«کیروش» اقتصاد ایران کجاست؟
جهان صنعت نوشت:
اگرچه ایران در دقیقه 91 بازی را به آرژانتین واگذار کرد اما اولا ناداوری داور برای تمامی صاحبنظران داخلی و خارجی فوتبال غیرقابل انکار است، ثانیا آرژانتین از پیشتازان ورزش فوتبال جهان و از مدعیان دایم و مستمر قهرمانی جهان بوده و است.
قبل از شروع بازیهای جامجهانی کسی فکرش را هم نمیکرد تیم ملی ایران با تیم نیجریه که قهرمان قاره آفریقاست مساوی و در تمام مدت قانونی در مقابل تیم آرژانتین (با بازی لیونل مسی، بازیکن برتر جهان) مقاومت کند و نهتنها دروازهاش باز نشود بلکه به دفعات دروازه حریف را با خطر جدی باز شدن مواجه کند و اگر همین سبک و سیاق مدیریت تیم ملی تداوم یابد ایران میرود تا به مرحله بعدی صعود کند و شاید خیلیها حتی این جرات و جسارت را یافتهاند که انتظار صعود تیم ایران به مراحل بالاتر را نیز در دل و ذهن خود راه دهند و این دگرگونی و تحول تحسینبرانگیز تحقق نمییافت مگر با مدیریت صحیح و مدبرانه و دور از هیاهوی کارلوس کیروش.
ایشان با انتخابهای سنجیده و ضابطهمند، سفارشات دلالان، دوستان و منتقدان فعال در فوتبال را نادیده انگاشته و اعضای تیم اعزامی به برزیل را براساس شایستگی و توانمندی بالقوه آنها انتخاب کرده، سپس دانش ورزشی و توانمندیهای آنها را با هوشیاری و درایتی که خود داشت مدیریت کرد و از قوه به فعل درآورد و نتیجه این شد که از تعدادی بازیکن نهچندان معروف و غوغاسالار؛ تیمی ساخت مطرح، پرتلاش و باتکنیک که حالا تیمهای بزرگ جهان نمیتوانند آن را نادیده انگارند که هیچ حتی نمیتوانند آن را دستکم بگیرند.
به شهادت آنچه کیروش در فوتبال ایران انجام داد و همچنین به گواهی آنچه مهاتیر محمد در اقتصاد مالزی حدود دو دهه ایجاد کرد، میتوان در ایران و در سایر زمینههای اجتماعی و اقتصادی نیز تحول ایجاد کرد و شگفتی آفرید، به طوری که همه را با ناباوری مواجه ساخت.
شرط لازم و کافی برای دستیابی به چنین تحولی این است که فردی به مثابه سرمربی یک تیم برجسته سکاندار کشتی توفانزده اقتصاد این کشور شود که واقعا و به معنای اعم و اخص کلمه، دانا و توانا باشد. دانایی به آن معنی که نهتنها با تمام زیر و بمهای اقتصاد کشور به طور علمی و عملی آشنایی داشته و به تمامی علل و عوامل نقصانها و ناکارآمدی اقتصاد کنونی اشراف و آگاهی داشته باشد بلکه راههای برطرف کردن و از بین بردن علل و عوامل یادشده را نیز به خوبی بداند. مانند پزشک حاذقی که از روی عوارض بیماری و ظاهر بیمار هم درد را تشخیص میدهد و هم داروی آن را تجویز میکند و سرانجام بیمار خوب و سالم میشود.
همچنین توانایی به این معنی است که سرمربی تیم اقتصاد کشور باید کسی باشد که بتواند با استفاده از دانش و بینش خود به طور مصمم و بیملاحظه موانع سر راه برای رساندن کشور به رستگاری اقتصادی را با شهامت و جسارت از سر راه بردارد.
سرمربی تیم اقتصاد ایران باید اعضای اجرایی تیم خود در تمام ردههای سازمانی اقتصاد کشور را براساس ضابطه و شایستگی انتخاب کند، به طوری که خصوصیت دانایی و توانایی خود در همه آنها نیز موجود بوده و تا انتهای ساختار سازمانی اقتصاد تسری داشته باشد و این همان است که از ابتدای انقلاب گفته میشود؛ انتخاب اصلح.
