داغ‌های تابستانی موتورسواران

تابستان که از راه می‌رسد هم دمای هوا بالا می‌رود و هم آمارهایی که نباید. آمار غرق‌شدگی و آمارهای مرگ و میر موتورسواران.
کد خبر: ۳۹۳۶۶۷
|
۲۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰ 17 April 2014
|
6004 بازدید
 تابستان داغ هر سال با خود داغ می‌آورد. دل مادری را می‌سوزاند و عکس جوانی را در چارچوبی می‌نشاند که گوشه‌اش روبان مشکی بسته‌اند. داغ‌هایی که خیلی وقت‌ها از یک بی‌احتیاطی کوچک زاییده می‌شوند، به آسانی و بدون هیچ چک و چانه ای. به راحتی لحظه‌ای که موتور سواری برای فرار از گرما، کلاه ایمنی‌اش را نادیده می‌گیرد و مرگ درست در همان لحظه با چشمان زل زده و از حدقه درآمده ریشخند می‌زند و او را نشان می‌کند. به همین راحتی...

به گزارش ایران، این سهل‌انگاری‌ها تا حدی است که آمارهای پزشکی قانونی کشور هر سال تراژدی تلخ بالارفتن میزان مرگ و میر موتورسواران در تابستان  را حکایت می‌کنند؛ آماری که انگار سر تمامی ندارد و هر سال به همین منوال تکرار می‌شود.

 آمارهایی که می‌گویند سه چهارم کشته شدگان تصادف‌های موتوری کمتر از 40 سال داشتند و ضربه به سر و شکستگی‌های متعدد علت بیش از 80 درصد مرگ‌های موتورسیکلت‌سواران است. ارقامی که نشان می‌دهند سال گذشته 4هزار موتورسوار مردند که تعداد آن‌ها در تابستان دو برابر بیشتر از زمستان بود.

این مسأله دلیلی بر آن شد که سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کند بر اساس آمارهای موجود در کشور بین مرگ موتورسیکلت‌سواران و فصول مختلف سال ارتباط معناداری وجود دارد و در فصول گرم با افزایش تلفات در این بخش و در فصول سرد با کاهش این آمار مواجه هستیم  به‌طوری که این روند در سال‌های گذشته هم به همین منوال تکرار شده و در سال 91 تعداد موتورسوارانی که جان خود را در تابستان از دست دادند  به 1500 نفر می‌رسید که بیشترین آمار تلفات در سال 1391 را به خود اختصاص می‌دهد.

سال 90 هم  36 درصد تلفات موتوری‌ها در تابستان گزارش شد، در حالی که این میزان در زمستان 13 درصد، در پاییز 25 درصد و در فصل بهار به 6/25 درصد می‌رسید و تمام آمار‌های ارائه شده در این زمینه نشاندهنده کاهش مرگ و میرها در زمستان و افزایش آن در تابستان است و بیشترین کشته‌های زمستان نیز در استان‌های گرمسیری کشور ثبت شده‌اند.  آنچه که می‌تواند دلیل اصلی این ماجرا باشد بر می‌گردد به ارتباط کلاه ایمنی و گرمای هوا.

این نکته زمانی اهمیت بیشتری دارد که بدانیم عمده‌ترین علت مرگ موتورسیکلت سواران، ضربه به سر اعلام شده و درصد بالایی از موتور سواران در همان محل حادثه جان خود را از دست می‌دهند و تسلیم مرگ می‌شوند.

 کلاهی که می‌تواند جدول‌های آماری را زیر و رو کند


سرهنگ شریفی، رئیس پلیس راهور استان البرز، این مطلب را تأیید می‌کند:« بالارفتن آمارها در تابستان کاملاً طبیعی است و مربوط می‌شود به استفاده نکردن موتورسواران از کلاه ایمنی به خاطر گرمای هوا. از سوی دیگر در تابستان تردد بیشتری انجام می‌شود و به همین دلیل تصادفات موتور سواران هم افزایش می‌یابد.»

خب این سؤال مطرح می‌شود که موتورسوارهای گرمایی که حتی حاضرند جان خود را به خطر بیندازند اما گرمای کلاه را تحمل نکنند باید چه کنند؟ « اگر کلاه ایمنی استاندارد باشد به دلیل داشتن منافذ متعدد باعث حرکت هوا شده و گرمای هوا را در خود نگه نمی‌دارد. اما اشکال اساسی اینجاست که اکثر موتورسواران حاضر نیستند کمی بیشتر هزینه کنند و یک کلاه ایمن استاندارد تهیه کنند و اکثر کلاه‌هایی که مورد استفاده قرار می‌گیرد ناایمن و غیر استاندارد است. اما کلاه‌های استاندارد نه تنها باعث گرم شدن سر نمی‌شود،‌ بلکه جلوی دید راکب را نیز نمی‌گیرد و با وزن سبکی که دارد باعث اذیت و کلافگی او نمی‌شود. علاوه بر این در هنگام استفاده از کلاه‌های ایمنی استاندارد، راکب می‌تواند سر و گردن خود را به راحتی حرکت دهد و این کلاه‌ها در هنگام برخورد با شیء سخت مقاومت بالایی دارند.» به گفته وی، کلاه‌های ایمن، استاندارد تأیید فدراسیون موتورسواری را دارد و موتورسواران باید کلاه ایمنی استاندارد را از فروشگاه‌های معتبر تهیه کنند.

