ضرب شست فرمانده سپاه ایران به فرمانده کل قوای عراق

حال صدام ۲۴ ساعت پس از آزادی خرمشهر!

علل مختلفی برای پیروزی ایران بیان کرده‌اند که یکی از مهم ترین آن، استراتژی طراحی شده توسط فرماندهان نظامی ایران با محوریت محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس که عراقی‌ها را شوکه کرده بود و یکی از مهم‌ترین دلایل این فتح بیان شده است.
کد خبر: ۴۰۲۰۸۰
|
۰۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۲ 23 May 2021
|
154809 بازدید
|

حماسه آزادسازی خرمشهر رویدادی بزرگ در تاریخ نبردهای نظامی جهان و همچنین فتح تاریخی برای سلحشوران ایرانی محسوب می‌شود؛ فتحی که به مدد فرماندهی دقیق و طراحی استراتژی غافل گیر کننده از سوی فرماندهان با محوریت فرمانده کل پاسداران در دوران دفاع مقدس و با ید توانای رزمندگان ایرانی به صبح ظفر پیوند خورد.

به گزارش «تابناک»؛ عملیات بیت‌المقدس، یکی از بزرگ‌ترین رویداد‌های نظامی تاریخ ایران و یکی از بزرگ‌ترین نبرد‌های تاریخ دفاع مقدس محسوب می‌شود. ۱۳۰ هزار رزمنده ایرانی در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان با هدف آزادی بخش وسیعی از جنوب ایران و تمرکز عمده بر بازپس گیری خرمشهر، عملیاتی را آغاز کردند که سه هفته به طول انجامید و این روز‌ها مصادف با آخرین روز‌های این عملیات غرورآفرین است.

حال صدام 24 ساعت پس از آزادی خرمشهر!

این عملیات به قدری بزرگ بود که پس از سال‌ها هنوز ناگفته‌های بسیاری برای آن وجود دارد تا جایی که بسیاری از فرماندهان عراقی نیز در این باره سخن گفته و مقاله‌ها نوشته‌اند که از زوایای مختلف به این موضوع پرداختند. همچنین علل مختلفی برای پیروزی ایران بیان کرده‌اند که یکی از مهم ترینش استراتژی طراحی شده توسط فرماندهان نظامی ایران با محوریت محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس که عراقی‌‌‌ها را شوکه کرده بود و یکی از مهم ترین دلایل این فتح بیان شده است.

آنچه ‌در ادامه می‌خوانید، فقط گوشه‌هایی از این حماسه ماندگار است که می‌تواند پاسخگوی بسیاری از پرسش‌ها باشد و اگر صد‌ها سال بگوییم و بنویسیم، شاید نتوانیم برای نادیده‌ها، حقیقت ماجرا را بیان نماییم. باشد که در این روزگار آرامش، قدردان زحمات همه بچه‌های جنگ و رهرو خوبی برای شهدایمان باشیم.

سلاح الله اکبر

شب دوم عملیات عراقی‌ها با تیپ مستقل ۱۰ زرهی از قوی‌ترین تیپ‌هایشان که خیلی به آن دلگرم بودند، دیوانه‌وار به طرف جاده حمله کردند. چند دستگاه از این تانک‌های عراقی موفق شدند تا روی جاده آسفالت هم پیش بیایند و خودشان را به خاکریز نیروهای ما برسانند. ظاهراً دیگر کار از کار گذشته بود. رزمندگان هم واقعا در آنجا به این نکته پی بردند،‌‌ همان طور که هدفشان الله است، باید از او یاری بگیرند. به ذهن فرماندهان خط خطور کرد، لازم است در سراسر خط رزمنده‌ها تکبیر بگویند که در جبهه خیلی موثر بود. بعد از اینکه اعلام شد برادران تکبیر بگویند، در سرتاسر خط بچه‌ها شروع کردند به تکبیر گفتن و حمله کردند. عراقی‌ها وحشت کردند، خدمه و راننده‌های تانک‌های این تیپ عراقی که روی جاده آمده بودند تانک‌ها را گذاشتند و فرار کردند. آنهایی که عقب‌تر بودند هم با تانک‌هایشان فرار کردند و آن حمله دشمن هم با یاری خدا و سلاح الله اکبر دفع شد. (راوی شهید حسن باقری)