شاخص دیگر توانایی سرمربی یادشده شهامت و جسارت ایستادگی در مقابل خواستهها و قطعا مانعتراشیهای دلالان، واسطهها، رانتخواران و افراد وابسته به کانونهای قدرت و ثروت است که منافع و شادکامی آنها در گرو بدبختی و فلاکت توده مردم ایران میباشد. با علم به اینکه به جرات میتوان گفت تامین معاش و راحتی مردم در راس دغدغههای بزرگان و دلسوزان نظام است، اخذ مجوز برای از میان برداشتن موانع، مشکلات و همچنین از بین بردن زالوهای اقتصادی که حدود یک دهه است به چیزی کمتر از مکیدن خون مردم رضا نمیدهند، کار سختی به نظر نمیرسد.
این دو بازی ایران در برزیل شاهدی است عینی و ملموس بر این باور که مدیریت لایق و کارآمد در همه زمینهها میتواند نتایجی را پدید آورد که موجب تعجب و تحسین همگان باشد، نه فقط در فوتبال. تنها کاری که باید کرد این است که کارلوس کیروش اقتصاد کشور را پیدا کرد.
اگرچه ایران در دقیقه 91 بازی را به آرژانتین واگذار کرد اما اولا ناداوری داور برای تمامی صاحبنظران داخلی و خارجی فوتبال غیرقابل انکار است، ثانیا آرژانتین از پیشتازان ورزش فوتبال جهان و از مدعیان دایم و مستمر قهرمانی جهان بوده و است.
قبل از شروع بازیهای جامجهانی کسی فکرش را هم نمیکرد تیم ملی ایران با تیم نیجریه که قهرمان قاره آفریقاست مساوی و در تمام مدت قانونی در مقابل تیم آرژانتین (با بازی لیونل مسی، بازیکن برتر جهان) مقاومت کند و نهتنها دروازهاش باز نشود بلکه به دفعات دروازه حریف را با خطر جدی باز شدن مواجه کند و اگر همین سبک و سیاق مدیریت تیم ملی تداوم یابد ایران میرود تا به مرحله بعدی صعود کند و شاید خیلیها حتی این جرات و جسارت را یافتهاند که انتظار صعود تیم ایران به مراحل بالاتر را نیز در دل و ذهن خود راه دهند و این دگرگونی و تحول تحسینبرانگیز تحقق نمییافت مگر با مدیریت صحیح و مدبرانه و دور از هیاهوی کارلوس کیروش.
ایشان با انتخابهای سنجیده و ضابطهمند، سفارشات دلالان، دوستان و منتقدان فعال در فوتبال را نادیده انگاشته و اعضای تیم اعزامی به برزیل را براساس شایستگی و توانمندی بالقوه آنها انتخاب کرده، سپس دانش ورزشی و توانمندیهای آنها را با هوشیاری و درایتی که خود داشت مدیریت کرد و از قوه به فعل درآورد و نتیجه این شد که از تعدادی بازیکن نهچندان معروف و غوغاسالار؛ تیمی ساخت مطرح، پرتلاش و باتکنیک که حالا تیمهای بزرگ جهان نمیتوانند آن را نادیده انگارند که هیچ حتی نمیتوانند آن را دستکم بگیرند.
به شهادت آنچه کیروش در فوتبال ایران انجام داد و همچنین به گواهی آنچه مهاتیر محمد در اقتصاد مالزی حدود دو دهه ایجاد کرد، میتوان در ایران و در سایر زمینههای اجتماعی و اقتصادی نیز تحول ایجاد کرد و شگفتی آفرید، به طوری که همه را با ناباوری مواجه ساخت.
شرط لازم و کافی برای دستیابی به چنین تحولی این است که فردی به مثابه سرمربی یک تیم برجسته سکاندار کشتی توفانزده اقتصاد این کشور شود که واقعا و به معنای اعم و اخص کلمه، دانا و توانا باشد. دانایی به آن معنی که نهتنها با تمام زیر و بمهای اقتصاد کشور به طور علمی و عملی آشنایی داشته و به تمامی علل و عوامل نقصانها و ناکارآمدی اقتصاد کنونی اشراف و آگاهی داشته باشد بلکه راههای برطرف کردن و از بین بردن علل و عوامل یادشده را نیز به خوبی بداند. مانند پزشک حاذقی که از روی عوارض بیماری و ظاهر بیمار هم درد را تشخیص میدهد و هم داروی آن را تجویز میکند و سرانجام بیمار خوب و سالم میشود.
همچنین توانایی به این معنی است که سرمربی تیم اقتصاد کشور باید کسی باشد که بتواند با استفاده از دانش و بینش خود به طور مصمم و بیملاحظه موانع سر راه برای رساندن کشور به رستگاری اقتصادی را با شهامت و جسارت از سر راه بردارد.