سرهنگ شریفی، رنگ کلاه ایمنی را نیز در کاهش تصادفات مؤثر می‌داند: «استفاده از کلاه ایمنی با رنگ‌های روشن علاوه بر این‌که از گرم شدن کلاه در فصل گرم می‌کاهد، بلکه باعث می‌شود موتورسواران در سیاهی شب بهتر دیده شوند و این دیده شدن می‌تواند آن‌ها را از خطر دور کند چراکه بسیاری از تصادفات به دلیل قرار گرفتن موتورسوار در تاریکی و پنهان ماندنش از چشم رانندگان دیگر است. » پس موتورسواران می‌توانند با هزینه‌ای که اگرچه بالاتر است اما فقط یک بار انجام می‌شود، خود را در مقابل حوادثی که در کمین است ایمن کنند و با نگاهی به آمارهای تابستان و زمستان، اغراق نیست که بگوییم می‌توانند دست رد به سینه مرگ بزنند.
سرهنگ شریفی کلاه ایمنی را اگرچه به عنوان عاملی مهم درکاهش آمار مرگ‌های موتور سواران می‌داند اما علاوه بر آن، بی‌توجهی موتورسواران به مقررات را عامل دیگر رخ دادن حوادث ناگوار در این گروه بر می‌شمارد.

 جوانانی که ناکام می‌مانند


این مسأله زمانی بیشتر قابل توجه است که بیشترین درصد کشته شدگان سوانح موتوری افراد زیر 40 سال هستند  و طبق گزارش پزشکی قانونی، در 6 ماه ابتدایی سال گذشته 18 تا 24 ساله‌ها   با 1/34 درصد، بیشترین کشته‌های تصادفات موتورسیکلت را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین بر طبق آمارها، 4/60 درصد جان‌باختگان افراد زیر 30سال بوده‌اند. نگاهی به گروه سنی بیشترین تلفات حوادث موتورسواران، می‌تواند حاکی از آن باشد که ماجراجویی‌ها و راندن‌های سریع و بی‌محابا در این میان بی‌اثر نیست.  جوانانی که هیجان‌ها را در تک چرخ زدن‌ها می‌جویند و درست همان لحظه که چرخ جلویی موتور را بالا برده‌اند حس عقابی را دارند که روی ابرها به پرواز در آمده است آن هم درست در لحظه‌ای که تماشاچیان این صحنه به وحشت افتاده‌اند و هر چه وحشت تماشاچیان شدیدتر،‌ لذت و هیجان تک چرخ زنان هم بیشتر...

اما چرا عده‌ای از جوانان برای چنین لذت زودگذر و پرخطری جان خود را کف دستشان می‌گذارند و به سیم آخر می‌زنند؟ تا جایی که به گفته سرهنگ عین‌الله جهانی، معاون آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهور، تصادفات این گروه سنی بیشتر ناشی  از سرعت بالا، رعایت نکردن اصول ایمنی و انجام حرکات خطرناک است. « انجام حرکات پرخطر و ریسک پذیر مانند تک چرخ زدن و لایی کشی و... در میان گروه سنی جوانان 18 تا 24 ساله دیده می‌شود که از داشتن موتور هدفی مؤثر ندارند و از آن فقط برای تفریح و چرخ زدن استفاده می‌کنند و تمام معابر و خیابان‌ها را جولانگاه خودشان می‌دانند» اما ریشه این رفتار‌های پرخطر جوانان و نوجوانان چیست؟

 سرپر شور و افسانه‌ای درونی


دکتر فاطمه بیان فر، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه معتقد است  در دوره نوجوانی سطح عزت نفس تغییر می‌یابد و بالارفتن آن هیجان خواهی زیاد و احساس غرور را به دنبال دارد که این امر عاملی برای ایجاد رفتار‌های پرخطر در جوانان می‌شود: « خود مرکزبینی و خودمحوری نوجوانان  می‌تواند عامل دیگر اینگونه رفتار‌های خطرناک باشد. بسیاری از نوجوانان فکر می‌کنند تجربه‌هایی که در زندگی به دست می‌آورند  استثنایی و منحصر به فرد است  و برای خودشان  یک تصویر خاص و متفاوت قائل هستند؛ تصویری که بر طبق آن همه  وقایع زندگی آن‌ها با دیگران فرق دارد و همه چیز به شکلی عجیب و بی‌نظیراست.