ده شهید برای یک خاکریز

در عملیات بیت المقدس در موقعیتی قرار گرفته بودیم که اگر یک خاکریز در آنجا ساخته می‌شد در پناه آن می‌توانستیم خاکریزهای دیگری بزنیم و کلاً در آن منطقه تثبیت شویم. عراقی‌ها در سیصد تا چهارصد متری ما بودند و گلوله مثل باران سمت ما می‌آمد. راننده بلدوزر می‌خواست اولین خاکریز را بزند که هنوز دو بیل خاک نریخته شهید شد. راننده بعدی رفت کار قبلی را ادامه داد و پنج دقیقه بعد او را هم شهید کردند. هشت نفر دیگر هم رفتند سراغ بلدوزر و هر کدام پنج دقیقه، ده دقیقه یا حداکثر یک ربع کار کردند و شهید شدند. آخرین نفر مسئول ترابری بود که خاکریز را تمام کرد و شهید شد.

‌از سینه زدن تا شهادت

در این عملیات هفتاد هزار‌ نیرو‌ مردمی آمده بودند. سید یکی از آن‌ها بود. افتاده بود در میدان مین دشمن. هر دو پایش از بالای زانو قطع شده بود؛ نه آهی می‌کرد نه ناله‌ای. آنقدر حسین حسین گفت و به سینه زد تا شهید شد.

ابتکار عجیب تانک‌ها

شب ساعت ۹ به خط مقدم در اطراف جاده شلمچه رسیدیم و احساس کردیم در محاصره دشمنیم. با فرماندهی تماس گرفتیم و وضعمان را توضیح دادیم، فرمانده گفت همگی همزمان با هم چراغ تانک‌هایتان را روشن و خاموش کنید. با هماهنگی تمام چراغ‌ها یکباره روشن و خاموش ‌و در یک لحظه منطقه یکپارچه نور گشت و بعد سریع تاریک شد. انگار عراقی‌ها وحشت کردند. تیراندازی‌ها قطع شد و کمی بعد بسیاری‌شان خود‌ را تسلیم کردند.

بوسیدن صورت اسیر!

در آغاز بعثی‌ها دیوانه‌وار می‌جنگیدند، اما با کامل شدن حلقه محاصره اولین دسته از نیروهای عراقی خودشان را تسلیم کردند. یکی از بچه‌ها خواست مجروحان را با استفاده از اسرا به عقب بفرستد. وقتی فرمانده گردان، رنجبران، متوجه شد به او پرخاش کرد. رنجبران داد می‌زد برادر‌ها این عراقی‌ها با پای خودشان تسلیم شده‌اند، شما را به خدا با این‌ها بدرفتاری نکنید. شاید راضی نباشند کار کنند. بعد هم بلافاصله به طرف جلو صف اسرای عراقی رفت و به آن‌ها گفت: برانکارد‌ها و زخمی‌ها را زمین بگذارید. متوجه منظور علی اصغر نشدند. ایستادند، نگاهش می‌کردند. علی اصغر جلو رفت و برانکارد را از دست اولین اسیر خارج کرد و به زمین گذاشت. بعد هم صورت آن اسیر را بوسید و به آن‌ها گفت حرکت کنند.


فشنگ‌ها‌یی که در جیب جا شدند!