سرمربی تیم اقتصاد ایران باید اعضای اجرایی تیم خود در تمام ردههای سازمانی اقتصاد کشور را براساس ضابطه و شایستگی انتخاب کند، به طوری که خصوصیت دانایی و توانایی خود در همه آنها نیز موجود بوده و تا انتهای ساختار سازمانی اقتصاد تسری داشته باشد و این همان است که از ابتدای انقلاب گفته میشود؛ انتخاب اصلح.
شاخص دیگر توانایی سرمربی یادشده شهامت و جسارت ایستادگی در مقابل خواستهها و قطعا مانعتراشیهای دلالان، واسطهها، رانتخواران و افراد وابسته به کانونهای قدرت و ثروت است که منافع و شادکامی آنها در گرو بدبختی و فلاکت توده مردم ایران میباشد. با علم به اینکه به جرات میتوان گفت تامین معاش و راحتی مردم در راس دغدغههای بزرگان و دلسوزان نظام است، اخذ مجوز برای از میان برداشتن موانع، مشکلات و همچنین از بین بردن زالوهای اقتصادی که حدود یک دهه است به چیزی کمتر از مکیدن خون مردم رضا نمیدهند، کار سختی به نظر نمیرسد.
این دو بازی ایران در برزیل شاهدی است عینی و ملموس بر این باور که مدیریت لایق و کارآمد در همه زمینهها میتواند نتایجی را پدید آورد که موجب تعجب و تحسین همگان باشد، نه فقط در فوتبال. تنها کاری که باید کرد این است که کارلوس کیروش اقتصاد کشور را پیدا کرد.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۴۳
انتشار یافته: ۱۵
باور بفرمائید حکایت ایران داستان آفتابه لگن 7 دست شام نهار هیچی میباشد حداقل درزمینه اقتصاد چندسال میباشد مشکل هدررفت انرژی درصنعت فولاد رادرقالب طرحی که بیش از 15 سال برای به نتیجه رسیدن آن تلاش کرده ام وثبت اختراع نیزکرده ام بطوری که با اجرای این طرح حدود30%مصرف انرژی کاهش پیدا کرده ونیز 20%تولیددرفولادسازیها افزایش پیدا میکند وهچنین نوعی ازتوربین بادمحور افقی 100%منحصربفردطراحی ومدلسازی کرده ام که میزان تولید برق آن 2/5 برابرتوربینهای معمول میباشد وتقریبا باتمام جاهایی که لازم بوده مکاتبه وارتباط برقرار کرده ام به دفتر رئیس جمهور هم نامه نوشتم ولی هیچ ترتیب اثری داده نشد البته دلیل آنرامیدانم نه دلالم نه سفته باز تنها وتنها بلدم کار بکنم من آخرش نفهمیدم اینهمه فریاد واانرژیا دراین کشور سر میدهند پس برای چی هست خدا توفیقتان بدهد اگر حذف نکنید تابناک جان
دو نمونه كى روش و ولاسكو نشان داد ما از نظر نيروى انسانى و شرايط محيطى چيزى كمتر از پيشرفته ترين كشورهاى دنيا نداريم. آنچه كم داريم مديرانى است كه در آگاهى روزآمد و در تراز جهانى داشته باشند. و مهمتر آنچه كم داريم شجاعت به كار گيرى مديران ورزيده بين المللى فارغ از مليت آنها است. آنچه كم داريم فهم اين مطلب است كه امروزه تخصص و آگاهى امرى جهانى است و ربطى به يك مليت و يا ملت خاص ندارد. در اين زمينه ذكر چند مثال خالى از لطف نيست:
١- مالزى كه با درايت ماهاتير محمد و انتخاب بهترين مديران دنيا به عنوان مشاور سرنوشت يك ملت را با حفظ منافع و مواضع انقلابى متحول كرد. حدود ٢٠ سال پيش وقتى براى امكان سنجى پروژه اى ملى به اين كشور سفر كرده بوديم، از مشاورين ايشان شنيديم كه در زمينه تكنولوژى از مدير عامل مايكروسافت، اينتل و سيسكو دعوت نموده تا به عنوان مشاور فناورى ايشان را كمك نمايد.
