روندی که پیمودن آن در کمتر از چند ماه ممکن نبود، مدتی است تعطیل شده؛ حال آنکه به نظر میرسید، با توجه به مسائل روز جامعه، رفع نقص امثال این پروسه، در اولویت کاری تمامی مسئولان قرار گیرد!
به گزارش «تابناک»، جوانانی که در آغاز زندگی مشترک برای دریافت وام ازدواج، باید ماهها دوندگی کرده و به اصطلاح هفت خوان را پشت سر بگذارند، مدتی است با لغو پرداخت این وام سرخورده شده و نمیدانند گلایه به کجا ببرند.
از یک سو دولتمردان از نبود منابع مالی برای پرداخت در قالب این وام میگویند و
ابراز امیدواری میکنند که با اشتغال آفرینی، جای خالی آن را پرکنند، از سوی دیگر نمایندگان مجلس یا سکوت کرده و یا بدون ارائه راهکاری، توصیه میکنند پرداخت این وام از سر گرفته شود و در نهایت وزارت جوانان تلویحا فراخوان میدهد که خیرین پا پیش گذاشته و به یاری بیایند تا آب پاکی روی دست همه ریخته باشد.
اما این رویدادها در حالی رخ میدهد که سالهاست نرخ ازدواج در کشورمان به شدت رو به کاهش است و تنها در سال گذشته با 7.9 کاهش، شمار ازدواجهای رقم خورده در سراسر کشور را به کمتر از 800 هزار رسانده (حدود 760 هزار پیوند) است.
این در حالی است که در چند سال اخیر، پیک هرم جمعیتی کشور از محدوده جوان به میانسال ارتقا یافته و نگرانی از پیری قریبالوقوع جمعیت کشور، تا آنجا فراگیر شده که تعدیل و تغییر سیاستهای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را فراهم آورده است.
شاید نیاز به گفتن نباشد که تأثیر وام ازدواج، به ویژه در شرایط سخت اقتصادی سالهای اخیر در شکلگیری زندگیهای مشترک انکارناشدنی است، زیرا میتواند دست کم بخشی از مشکلات فراوان پیش روی زوجهای جوان را مرتفع کرده و با کاهش فشارهای وارده به ایشان، به پایداری پیوند ایشان یاری کند، ولی از این روی این مطلب بدیهی را باید یادآوری کرد، ظاهرا کم نیستند مسئولانی که به آن بی توجه هستند.
با اندکی تأمل در این حقیقت مغفول مانده، درخواهیم یافت اگر قرار باشد تغییری در وضعیت موجود نرخ زادآوری در کشور پدید آورد، خیلی پیشتر از آنکه بخواهیم به رفع مشکلات پیش روی جوانان در ازدواج پرداخته و با امثال اشتغال آفرینی، تهیه مسکنهای ارزان قیمت و طرحهای طولانی مدتی از این دست به جنگ مشکلات و معضلات برویم، باید وضع موجود را حفظ کنیم!
به عبارت بهتر، باید از هر گونه تغییر در روند کنونی ـ که بیم آن میرود اثر کاهنده بر ازدواج بگذارد ـ به شدت پرهیز کرده و برای مقابله با آنها، از همه توانمان بهره گیریم؛ حقیقتی که در توقف پرداخت وام ازدواج اثری از آن به چشم نمیخورد و از این روی، جا دارد دولتمردان، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان را نقد کرده و از کوتاهی ایشان گلایه سر دهیم.
آنچه روشن است، اگر به یاد بیاوریم که نقش مشکلات اقتصادی در شکل نگرفتن زندگی مشترک و همچنین پاشیده شدن زندگیهای شکل گرفته بسیار قابل توجه است، درخواهیم یافت که حذف وام ازدواج، به هر علتی که باشد، تا چه اندازه میتواند خانوادهها و جوانان را به مشکل گرفتار کرده و تلاش برای تأمین جای خالی آن، توانایی تشکیل زندگی را از ایشان بگیرد.
این در حالی است که وام ازدواج، به رغم مشکلات متعددی که در راه دریافت آن وجود داشت، سالهاست جاری و ساری بوده و در سایه تداوم آن، نقشی کارآمد در حساب و کتابهای آغازین زندگی زوجین داشته و حذف ناگهانی آن اتفاقی شوکآور به شمار میآید؛ حکایتی شبیه حکایت پرداخت یارانه نقدی که زندگی بسیاری از مردم به آن وابسته شده و ترس از برهم خوردن تعادل جامعه، مانع از هر کاری درباره آن شده است.
بدین ترتیب، جا دارد از مسئولان بخواهیم همان گونه که به مانند پرداخت یارانههای نقدی، وعده استفاده از تمامی فرصتهای ممکن برای ادامه پرداخت آن را میدهند، برای وام ازدواجی که به مراتب کمتر از آن است و حداکثر یک بار در زندگی هر فرد، امکان دریافت آن وجود دارد، تا آنجا خود را به آب و آتش بزنند که مصوبه تدارک ببینند و قانونگذاری و حتی استقراض کنند تا مبادا در شرایطی که میبایست نرخ ازدواج را افزایش دهیم، در سکوت کامل آنچنان تعلل کنیم که اثر سوء آن در سالهای بعد آشکار شود و البته جبران شدنی نخواهد بود.
چه اشکالی دارد میان اخباری که پیرامون برداشت از امثال صندوق ذخیره ارزی میشنویم، یک بار هم خبر برسد که برای جوانان دست به ذخایر کشور بردهایم؛ برداشت از ذخایر مادی کشور برای ذخایر همیشگی مملکت که آینده و هست و نیست همه مان هستند؟!