نزدیک به ۱۹ کیلومتر راه را باید تا رسیدن به جاده آسفالت اهواز ـ خرشهر ‌می‌پیمودیم. نیرو‌ها نه در جیب خشاب داشتند و نه به اندازه کافی قمقمه که به آن‌ها بدهیم.‌‌ همان شب قبل از حرکت آمدند و کنار رودخانه به هر نفر دو سه خشاب و چند مشت فشنگ دادند. برادرهای ما به دلیل نداشتن جیب خشاب ناچار شدند فشنگ‌ها و خشاب‌های اضافی را توی جیب شلوارشان بگذارند. بعضی‌ها هم که کوله پشتی داشتند آن‌ها را در کوله پشتی ریختند. با یک وضع فقیرانه و مظلومانه‌ای این برادر‌ها روانه عملیات شدند، ولی آن ایمان و اخلاصشان چنان روحیه‌ای به آنان داده بود که هیچ کس غصه کم و کسری مهمات و تدارکات را نداشت. (راوی اسماعیل قهرمانی فرمانده شهید گردان)

ترس فرمانده عراقی از یک بمب خطرناک

در عملیات بیت‌المقدس در کمپ اسرا بودم. اسیری را دیدم که قد نسبتاً بلندی داشت و لباسش نشان می‌داد، باید از فرماندهان باشد. متوجه شدیم فرمانده تیپ ۴۸ پیاده از لشکر ۱۱ عراق است. از او پرسیدیم چطور شد شکست خوردید؟ یکی از بسیجی‌ها را نشانم داد و گفت: این از یک بمب خطرناک‌تر است، این اصلاً از هیچ چیز نمی‌ترسد. (راوی سرهنگ امجدی از فرماندهان ارتش)

موانع دشمن از زبان فرمانده

عراق در اجرای طرح‌های ایذایی برای حفظ و نگهداری خطوط دفاعی خود دست هیتلر و موسولینی را از پشت بسته بود، از جمله این خطوط دفاعی نهر عبید و سابله و مین‌های شمال غربی بستان و یا طرح دفاعی خرمشهر را می‌توان نام برد. آن‌ها با استفاده از موانع طبیعی زمین برای تشکیل خطوط دفاعی مستقیم طرحی را تهیه کرده بودند که نخست کالک آن را و سپس آن را روی زمین در جنوب رودخانه کرخه نور به طول بیش از سی کیلومتر دیدیم.

نخستین میدان مین که بنا به موقعیت عمق‌های مختلفی دارد. سپس دو ردیف سیم خاردار لوله‌ای که یک ردیف هم روی آن می‌اندازند و از هر طرف دو ردیف به حساب می‌آید و عرض آن حدود سه متر و ارتفاع آن نیز همین حدود است. پس از آن سیم خاردار خطی که نمی‌تواند چندان عامل مقاومت باشد. پس از آن خندق که عرض آن بنا به موقعیت دو تا سه متر و عمقش دو متر است و در صورت امکان کف آن را یا آب می‌اندازند یا مین می‌کارند یا سیم خاردار می‌کشند و یا هر دو وجود دارد. سپس کانالی که سنگر افراد در آن، انشعابی و زیگزاگ ساخته شده است. پس از هر سه سنگر نفری، یک تیربار مستقر است که البته در صورت امکان سنگر‌های نفری سقف‌های نیم دایره‌ای دارد و پشت این خط سنگرهای تجمعی است و پس از این خط، تازه سنگر‌ها و سکوهای تانک می‌باشد. (راوی شهید حسن باقری)

حال صدام ملعون ۲۴ ساعت پس از آزادی خرمشهر

وقتی خرمشهر آزاد شد، ما باور کردیم می‌توانیم از خاکمان دفاع کنیم. آن‌ها اراده کرده بودند خرمشهر را برای همیشه از خاک ایران جدا کنند. روی دیوارهای خرمشهر جمله معروف «جئنا لنبقی» را نوشته بودند؛ یعنی «آمده‌ایم تا بمانیم». در این جمله یک ارادهٔ همراه با کینه است. در نوزده ماهی که خرمشهر در اشغال بود در آنجا خط اتوبوسرانی و تاکسیرانی بصره- خرمشهر برقرار کرده بودند. مغازه صرافی باز کرده بودند تا ریال ایرانی را به دینار عراقی تبدیل کنند. آب و هوای خرمشهر در رادیو بغداد به عنوان یکی از شهر‌های عراق گفته می‌شد. در اعلامیه‌های توجیه سیاسی بعثی‌ها هست که می‌گوید: خرمشهر مانند بالشی است که بصره روی آن آرمیده است. صدام در سخنانش خرمشهر را مروارید شط العرب نامید.

