حقوق زنان از جمله موضوعاتي است كه بيشتر اوقات ناديده گرفته ميشود و ما بسياري اوقات شاهد نابرابري ميان حقوق مردان و زنان در كشورهاي گوناگون هستيم. در حالي كه امروزه حقوق زنان به دليل حضور پررنگ آنها در عرصههاي مختلف جامعه بايد بيشتر مورد توجه قانونگذاران قرار گيرد و زنان تحت حمايتهاي بيشتر قانون قرار گيرند.
در همین زمینه «قانون» گفتوگويي با عيسي كشوري، حقوقدان و نويسنده كتابهاي گوناگون از جمله« لطايفالقضا» و «خداوند و بهشت» در مورد حقوق زنان در ايران انجام داده كه از نظرتان ميگذرد.
ديدگاه کلی شما در مورد حقوق زنان در ايران چيست؟اولا وضعيت حقوقي و رعایت عملی حقوق زنان در کشورما به هيچ وجه كافي و رضایتبخش نيست و هنوز به عینه شاهد تفاوتهای اساسی ميان حقوق زن و مرد هستیم ، ثانيا گرچه وضعيت حقوق زنان رو به پيشرفت و برابري با حقوق مردان است و نمونه آن را در قانون ديات ديديم (كه اين وضع قابل قياس با بيست سال گذشته نيست) ولی به نظر بنده تا وضعيت ایدهآل فاصله زيادي وجود دارد. وضعيت ايدهآل زماني است كه در سايه حقوق شهروندی، تمامي اتباع ايراني، از حقوق قانونی يكسان برخوردار باشند و با امتیازات بخشي جنسيتی و قوميتي، تفکیک حقوقی قائل نشویم و بین زن و مرد يا مسيحي و مسلمان به دیده تبعيض ننگریم ؛ چرا كه اعتبار قانون ، تابع ارزش والايي به نام " عدالت " بوده و عدالت هدف نهايي همه قوانين و فلسفه وجودي آنهاست و قانون عامل تبعيض، مانند دارويي است كه موجب تكثير ميكروب ميشود.
در حال حاضر كشورهایي هستند كه برابري حقوق زن و مرد داشته باشند؟قطعا در كشورهاي پيشرفته براي برابری حقوق زن و مرد، از حقوق زنان حمايت بيشتري ميشود. علت اين است كه مردان با شرایط و امكاناتي که دارند به حقوق زنان تجاوز ميكنند. وقتي در جامعه، مرداني هستند که با زر و زور و امكانات خود به حقوق زنان تجاوز ميكنند نهتنها حقوق آنها بايد برابر باشد، بلكه وجودقوانين حمايتي از زنان نیز ضروری است. در برخي كشورها چنان از حقوق زنان حمايت ميشود كه آن كشورها را بهشت زنان لقب دادهاند. بنده براي بازديد به دادگاهي در ونكور رفتهبودم، قاضي دادگاه وقتي قوانين حمايتي از حقوق زنان را شرح ميداد، با خود احساس كردم به جاي ونكور، بايد اين شهر را زنکور ناميد.
