مصطفي داننده در ابتکار نوشت:
متفاوت بودن، يک رسم ديرينه در فضاي اجتماعي کشور است. همه دوست دارند وقتي به مسئوليتي ميرسند و يا پستي ميگيرند متفاوت باشند؛ حالا فرق نميکند که سرمربي تيم ملي باشي يا رئيس جمهور، دوست داري نسبت به فرد قبلي خود متفاوت باشي تا بگويند او با قبلي فرق دارد. گاهي اين تفاوت خوب است و گاهي هم اين تفاوت زمينه ساز مشکلات فراواني ميشود به ويژه که اگر در سطح عالي کشور و رياست قوه مجريه باشد.
مردم ايران طي 9 سال گذشته به خوبي اين متفاوت بودن را درک کردهاند، ابتدا با ظهور محمود احمدي نژاد و بعد از آن ظهور حسن روحاني. احمدي نژاد که با پيروزي بر آيتالله هاشمي به قدرت رسيده بود، از همان روزهاي اول صحبت از تغيير وتفاوت ميکرد و ميخواست به گونهاي رفتار کند که مردم بگويند او با ديگران فرق دارد. نحوه لباس پوشيدن، سخن گفتن، تصميم گرفتن، نصب کردن، عزل کردن و همه و همه نشان ميداد که احمدي نژاد، نسبت به خاتمي و هاشمي رئيس جمهور متفاوتي است.
اين تفاوت اما مشکلات فراواني را براي کشور به وجود آورد و اين خواست شهردار سابق تهران براي متفاوت بودن، زمينه ساز بحرانهاي اجتماعي و سياسي در کشور شد و کار را به جايي رساند که احمدي نژاد با سياسيون بزرگ و کوچک ايران درگير شود و حتي پاي اين درگيريها به مجلس شوراي اسلامي نيز باز شود و دو رئيس قوه پيش چشم ملت به درگيري لفظي باهم پرداختند. بعد از پايان عصر احمدي نژاد، رئيس جمهوري به قدرت رسيد که او هم دوست داشت يک رئيس جمهور متفاوت لقب بگيرد.
روحاني از همان روزهاي اول با توجه به شناختش از فضاي سياسي کشور و سابقه فعاليتش در قوه مقننه، قوه مجربه و مجمع تشخيص سعي کرد، چهرهاي معتدل از خود معرفي کند و دست دوستي خود را به سمت تمام نهادهايي که احمدي نژاد پنجه در پنجه آنها انداخته بود دراز کرد. او حتي سعي کرد با « کليد» معروف خود، درهايي که در زمان احمدي نژاد در سياست خارجي بسته شده بود، باز کند تا مردم به خوبي متوجه شوند رئيس جمهور روحاني امروز ايران با رئيس جمهور مکلاي ديروز متفاوت است.
روحاني براي اينکه مردم بيشتر اين معنا را باور کنند، برخلاف رئيس جمهور پيشين و حتي بسياري از سياستمداران ايران، فرهنگ معذرت خواهي را نيز در ايران باب کرد و در حالي که بسيار مردم منتظر بودند، روحاني بگويد: «در محله ما براي سبد کالا صف نبود» از مردم عذرخواهي کرد. روحاني حتي در آخرين کنفرانس خبري خود، از تفاوتش با احمدي نژاد سخن گفت و اعلام کرد که:« اينکه شب خواب ببينيم و صبح تصميم بگيريم، اين در دولت ما وجود ندارد. اگر اکثريت جلسه نظرشان چيز ديگري باشد من در جلسات عقب نشيني مي کنم. من در يارانه نظر ديگري داشتم ولي جمع اقتصادي ما نظر ديگري داشتند و من تسليم نظر آنها شدم. مردم به من اختيار داده اند که با خرد جمعي و مشاورت به تصميم برسم نه اينکه هر کاري خودم خواستم انجام دهم.»
روحاني با تمام وجودش ميخواهد بگويد که احمدي نژاد نيست و اين را ميشود در يک سال سپري شده از زماني که نام او صندوقها خارج شد، مشاهده کرد.