در میان افسران عراقی مشهور است که می‌گویند، کار‌شناسان نظامی خارجی به خرمشهر می‌آمدند. وقتی استحکامات ما را می‌دیدند، می‌گفتند: خرمشهر برای همیشه از آن شما خواهد بود. ایرانی‌ها برای پس گرفتن آن به یک ارتش کاملاً مدرن و مجهز نیاز دارند. ایرانی‌ها چنین ارتشی ندارند؛ بنابراین، شما نگران نباشید. برای همین است وقتی خرمشهر آزاد شد حسین کامل داماد صدام گفت: در ۲۴ ساعت اول یک پزشک همواره بالای سر صدام بود. آنقدر فشار روحی روی او بود.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴۲
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۲۲۹
مرشد یعقوب طوفان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
خرمشهر، همیشه خرم خواهد ماند اگر بخواهیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
اگر خدا بخواهد
حميد
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
شما بيا برو اول وضع خرمشهر رو ببين بعد در موردش نظريه پردازي كن
sina
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
دلم گرفت از مظلومیت این شهر، کاش جای خرمشهر تهران رو می گرفتند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
نکته ای که خیلی باید توجه داشت اینه که رزمندگان ایرانی نترس بودند واز امکانات دشمن هراس نداتشتند این روحیه رو باید حفظ کرد اونم امروز و در ژنو
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
ولی بعد فتح اون باید جنگ خاتمه می یافت
ناشناس
| Australia |
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
فقر و بیکاری از صذام خطرناکتره
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
نمیدونم چرااین وطن ...امنفی میدن
نجابت
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
شما بعثی ها و اسراییلی ها و صهیونیست ها روتون میشه که بیاید منفی بدید. بیچاره ها حقیقت تلخه. همه دنیا رو خریدید ولی نتونستید بر ما غلبه کنید. چون خدا با ماست. حالا بشینید منفی بدید تا ...
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
آقای دکتر رضایی سال 61 حدود 28 سال سن داشتند و فرمانده کل سپاه بودن
محمدرضا جعفری
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
از خاطرم هرگز نخواهد رفت خرمشهر
فهمیده ها با لاله هایِ خفته یِ این شهر
اشکی که چون کارون به روی گونه ام جاری ست
باید نویسد خاطراتم را برای دهر

شاعر محمدرضا جعفری
علی از لاهیجان
| Netherlands (Kingdom of the) |
۲۱:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
غلط نوشتی . باید می نوشتی خرمشهر خرم خواهد شد و همیشه خرم خواهد ماند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۵
خرمشهر آزاد شد اما..... هنوز که هنوز ه آبان نشد...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
خواهش میکنم به جوونها توصیه کنید بخونند. براشون شرایطی فراهم کنید تا بخونند. یک قطره خون شهدا نباید بیهوده صرف شده باشه. آینده ما با این خونها باید تضمین بشه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
هی آقای ناشناسی
جو گیر نشو، بیخودی هم جو نده

