سالروز بعثت حضرت محمد مصطفی (ص) در حالی گذشت که فضای کشور فاقد کمترین نشاط و شادی مورد انتظار بود و حداقل توقع از صداوسیما که کارآمدترین ابزار رسانهای در راستای افزایش نشاط اجتماعی است نیز برآورده نشد؛ اما چرا چنین فضایی حاکم است و انتظارات عمومی برای توسعه نشاط عمومی حتی در روزی چون عید بزرگ مبعث برآورده نمیشود؟
به گزارش «تابناک»، روز گذشته جهان اسلام به مناسب یک رویداد فرخنده تعطیل بود و مسلمین به شادی میپرداختند؛ شادیهایی که در کشورمان کمتر رخ نمود. دیروز همچون بسیاری از روزهای تعطیل بود؛ با این تفاوت که مجالسی برپا و سخنرانیهایی به مناسب برگزیده شدن پیامبر به مقام خاتم رسولان انجام شد و حقیقتاً نشانی که دیروز در ایران بود، بسیار کمتر از تصاویری بود که درباره این روز از دیگر کشورها منتشر شده است!
شاید مهمترین وظیفه رسانه ملی که فراگیرترین مجموعه رسانهای کشور است، در چنین روزی بر عهده صداوسیماست گخ به جز پخش چند کلیپ و همچنین تعدادی فیلم کمیک که در روزهای دیگر نیز پخش میشود، حرکت وسیعی در راستای افزایش نشاط اجتماعی نداشت و این ضعفی است که در همه بخشهای فرهنگی کشور نمایان است و تلویزیون ـ که اثرگذارترین رسانه است ـ بیشتر در معرض نقد از این زاویه قرار میگیرد.
هرچند شبکه نسیم تا اندازهای در این زمینه مؤثر عمل کرده، واقعیت اینکه بر خلاف روزهای سوگواری و برنامههای وسیع طراحی شده برای این روزها، برای میلاد معصومین و همچنین دیگر رویدادهای مبارک همچون عید مبعث، عید قربان، عید فطر و عید غدیر برنامه مشابهی طراحی نشده است؛ بنابراین، امید است در آیندهای نه چندان دور این وضعیت تغییر کند.
در این باره باید گفت، با مرور برنامههای چند سال اخیر، به جز سخنرانیهای مناسبتیِ مذهبی و کلیپهای تدوینی با تصاویر مدینه و مکه و... بر روی موسیقیهای مرتبط، نمیتوان محتوای دیگری دید، حال آنکه میشد با برنامهای حساب شده برای مبعث، اعیاد قربان، فطر و غدیر از دو یا سه روز پیش از برگزاری مراسم، به استقبال این روزهای فرخنده رفت و به این بهانه، شادی را به خانههای مردم و جامعه آورد.
شاید در این زمینه این نقد وارد باشد که متأسفانه سیاستگذاریِ عملی در این زمینه نشده و تمرکز نهادهای مذهبی نیز روی برنامههای سوگواری است که باید گفت این مسأله در آسیب رساندن به جاذبه مذهب و همچنین رسانههای مبلغ مذهب همچون تلویزیون نقش پررنگی دارد. این گونه به نظر میرسد که بلد نیستیم شاد باشیم و تلاشی هم در این راستا نمیشود، چرا که به هر حال احتمال ایجاد هزینه در فضای شاد نسبت به فضای حزن آلود بیشتر است و به همین دلیل، بسیاری از آنهایی که باید در این حوزه وارد شوند، ترجیح میدهند بیرون گود بمانند.
همه اینها در حالی است که شاید ما به تولید اندیشه گسترده در این زمینه نیاز نداشته باشیم و نگاهی به برنامههای دیگر کشورهای اسلامی نظیر مالزی برای چنین روزهایی بتواند راهگشا باشد و اندکی مطالعات تطبیقی و پیاده سازی در کشورمان، این خلأ بزرگ را برطرف سازد. به این ترتیب، تلویزیون نیز میتواند در چنین روزهایی از دیگر رسانههای اسلامی برداشت کرده و این ظرفیت را نادیده نگیرد. نباید این حقیقت را از نظر دور داشت که اگر در این زمینه حتی در جشنها نیز کمکاری کنیم، تبلیغات باطل عدهای مبنی بر مخالف مذهب با شادی برجسته پررنگ میشود و این به سود کسی نیست.