حقوق زنان درجامعه، متناسب با تكاليفشان نيست

در حال حاضر جامعه و مردان هستند كه براي زنان و مادران تعيين مي‌كنند كه چگونه باشند و چگونه نقش ايفا كنند و زنان خودشان تصميم‌گير در اين زمينه نيستند در حالي كه آيا تاكنون جامعه به مردان گفته است كه چگونه باشند و چگونه نقش خود را در خانواده و جامعه ايفا كنند؟
کد خبر: ۳۹۴۲۸۳
|
۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۸ 20 April 2014
|
3692 بازدید
نتايج برخي از بررسي‌ها و تحقيقات صورت گرفته بيانگر اين است كه براي دختران و زنان جوان امروز مادري گزينه ي مطلوب نيست و به عبارتي ديگر براي آنها اين موضوع از اسطوره به يك نقش تبديل شده است. نگاه آنها به مقوله مادري متفاوت از نگاه مادرانشان به اين موضوع است. به نحوي كه به نظر مي‌رسد با توجه به تغيير نگرش‌هايي كه در دختران و جوان ايراني صورت گرفته آنها از بين نقش اجتماعي و مادري اگز قرار برانتخاب باشد اولي را ترجيح مي‌دهند.

ابتکار براي بررسي اين موضوع وهمچنين جايگاه مادران و زنان در خانوداه و جامعه با دكتر افسر افشار نادري جامعه شناس و عضو انجمن جامعه شناسي گفت وگو كرده است.

در حال حاضر نگرش جامعه به مادران و جايگاه آنها چگونه است؟

نگرش جامعه نسبت وظايف مادران همان است كه قبلا بود. جامعه انتظار دارد كه زنان بچه‌دار شوند و از آنها مراقبت كنند و مطالبي همچون اينكه جايگاه مادران مقدس و در بهشت است مطرح مي‌كنند ولي در برابر آن هيچ حقي براي مادران درنظر گرفته نمي‌شود و در واقع ما شاهد يك پارادوكس در اين زمينه هستيم. همانطور كه اشاره كردم مي‌‌گويند مادري امري مقدس است و در كلام براي مادران احترام زيادي قائلند و آنها در برابر جامعه، همسران و فرزندان خود وظايفي بر عهده دارند اما بحث به حقوق كه مي‌رسد مي‌بينيم حقوقي جامعه براي آنها قائل نيست. در حالي كه زنان در حال حاضر مي‌خواهند در برابر تكاليفي كه بر عهده دارند حقوق‌شان نيز مشخص باشد.

شما اشاره كرديد كه پارادوكسي در ارتباط با حقوق و وظايف در ارتباط با مادران وجود دارد. آيا مي‌توانيد نمونه‌‌هايي از اين پارادوكس را اشاره كنيد.

براي نمونه زن 9 ماه جنين را در شكم خود نگه مي‌دارد و وقتي كه فرزند به دنيا مي‌آيد وظيفه بزرگ كردن و تربيت آن را بر عهده دارد وداراي جايگاهي مقدس است، اما موقعي كه دو زوج تصميم مي‌گيرند براساس اختلافات و مشكلاتي كه بين آنها وجود دارد از يكديگر جدا شوند، دادگاه در حالت معمولي حضانت را به پدر مي‌دهد و مادر نسبت به فرزند حقي ندارد. گويي تا قبل از جدايي مادر، مقدس است ولي بعد از جدايي مقدس بودن او از بين ميرود، پدر مقدس مي‌شود و حضانت فرزند به پدر داده مي‌شود. نمونه‌هايي از اين پارادوكس در جامعه بسيار است. مثلا يك زن براي بچه خود سرمايه‌گذاري بانكي مي‌‌كند، ‌سهام مي‌خرد ولي وقتي مي‌خواهد از آن پول و يا سودسهام استفاده كند اين اجازه را به او نمي‌دهند و بايد پدر يا خود فرزند اگر به سن قانوني رسيده اين كار را انجام دهد.

نگرش خانواده به مادر چيست؟ آيا اين پارادوكس را در خانواده نيز مشاهده مي‌كنيم؟


در خانواده هم نگرش فرهنگي غلطي جا افتاده و مردان انتظارات گذشته از زنان و مادران دارند ولي در كنار آن مي‌خواهند كه زنان به مانند مانكن‌هاي غربي باشند، به مانند آنها آرايش كنند، ‌لباس بپوشند و به مانند كسي باشند كه با صرف هزينه‌هاي كلان و رژيم‌هاي سخت مانكن شده‌اند. چگونه يك زني كه يكي، دوتا بچه به دنيا مي‌آورد و تربيت مي‌كند مي‌تواند به مانند اين مانكن‌ها باشد. زنان و مادران در قبل از وضعيت خود راضي نبودند و مجبور بودند خود را با آنچه كه جامعه و ساختار از آنها مي‌طلبد تطبيق بدهند. اكنون نيز زنان و مادران از وضعيت خود راضي نيستند.

در حال حاضر جامعه و مردان هستند كه براي زنان و مادران تعيين مي‌كنند كه چگونه باشند و چگونه نقش ايفا كنند و زنان خودشان تصميم‌گير در اين زمينه نيستند در حالي كه آيا تاكنون جامعه به مردان گفته است كه چگونه باشند و چگونه نقش خود را در خانواده و جامعه ايفا كنند. در واقع زنان و مادران همواره در قالب كليشه‌هايي بودند كه مردان و جامعه براي آنها تعيين كرده است.

در حال حاضر شاهد اين هستيم كه دختران امروزي تمايل كمتري نسبت به گذشته براي بچه‌دار شدن دارند و باروري كمتري در اين زمينه شاهد هستيم. آيا علت اين امر به تغيير نگرش‌هاي از سوي زنان و دختران نسبت به مقوله مادري برمي‌گردد.


بخشي از اين موضوع به تغيير نگرش‌ها از سوي زنان و دختران برمي‌گردد و بخش ديگري از آن نيز به انتظاري برمي‌گردد كه جامعه در قالب كليشه‌هاي جديد از زنان مي‌‌خواهد. در حال حاضر در جامعه تبليغ مي‌شود كه دختران بايد زيبا باشند، با الگوهاي غربي و مانكن‌ها برابري كنند و اگر زماني چاقي در جامعه ما ارزش بود اكنون اينگونه نيست و اكنون دختران و مادران جوان براي اينكه مانكن باشند ديگر نمي‌توانند به مانند قبل فرزندآوري داشته باشند چرا كه با زايمان اين زيبايي را از دست مي‌دهند.از سوي ديگر دختراني مي‌بينيم كه با عشق به بچه‌ها نگاه مي‌كنند و در واقع دوست دارندبچه دار شوند، ولي اقدام به فرزندآوري نمي‌كنند چرا كه سرنوشت مادرشان را مي‌بينند كه وقتي زايمان كرده و به قول معروف از ريخت و قيافه افتاده پدرش،مادرش را ترك كرده و به سمت زن جوان‌تري رفته است،بنابراين آنها براي اينكه چنين دليل مهم ديگري كه در اين ارتباط وجود دارد اين است كه زنان ما امروز مي‌خواهند در اجتماع نقش داشته باشند و اگر قرار است كه بين بچه‌دار شدن و فعاليت اجتماعي يكي از اين دو را انتخاب كنند فعاليت اجتماعي را انتخاب مي‌كنند و زيربار بچه‌دار شدن نمي‌روند.

نگرش دختران امروز نسبت به مادري با مادران خود چه تفاوتي دارد؟

با توجه به تغييراتي كه در جامعه و محيط به وجود آمده نگرش دختران امروز به مقوله مادري نيز تفاوت كرده و اين تغيير غيرقابل اجتناب است. در گذشته زنان كار نمي‌كردند، در خانه بودند، فعاليت اجتماعي نداشتند و به صورت منفعلانه عمل مي‌كردند و كاملا در قالب يك الگوي مادرانه كه جامعه تبليغ مي‌كرد عمل مي‌كردند اما امروز همانطور كه اشاره كردم وضعيت متفاوت است. زنان در پست‌ها و مناصبي قرار دارند كه خود صاحب‌نظر و صاحب اراده دارند،‌استقلال مالي دارند، خودشان تصميم‌ مي‌گيرند، تحت فرمان نيستند و مالك خيلي چيزها هستند و اين صاحب راي و عقيده بودن در نگرش‌شان نسبت به مقوله مادري و تربيت فرزند تاثير گذاشته است.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