٢- ژاپن روزى مهد مديريت دنيا نام داشت و مديران آمريكايى براى كسب تجربيات آنان به اين كشور سفر ميكردند. ليكن وقتى يكى از بزرگترين كمپانى هاى خودروسازى آنها (نيسان) با بحران مواجه مى شود، با تواضع كامل از يكى از موفق ترين مديران خودروسازى دنيا (مديرعامل رنو) دعوت مى نمايند تا شركت ورشكسته نيسان را نجات دهد و او پس از چند سال نيسان را به يكى از پر فروش ترين هاى دنيا تبديل مى نمايد.
٣- حاكم دبى وقتى به علت اختلاف با بحرين و شركت هواپيمايى گلف اير، تصميم به راه اندازى شركت هواپيمايى مى كند از مديرعامل بازنشته يكى از قديمى ترين شركت هاى هواپيمايى دنيا به عنوان مديرعامل دعوت به كار مى كند. در خاطرات يك خبرنگار اروپايى در كتاب دبى آمده كه فقط ١٥ ميليون دلار در اختيار او قرار مى دهد و ميگويد اين آخرين پولى است كه در اختيار تو قرار ميدهم. اين شركت پس از نزديك به يك دهه هم اكنون يكى از بزرگترين خطوط هدوايى دنيا با قريب ١ ميليارد دلار سود سالانه است. در همين كتاب آمده كه حاكم دبى وقتى تصميم به توسعه دبى ميگيرد حدود ٥٠ مشاور از ميان بهترين مديران دنيا را در زمينه تجارت، مالى و بانكدارى، حمل ونقل، شهرسازى و .... استخدام مى كند. البته بانظارت سه مدير امين از طرف خودش كه كليه عمليات مالى را كنترل مى كنند. نكته جالب آنكه مليت اين مديران از ٣٠ كشور مختلف از استراليا تا آفريقاى جنوبى از اروپا تا آمريكاى جنوبى و ... ميباشد. حاصل آنكه امروز فقط شركت ساختمان سازى اعمار قريب ٧٠٠ ميليارد دلار پروژه عمرانى در داخل و خارج امارات را مديريت مى نمايد.
حال اگر ما چون ورزش بطور مثال در صنعت خودروسازى از مديران لايق بين المللى و حتى احيانا ايرانى و تجربيات آنان استفاده ميكرديم، چنين وضعى داشتيم؟ آيا به قول شما اگر در بانكدارى و شهرسازى و ... بهترين مديران تراز اول دنيا را با اختيار تام به خدمت ميگرفتيم هزينه آن بيشتر از وضع فعلى بود.
نمونه موفق آن در داخل همكارى است كه اخيرا با يكى از نوادر علم پزشكى كه اتفاقا ايرانى است (پروفسور سميعى) در پيش گرفتيم كه ثمرات آن را در سالهاى آينده به چشم خواهيم ديد.
آيا ساختن صنعت و تجارت و كشاورزى و بهداشت اين مملكت اهميت كمترى از واليبال و فوتبال نزد مسئولان دارد؟
البته نخستين پيش نياز اين امر آن است كه:
١- تواضع پيشه كنيم و اعتقاد هنر نزد ايرانيان است و بس را به كنارى نهيم.
٢- نگاه امنيتى به اين مقوله را به كنار گذاشته و هر غير ايرانى را به چشم جاسوس نگاه نكنيم.
٣- به اين باور برسيم كه بهترين مديران دنيا الزاما انگليسى و آمريكايى نيستند.
٤- براى به كار گيرى اين مديران تراز اول حاضر به هزينه كردن در خور باشيم و بدانيم آثار دراز مدت آن قابل اندازه گيرى نيست.
٥- آمادگى برخورد با مافيا هاى قدرت در فيلد هاى مختلف را داشته باشيم كه اولين مخالفان اين ايده همان هايى هستند كه منافع كلان در ادامه وضع موجود دارند. همين مشكل را در ورزش مشاهده مى كنيم كه حاضر نيستند حضور مربيان درجه يك بين المللى برتابند.
با پوزش از طولانى شدن كلام. اميدوارم منتشر كنيد.
كجاست مهاتمير محمد اقتصاد ما
امشب بوسنی ایران رو لوله میکنه و میفهمید که اقتصاد ایران با امثال کی روش هم به هیچ جا نمیرسه
ایشان با انتخابهای سنجیده و ضابطهمند، سفارشات دلالان، دوستان و منتقدان فعال در فوتبال را نادیده انگاشته
همه جا دلالان وجود دارن نمی ذارن اونایی که لایق هستن بیان جلو و پیشرفت کنن
زنده با کی روش ، زنده باد
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟









