نعمت احمدی، حقوقدان در شرق نوشت:
«کارتزرد» نمایندگان به وزیر کشور و مهمتر از همه نمایش چهره زنانی که جوراب مدشده امروز معروف به «ساپورت» را پوشیدهاند حتی اگر به قصد استیضاح وزیر کشور باشد به حرمت چند زن و دختری که با تاسف عکس آنان بر«مانیتور» مجلس نقش بست لطمه وارد آورد و این گناهی نابخشودنی است. نمیدانم چرا رییس جلسه مانع نمایش تصویر زنان نشد؟ از آن مهمتر آیا مسوول حجاب، وزیر کشور است؟
یک بخش از وظایف وزیر کشور برمیگردد به مسوولیت وی در نیروی انتظامی که از طرف مقاممعظمرهبری به وی تفویضاختیار شده است. اتفاقا کارتزردی که به وزیر کشور داده شد به همین بخش از شرح وظایف وی برمیگردد در حالیکه بیش از 26نهاد مسوول در کشور داریم که هر کدام از آنها به نوعی به حجاب و عفاف بستگی دارند و علیالظاهر دامن از هر نوع مسوولیت مبرا دارند. اینکه این «کارتزرد»ها ماهیتی سیاسی دارد، یک روی قضیه است اما موتور استیضاحی که راه افتاده و وزرای مسکن و شهرسازی، جهاد کشاورزی، علوم و نیرو را هدف قرار داده است را چگونه باید تفسیر کرد؟
نگارنده بهعنوان عضوی کوچک از جامعه کشاورزی کشور و آشنا به نحوه اداره این وزارتخانه متاسفم که بگویم سیاسیترین استیضاح را باید در استیضاح حجتی جستوجو کرد. مرد بیادعایی که اصلا موافق نبود دوباره به وزارت کشاورزی وارد شود. وزارت کشاورزی در دوره محمود احمدینژاد به حقیقت شخم خورد و از ساختمان وزارتخانه گرفته تا مسوولیتهای وزیر و دایره کاری او، تکهپاره شد. مقامات دولتی به درستی گفتهاند که فعلا مشغول آواربرداری هستیم. مگر رییسجمهور نگفت وقتی سکان اداره کشور را به دست گرفتم در بعضی از استانها تنها برای سهروز گندم ذخیره داشتیم؟ هرچند تامین گندم برعهده وزارت بازرگانی است اما مدیریت تولید محصولات کشاورزی بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است پس وزرای سابق چه کردند؟ وضع تولید ما به کجا رسید؟
قصه واردات محصولات کشاورزی قصه پرغصهای بود که نگارنده دهها مطلب پیرامون آن نوشتم؛ از پرتقال اسراییلی تحت نام پرتقال مصری گرفته تا انگور شیلیایی، از موز و آناناس تا زردآلوی چینی! وزرای کشاورزی دولت نهم و دهم بلایی بر سر بخش کشاورزی کشور آوردند که فروشگاههای ما پر از تولیدات کشاورزی دیگر کشورها شد و تعطیلی مزارع و باغات را ارزانی داشتند. برای نمونه، پسته محصولی ارزآور است و سالانه نزدیک دومیلیارددلار ارز حاصل از صادرات پسته است؛ سالی حدود 150هزارتن پسته تولید میکنیم که بعد از آمریکا مقام دوم را در جهان داریم. مقام اولی را مدتهاست به رقیب آمریکایی واگذار کردیم حدود 15 تا 20هزارتن مصرف داخلی پسته است و ایرانیان مرغوبترین پسته را مصرف میکنند. مابقی پسته باید صادر شود و همه همت تولیدکنندگان پسته این است که بازار مصرفی پردوامی را دستوپا کنند. با این حال آمریکاییان با تکیه بر مدیریت بالایی که در بخش بازاریابی دارند، همیشه درصددند بازار در اختیار ایرانیان را از دستمان خارج کنند.
حوالی ژانویه سال2012 و نزدیک به عید سال نو کشور چین و ژاپن که بزرگترین بازار مصرف ایران هستند، با افزایش قیمت دلار و نوسانات آن قیمت پسته که محصولی صادراتی است افزایش پیدا کرد. معاوناول رییسجمهور سابق که گویی همه مصایب و مسایل کشور را حل کرده است از انجمن پسته دعوت میکند که باید پسته ارزانقیمت تحویل مردم دهید والا صادرات پسته را ممنوع میکنم! گویی مسوول انجمن پسته انباردار یا تولیدکننده پسته کشور است تا به درخواست معاوناول رییسجمهور لبیک بگوید. ناگهان معاون اول رییسجمهور بخشنامه صادر و اعلام کرد صادرات پسته تا اطلاع ثانوی ممنوع است. این بخشنامه ضربهای به صنعت پسته وارد کرد که تا هنوز هم نتوانسته قد علم کند. یکی از تولیدکنندگان ایرانی پسته کالیفرنیا میگفت اتحادیه تولیدکنندگان پسته کالیفرنیا بعد از این تصمیم دولت ایران جشن گرفتند که در عالم رقابت تجاری با چنین دستوری از طرف رقیب روبهرو شدند و بهسرعت بازار ایران را که با چنگ و دندان به دست آورده بودیم از آن خود کردند. اگر به گمرک ایران سری بزنید و به فهرست اقلام وارداتی محصولات زراعی نیمنگاهی بیندازید آه از نهاد آدمی بلند میشود.
اخیرا اما وزیر محترم جهاد کشاورزی واردات محصولاتی که تولید داخلی داریم را با هدف حمایت از تولیدات داخلی ممنوع اعلام کردند و بخش کشاورزی اندکی امیدوار شد. در سوی مقابل، مافیای واردات محصولات کشاورزی به راه افتاد و هرچه خواستند علیه وزیرجهاد کشاورزی سمپاشی کردند اما نمیدانم چرا نمایندگان مجلس وزیر جهاد کشاورزی را در فهرست استیضاح قرار دادند؟ وزیری که وقتی سکان اداره وزارت کشاورزی را به دست گرفت، سال زراعی شروع شده بود اما دریغ از تامین کود شیمیایی برای کشت گندم، از مسوولان وزارتخانه شنیدم و در یکی از مصاحبههای وزیر هم گفته شد چک شخصی خود را برای تامین کود شیمیایی گندمکاران تضمین سپردند. هرچند باور دارم از همان ابتدا، برخی نمایندگان مجلس پاسخ همراهی و مثبتاندیشی روحانی را ندادند، اما این میزان رفتار غیراصولی با رییسجمهوری که به مجلس احترام میگذارد، دور از ذهن بود.
اگر امکان سنجش وجود داشت؛ معلوم میشد که کثیری از نمایندگان باور نداشتند روحانی رییسجمهور میشود. مطالبات مردم، هنوز، همانی است که در غروب 24خرداد آنان را به پای صندوقهای رای کشاند. حالا این برخی چهرههای خاص مجلس هستند که خاکریز مقابله را بلند کرده و در طول یکسال گذشته، بارها وزرا را به مجلس کشانده و ناگهان پنجنفر پنجنفر، وزرا را در فهرست استیضاح قرار میدهند. اما رییسجمهور باید و باید به حمایت از وزرای خود تمامقد بلند شود و همین راه را ادامه دهد. در عین حال؛ همه تلاش کنیم مجلس بعدی را به افراد شایسته که پیام اکثریت مردم را شنیدهاند بسپاریم. برخی نمایندگان فعلی میخواهند ایام باقیمانده خود را نیز در مصاف با دولت «تدبیر و امید» سپری کنند.