یه سر بزن به مجروحین جنگ،
وضعیت سلامتی و زندگیشون رو نگاه کن
بعد بیا اینجا شعار بده.
یک ایرانی
| Germany |
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
ناشناس عزیز به مسولین هم توصیه کنید بخونند
مسولین باید ببینند که چه کسانی رفتند تا این مملکت آباد بشه و از پست و مقام خودشون سوء استفاده نکنند. به نظرم مسوولین باید بیشتر از جوانان این متن رو بخونند
تابناک تورو خدا منتشرش کن
مجتبی m
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
متاسفانه خیلی از جوونای ما قدر خودشون و کشورشونو نمیدونن و یه جور خود کم بینی جامعه رو گرفته، اگه یه بار این مطالبو میخوندن دیگه ایرانو با کشورای غربی مقایسه نمیکردن، ده نفر شهید واسه یه خاکریز! کاش این روحیه شهدا تو نسل امروز هم بود، راست گفتی مرشد جوون ها فقط با خوندن آگاه میشن.
فربد
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
شهدا و رزمندگان دوران جنگ انسانهای بسیار بزرگ و وصف نشدنی بودند درود بر روح بزرگ شهدای وطن و ارزوی سعادت و سلامت برای جانبازان و رزمندگان ماندگار جنگ.
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
یک عده خون و جون دادن و یک عده هم الان همه جا رو گرفتن و دارن همه چی رو میبرن
مهدی
| Slovenia |
۱۳:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
جوانها بخوانند یا مسئولین!!!!
شهرام از کانادا
|
Canada
|
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
یاد یاران یاد باد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
یاد باد آن روزگاران یاد باد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
ای کاش تیم هسته ای هم از جنس بسیجی ها بود اونوقت خرمشهر دوم را هم فتح می کردیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
الله اکبر
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
بله آزاد سازی خرمشهر موهبت بود که به دست خالی اما توانمد رزمندگان آزاد شد ولی ما چه کرده ایم با این دستها آنها را به سخره گرفتیم به آنها خندیدیم و هرجا رفتن گفتیم شما به اندازه خورده اید دیگر بس است بدون آنکه بدانیم آنان که خوره اند از نام این رزمندگان سوء استفاده کرده اند و به کام خویش ریخته اند زمانی که اینان سنگر می ساختند انان خانه های ویلایی ساختند و از معافیت های زمان جنگ بهره بردند الان آنها در بالا ایستاده اند و رزمندگان دیروز پایین و انان نگاهی هم به پایین نمی اندازند و فرزندانشان را فقط با نام جنگ آشنا کرده اند نه سختی های روز جنگ انها حتی بی آبی و سردی و گرمی روزهای جنگ را حس نکردند شاید روزی تکبیر الله اکبر همان رزمندگان به گوششان برسد تا قدر آزادی و آرامش الان را بدانند و بفهند که ملت ما مدیون این رزمندگان است تمام هستیشان را از این رزمندگان بی نام و نشان دارند بیاید قدر خود را جای آنها بگذاریم انان که هیچ گاه طعم به دنیا آمدن فرزندانشان را نچشیدند و فرزندانی که هیچ گاه نام بابا نبردند و همیشه حسرت دیدار دارند و مورد اهانت اهالی که انها را با نگاهها و حرف هایشان آزار می دهند
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
بسیارزیباومستدل دوست عزیزم افرین
فربد
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
متن خیلی عالی بود دمت گرم .
مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
اولا اجرشون با خداست. ثانیا به امتیاز همین نوشته خودت
نگاه کن پس معلومه که هنوز محبت همون شهدا و رزمندگان در دل ماها باقیست و هیچوقت فراموششان
نخواهیم کرد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۴
كجايند آن شهيدان خدايي پرنده تر ز مرغان هوايي
روحشان شاد و خوشا به حالشان كه اين زمان را نديدند.
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
کاش الان به داد خرمشهر و ابادان میرسیدن
فرید
|
Finland
|
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