شدت این تفکر گاهی به اندازه‌ای است که نوجوان از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان پیروی نمی‌کند.  مثلاً  فکر می‌کند خطر از او دور است و  اگر با سرعت براند هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد. این ویژگی باعث خطرپذیری‌های متعدد و بی‌پروایی‌های جوانان است.»

 به اعتقاد این روانشناس، جوانانی که با این طرز تفکر عجین شده‌اند در درون خود به یک افسانه شخصی معتقد هستند که بتدریج و با گذر زمان می‌فهمند با دیگران تفاوتی ندارند و قوانین حاکم بر طبیعت هم برای آن‌ها  استثنایی قائل نیست. از طرفی فکر می‌کنند این حرکات ویژه جلب توجه و محبوبیت بین همسالان را به دنبال دارد. البته در بسیاری مواقع این موضوع صدق می‌کند و این رفتارها از سوی همسالان تشویق می‌شود  که این تشویق‌ها به واکنش‌های پرخطرتری می‌انجامد، گاهی حتی این افراد رهبر گروه می‌شوند و کسانی که این طور نیستند از گروه کنار گذاشته می‌شوند.

 بیان فر، وجود تماشاگران خیالی را یکی دیگر از دلایل بروز حرکات خطرناک از سوی این گروه سنی و زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات می‌داند: «تصویر تماشاگران خیالی باعث می‌شود جوان خود را روی صحنه نمایش می‌بیند و فکر می‌کند همه او را تماشا می‌کنند و عقیده کاذبی را در مورد خود پرورش می‌دهد. او می‌پندارد که با این کار به تجربیاتی دست یافته که دیگران از درک آن عاجز هستند و این کار او را به قله‌های سربلندی رسانده، البته همه این حالت‌ها در نوجوانان سالم هم رؤیت می‌شود اما با گذشت زمان و عبور از دوره نوجوانی و جوانی برطرف می‌شود. اما گاهی برخی نوجوان‌ها و جوانان دچار اختلال سکون هستند و به شکستن هنجار‌های اجتماعی علاقه دارند، عده‌ای هم بیش فعالی درمان نشده از دوران کودکی دارند که این رفتار‌ها می‌تواند علائم اختلالات روانی در آن‌ها باشد و با عبور از دوران نوجوانی و جوانی هم برطرف نمی‌شود و باقی می‌ماند.

برخی از آن‌ها نیز دارای افسردگی‌های دو قطبی هستند و زمانی که دچار سرخوشی می‌شوند این تیپ رفتار‌ها را انجام می‌دهند. عده‌ای  از جوانان هم از مواد مخدر و الکل استفاده می‌کنند که این رفتار‌ها را تشدید می‌کند. اما به هر حال این رفتارها نه تنها جان این افراد را بشدت در معرض خطر قرار می‌دهد بلکه می‌تواند به عنوان یک هشدار و یک چراغ قرمز، نشاندهنده وجود اختلالات درمان نشده از دوران گذشته باشد.»

 اما به نظر می‌رسد راه حل فقط به دست پلیس نیست و  برای کاهش رفتارهای  پرخطر موتورسواران علاوه بر آموزش‌های لازم از سوی پلیس و نهاد‌های آموزشی باید به نکات دیگری هم توجه داشت. آن هم در شرایطی که این الگوی مرگ در سال‌های پیاپی تکرار می‌شود و بدون هیچ رقیبی می‌تازد. الگویی که نشان می‌دهد از بین کشته شدگان حوادث رانندگی در سال 90، موتورسواران  24  درصد کشته‌ها و در سال 91 هم  23 درصد کل کشته‌های تصادفات را به خود اختصاص داده‌اند.

الگویی که بر اساس آن دلیل اصلی علت مرگ موتورسواران ضربه به سر است که در سال 90 با 6/60 درصد و در سال 91 هم با  8/61 درصد تغییر چندانی نکرده و ثابت مانده است. گروه سنی 18 تا 24 سال هم چه در سال 90 و چه در سال 91 با 1/32 درصد درصدر جدول مرگ موتورسواران نشسته‌اند. این الگو نشان می‌دهد که در کشور ما هنوز فرهنگ استفاده از موتورسیکلت به درستی تعریف نشده و از این رو قوانین از سوی موتورسواران به درستی رعایت نمی‌شود و خیلی از موتورسواران از آسیبی که به خودشان و جامعه می‌زنند مطلع نیستند. آن‌ها شاید زمانی این را بفهمند که کار از کار گذشته، مرگ  با آغوش باز به استقبال آمده و پشیمانی سودی ندارد.
 
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
به نظر شما رژیم اسراییل به توافقنامه آتش بس با لبنان پایبند می ماند؟