نظر اسلام در مورد حقوق زنان چيست؟به نظر من در اسلام موضوعات معنوي و عدالت اجتماعي ، اصل و جوهره دين است و ظواهر و عرف، صرفا يك پوسته هستند كه با توجه به عنصر زمان و مكان ما ممكن است احكام آن تغيير كند. ولي ما گاه چنان به پوسته ميچسبيم كه اصل را فراموش میکنیم. یکی از سورههای مبارک قرآن کریم درمورد زنده به گور کردن دختران، توسط اعراب آن وقت است و در اسلام این کار بهشدت منع شده است. اگرچه امروزه دختران را زنده به گور نمیکنند؛ ولی متأسفانه مواردی است که اگر با دقت مطالعه شود، خیلی با زنده به گور کردن زنان ودختران بیشباهت نیست. اگر ما زنان را از داشتن حقوق اقتصادی و اجتماعیشان دور و محروم كنيم درحقیقت يعني آنها را زنده به گور كردهایم. در فقه گفته شده که زنان حق دارند در بيع و اموراقتصادی مستقلانه عمل کنند پس بدين لحاظ بايد گفت عقد نکاح نیز یک معامله و عقد است و از این جهت زنان حق دارند تا در عقد نکاح نیز با استقلال عمل کرده و خودشان تصمیم بگیرند.این عبارت تأیید میکند که عقد نکاح بدون اجازه و بدون اراده زن که طرف عقد قرار دارد درست نبوده و شرعا مجاز نیست. بنابراین، مهم است تا در عقد ازدواج رضایت زن یا دختری که طرف ازدواج قرار دارد وجود داشته و عقد با اراده و میل او صورت گیرد. در غیر این صورت عقد نادرست بوده و صحت ندارد. اميدوارم با همت دولت جدید و حضور مدير توانايي مانند علي يونسي ،حقوق اقليت و اقوام به صورت ویژهای پيگيري شود و موضوع ازدواج اجباري دختران كم سن و سال را مورد توجه جدي قرار دهند. بنده زماني در يك منطقه عشايري شاهد ازدواج اجباري دختري سيزده ساله با مردي پنجاه ساله بودم، قاطري که عروس سياه بخت را حمل ميكرد وارد رودخانه شد، دختر به قصد خودكشي خود را به داخل آب پرت كرد و سرانجام او را بيروند آوردند و باز راهي خانه بخت اجباري شد. اميدوارم با وضع قوانين صحیح و نظارت كافي،سایه فرشته عدالت بر همه بیپناهان سایه گستر شود.پیامبر گرامی اسلام میفرماید: زنان شرکای مردانند .بنا براين باید قبول کنیم که وقتی پیامبر اسلام(ص) به صورت مفهومی عام نه خاص از شراکت زنان با مردان سخن ميگويد، این به معنی حقوق مساوی و برابر زنان با مردان است. این برابری نه تنها در زندگی خانوادگی، بلکه در تمام ابعاد اجتماعی زنان اعتبار داشته و قابل احترام بوده و حمایت از آن ضروری است.
شما به عنوان يك حقوقدان تا کنون جهت دفاع از حقوق زنان چه گامهايي برداشتهايد؟بنده همواره مدافع حقوق زنان بودهام. سال 1372 زماني كه شوراي نگهبان مهلتهاي بيستروزه تجديد نظر را نميپذيرفت و هر كسي حق داشت هر زماني كه بخواهد به حكم دادگاه اعتراض كند، خانمي كه از دادگاه، حكم طلاق گرفته و مجدد ازدواج کرده (و از شوهر دوم دو بچه داشت) شوهر اولش كه شخصي معتاد و اخاذ بود پس از سالها به حكم دادگاه اعتراض كردهبود و مرجع تجديد نظر حكم را نقض ميكند كه وفق آن، زن نگونبخت بايد شوهر دوم را رها ميكرد و به زندگي جهنمي شوهر اول بازميگشت.بنده مقالهاي تحت عنوان "مرور زمان در اسلام "در مجله شماره ٨ دادگستري در نقد نظريه شوراي نگهبان نوشتم و با پيگيري فراوان خوشبختانه شوراي نگهبان از نظريه اشتباه قبلي خود عدول كرد و مهلتهاي بيست روزه را پذيرفت و بعدها مقا لهاي تحت عنوان "طلاقهاي به حكم دادگاه "در همان مجله به چاپ رساندم. همچنين يك گزارش كامل در مورد ممنوعيت استخدام قضات زن به رئيس وقت قوه قضاييه نوشته و پيگيري زيادي كردم تا خوشبختانه قوه قضاييه، استخدام زنان قاضي را (البته در آن زمان به عنوان مشاور دادگاه خانواده) پذيرفت. در اين راستا بخشي از كتاب" كاربرد فقه در حقوق" را به حمايت از حقوق زنان اختصاص دادم به طوري كه در بين دوستان به "وكيل جامعه زنان" مشهور شدم، چرا كه عقيده دارم زنان ما هنوز به حقوق طبيعي خود نرسيدهاند چه برسد به حقوق وضعي و شهروندي.
آيا در كتاب «لطايف القضا» كه اخيرا منتشر كردهايد در مورد نقض حقوق زنان هم اشارهاي داشتهايد؟اتفاقا در «حكايتهاي اناركي» موارد زيادي در ارتباط با حقوق زنان وجود دارد، لذا براي تشویق كردن شما به مطالعه کتاب از ذکر جزئیات خودداری میکنم و به عنوان عيدي به همه زنان جامعه و بانواني كه فعاليتهاي شاخص فرهنگي، علمي و اجتماعي داشته اند، تقدیم ميكنم .