ای کاش خرمشهر بعد از این همه مقاوت و رنج به حقش درزمینه توسعه عمرانی اقتصادی و اجتماعی برسه تمام مردم ایران و همه مسئولین به خرمشهر و آبادان و مردم خون گرمشون بدهکاران
پاسخ ها
حميد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
من هم با شما موافقم . در حق خرمشهر خيلي كم لطفي شده . البته من اهل ساوه هستم ولي روستاي كوچك ما در ازادسازي خرمشهر 4 تا شهيد داد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
خرمشهر حقشه تا به يكي از آبادترين شهرهاي ايران تبديل بشه..زيبا و با طراوت و داراي تمام امكانات شهري در حد شهرهاي بزرگ اروپايي ..اين كار با ايجاد تسهيلات قانوني و سرمايه گذاري بخش خصوصي كاملا امكان پذيره ..خرمشهر بندري آزاد و معاف از ماليات نه فقط قسنت اروند بلكه تمام منطقه و دعوت از سرمايه گذاران براي سرمايه گذاري و با ارايه امتيازات كامل در خصوص واردات و صادرات كالا..حقوق آزاد كشتيراني و ورود بدون ويزا براي خارجيان ...تاسيس واحدهاي صنعتي HI TECH و پارك هاي فناوري ...ترمينال ويژه سفرهاي عتبات عاليات و منطقه گردشگري و تفريحي در فصول سرد سال ...توسعه طرح هاي دانشگاهي و ايجاد خطوط پرتردد هوايي با استفاده از هواپيماهاي سبك و نقل و انتقال مسافر از شهرهاي اطراف . . . .
محمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
ما همه به شهدا بدهکاریم و بدهکاریم و....... تا ابد بدهکاریم اما به مردم خرمشهر و آبادان چرا بدهکاریم؟؟؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
زنده باد یاد و خاطره دلاورانی که جان پاکشون و تقدیم ناموس وطن کردن امیدوارم هیچ وقت تو این کشور شاهد جنگ نباشیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
فایل گرافیکی بسیار عالی بود. ممنون تابناک.
ایکاش برای عملیاتهای بزرگ دیگه هم ساخته یشه.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۳
بنام خدا
روز سوم خردادسال 1361 بشدت بيمار بودم و در آتش تب شديدي ميسوختم كسي هم نبود كه از من پرستاري كند بزحمت آب ولرمي نوشيدم و لباسي پوشيدم تا به پزشكي يا داروخانه اي برسم خيس عرق بودم و توان راه رفتن نداشتم و قلبم با هر قدمي كه بر ميداشتم بشدت ميزد چند صد متري محل سكونتم داروخانه اي بود كه در بالاي آن مطب يك پزشك قرار داشت خيابان يك طرفه بودو بيست دقيقه طول كشيد تا پياده به انجا رسيدم مطب تعطيل بود داخل داروخانه شدم تا مسكني تب بر بگيرم تا بطور موقت تب را پايين بياورم و بتوانم به بيمارستان ياپزشكي برسم از شدت ضعف زانوانم ميلرزيد داخل داروخانه كه شدم از راديو صدايي آشنا خبر داد " هموطنان عزيز توجه فرماييد هموطنان عزيز توجه فرماييد خونين شهر شهر خون و قيام آزاد شد " با مشتاني گره كرده به خيابان دويدم و فرياد الله اكبر سر دادم مردم با تعجب به من مينگريسند دقايقي بعد از تمام خانه ها و مغازه ها فرياد شادي و الله اكبر مردم بلند شد و من در درياي شعف ملي ازادي سرزمينم غرق شدم سالها از اين ماجرا گذشته و من در اين حيرت باقيم كه آن بيماري سخت چگونه در لحظه اي از تن من خارج شد .
دست و بازوي تمام عزيزاني را كه در آن حماسه بزرگ نقش داشتند ميبوسم التماس دعا
پاسخ ها
ناشناس
| Finland |
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
شنوندگان عزیز توجه فرمایید نه هموطنان توجه فرمایید
رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
این حال و رورز تما ملت ایران در آن روز به یاد ماندنی بود . اما فراموش نکنیم جهاد فعلی رو . خاطرات جهاد گذشته صرفا به درد مرور و از یاد نرفتن میخوره . الان وضعیت خرمشهر و بسیاری از شهرهای ما از آن موقع بهتر نیست . فکری به حال هموطنان محروممان در جنوب و غرب و شرق کرده ایم ؟ وای به حال برخی مسئولینی که پایه های قدرتشان بر روی خون جوانان شهید وطن قرار گرفته و
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