سینمای ایران در سالهای اخیر با رشد یک تیپ خاص روبهرو شده که عیارشان برای سنجش کیفیت رویدادها و آثار سینمایی رقمهایی است که در پاکت دریافت میکنند؛ چهرههایی که متأسفانه گاهی قالب منتقد به خود میگیرند و گاهی در جایگاه خبرنگار مینشینند، ولی در عمل هیچ نسبتی با این دو گروه ندارند و به شدت در جامعه سینمایی به باجخواهی شهرت یافتهاند.
به گزارش «تابناک»، در سالهای اخیر، وبسایتهای تخصصی سینمایی رشد فزایندهای داشتهاند که نقش کارآمدی در شناخت سینمای ایران برای عموم مردم داشتهاند؛ مردمی که بر خلاف گذشته به جای نشریات مکتوب در فضای آنلاین پیگیر اخبار و تصاویر هستند و از قضا به اخباری که در فضای مجازی به دست میآورند و صفت تواتر شامل حالشان میشود، استناد میکنند.
این رویداد مثبت تا آنجا قابل تأیید است که پشت صحنه این وبسایتهای تخصصی، چهرههای باسواد رسانهای و سوادِ حداقلی در حوزه سینما و از همه مهمتر سلامت نسبی حضور داشته باشند تا مخاطب عام ـ که به عقبه بسیاری از اخبار احاطه ندارد ـ اسیر بازیهای رسانهای نشود و بابت این بازیها هزینهای ولو به اندازه چند بلیت سینما از جیبش نرود، چه رسد به هزینههای دیگر.
هرچند بسیاری از رسانههای تخصصی در حوزه سینما، به لحاظ تخصصی از حرفهایترین رسانهها هستند، با این حال معدود وبسایتهایی نیز هستند که عملاً فضای سینما را به عرصهای برای کسب و کار بدل کردهاند و رسماً برای تبلیغ آثار سینمایی مطالباتی را مطرح میکنند که در نوع خود عجیب بوده؛ اما متأسفانه کم سابقه نیز نیست، بلکه اتفاقاً بسیار مسبوق به سابقه است.
یکی از این اشخاص که به دلیل انجام چنین کارهایی شهره عام و خاص است، در همین مقطع که برخی آثار سینمایی وضعیت خوبی در گیشه ندارند، به برخی دستاندرکاران این پروژهها که سخت نگران بازنگشتن سرمایهشان از گیشهها هستند، پیشنهاد کرده تا در ازای نقدهای سینمایی مثبت در وبسایت متبوعش، مبلغ چشمگیری در قالب آگهی به وب سایتش پرداخت کنند که البته این موضوع با مخالفت کارگردان روبهرو شده است.
پاسخ «نه» به این خواسته نامشروع همچون فیلمهایی که پیشتر به این مطالبه نامشروع، «نه» گفته بودند، نقدهای سنگینی بوده که هدفش با خاک یکسان کردن فیلمها و کاهش دوچندان رغبت مخاطبان به تماشای این فیلمهاست؛ رویکردی که حکم باجخواهی را در سینمای ایران دارد و متأسفانه تنها به فضای سینمای نیز محدود نشده است.
در برخی از دورههای پیشین جشنواره فیلم فجر، همین گروه که عمدتاً تمرکزشان در یک وبسایت است، با طرح این ادعا که از نفوذ بالایی در سینمای ایران برخوردارند و مخاطبان گستردهای دارند ـ موضوعی که جای نقد دارد و قطعاً چنین نیست ـ اقدام به دریافت کارتهای هدیه میلیونی کردهاند؛ کارتهای هدیهای که حتی نامش را نیز بسیاری از خبرنگاران فعال در جشنواره نمیشنیدند و دیگران نیز مبلغ بسیار اندکی در این قالب دریافت میکردند!
شاید در این زمینه رسانهها بیش از دیگر بخشها مقصر باشند که در ازای شکلگیری چنین فضایی ـ ولو محدود ـ سکوت کردهاند و اجازه دادهاند نقدهایی بدون هیچ پاسخی منتشر شود که چیدمان کلماتش را میزبان دریافتی نویسنده مشخص نماید؛ نقدهایی که گاهی صرفاً شعار دهنپرکن مبارزه با پولهای نفتی را در حوزه فرهنگ میدهد، ولی بویی مشمئزکنندهتر از نفت خام میدهد.