفتارهایی از این دست ـ چه در زمان حال و چه در گذشته ـ میتواند دلیل اقدام متقابل از سوی هواداران دولت باشد.
توجیه اشتباهات دولت مستقر با مقایسه آن با اشتباهات دولتهای گذشته در چند ماه اخیر به اندازه مخالفت با حق نقد و اعتراض مخالفین به دلیل سکوت در دورههای قبل شایع بود. روشن است که این روند، تکرار دور باطل سکوت در برابر تصمیمات اشتباه دولت و گرفتن حق نقد و اعتراض قانونی دولت است که باعث انباشته شدن مشکلات و آسیب دیدن بیشتر دولت هم خواهد شد. اینکه مخالفان دولت گذشته، تریبونهای کمی برای ابراز نظر خود داشتهاند نمیتواند دستاویز خفه کردن صریح و یا ضمنی مخالفان دولت کنونی باشد.