تابناک بررسی کرد

چرا نتانیاهو تهدیدات «بی سابقه» علیه ایران در میانه مذاکره با آمریکا مطرح کرد؟

«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل در میانه مذاکرات ایران و آمریکا، تهدیدات بی سابقه‌ای علیه تاسیسات هسته‌ای ایران مطرح کرده است.
کد خبر: ۱۳۰۲۳۹۶
|
۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۷ 29 April 2025
|
4885 بازدید

اقدام به حمله نظامی می‌تواند پایگاه‌ها و نظامیان آمریکایی در منطقه را در تیررس ایران قرار دهد. ایران بر اساس این دکترین که اگر جنگی علیه ایران رقم بخورد، «مادر همه جنگها» خواهد بود، گستره جنگ را به پایگاه‌های آمریکا در منطقه تسری خواهد داد.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا پیش و پس از به قدرت رسیدن یک موضوع را درباره برنامه هسته‌ای ایران تکرار کرده است و آن اینکه نمی‌خواهد ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و دیگر اینکه در صورت عدم توافق از حمله نظامی حمایت می‌کند.
در واقع ترامپ یک سکه با دو رو را مطرح کرده است یکی «توافق» و دیگری «جنگ». در واقع از نظر او در صورت عدم توافق ایران بمباران خواهد شد.
اما او در خلال مذاکرات نیز گزینه جنگ و حمله نظامی در صورت عدم توافق را نیز مطرح می‌کند. این در حالی است که او در مواضع خود از سه دور مذاکرات ایران و آمریکا ابراز رضایت کرده است.

پس دلیل مطرح کردن گزینه نظامی علیه ایران در شرایط روند مثبت مذاکرات چیست؟

به صورت کلی استراتژی ترامپ در حالت کلی و به خصوص در قبال ایران مبتنی بر «صلح از طریق قدرت» است که توسط خود وی و نزدیکان او بار‌ها مورد اشاره قرار گرفته است.

مفهوم شناسی صلح از طریق قدرت

صلح از طریق قدرت به این معنا است که آمریکا باید بقدری قدرتمند باشد (به‌ویژه ازنظر نظامی و اقتصادی) که هیچ دشمنی جرات تهدید یا حمله به آن را نداشته باشد. این استراتژی بر ایده بازدارندگی متکی است و معتقد است که توانایی قاطع برای شکست‌دادن دشمنان درصورت بروز درگیری، بهترین راه برای جلوگیری از جنگ است.

هنری کیسینجر، پیشگام مفهوم منافع ملی موسوم به realpolitik، از «صلح از طریق قدرت» صحبت کرده بود، اما این ایده ریشه‌های عمیق‌تری دارد.

وگتیوس، استراتژیست نظامی رومی قرن چهارم پس از میلاد، نوشته است: «اگر صلح می‌خواهی، برای جنگ آماده شو» و قبل از او، امپراتور روم با ساختن دیوار‌های دفاعی به دنبال ثبات بود.

ترامپ، که هم قول ارتش قوی و هم برای پایان دادن به جنگ‌ها یا اجتناب از آن را داده است، در اعلامیه‌هایی وعده «صلح از طریق قدرت» را داد و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه نیز از این عبارت استفاده کرد.

«دونالد ترامپ» با استناد به استراتژی «صلح از طریق قدرت»، خود را به رونالد ریگان تشبیه می‌کند که در اواخر دوران ریاست جمهوری خود در سال‌های ۱۹۸۱-۱۹۸۹، با اتحاد جماهیر شوروی تازه اصلاح طلب، هزینه‌های نظامی را قبل از مذاکره به شدت افزایش داد.

به اعتقاد برخی طرفداران ترامپ، موضع ترامپ در برابر امتناع اولیه رئیس جمهور کلمبیا از اجازه دادن به هواپیما‌هایی که مهاجران غیرقانونی را به کشورشان باز می‌گرداند، یادآور مواضع ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا در برابر رهبران اتحادیه کنترل کنندگان ترافیک هوایی بود که در یک اقدام کاری غیرقانونی شرکت داشتند.

در اوایل دوره اول ریاست جمهوری ریگان، رهبران سازمان کنترلر‌های حرفه‌ای ترافیک هوایی (پاتکو) اعتصاب کردند. چهلمین رئیس جمهور با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی به آنها هشدار داد که این کار خلاف قانون است و به کنترل کنندگان ۴۸ ساعت فرصت داد تا به کار خود بازگردند. ریگان پس از صدور اخطار خود، بیش از ۱۱۰۰۰ کنترل کننده را که از عبور از خط حمله خودداری کردند، اخراج کرد.

دستور رئیس جمهور آمریکا بدون شک بر سیاست داخلی تأثیر گذاشت، اما اقدامات او پیام قوی تری را در سراسر جهان ارسال کرد.

بر این اساس ترامپ از تهدیدات نظامی علیه ایران در طول مذاکرات نیز بهره می‌برد تا بتواند امتیازگیری کند. او گاهی از حمله نظامی اسرائیل سخن می‌گوید گاهی از حمله آمریکا و برخی موارد ترکیبی از این دو. در واقع صحبت از تهدید نظامی از سوی ترامپ یک اهرم فشار مذاکراتی محسوب می‌شود

بر این اساس ترامپ از تهدیدات نظامی علیه ایران در طول مذاکرات نیز بهره می‌برد تا بتواند امتیازگیری کند. او گاهی از حمله نظامی اسرائیل سخن می‌گوید گاهی از حمله آمریکا و برخی موارد ترکیبی از این دو. در واقع صحبت از تهدید نظامی از سوی ترامپ یک اهرم فشار مذاکراتی محسوب می‌شود.

به گفته «علی واعظ»، رئیس میز ایران در گروه بحران، بر خلاف طیف تندرو و اسرائیل که خواهان شکست مذاکرات آمریکا با ایران هستند، ترامپ خواهان توافق با ایران است و مطرح کردن گزینه نیز اهرم مذاکراتی برای رسیدن به یک توافق است.

بر همین اساس در این بازی ترامپ، بنیامین نتانیاهو نیز نقش مکمل ایفا می‌کند. سخنان بی سابقه نتانیاهو در خصوص «نابودی کامل» تاسیسات هسته‌‎ای و مراکز غنی‌سازی اورانیوم ایران در این راستا باید ارزیابی شود و نه اختلاف با شخص ترامپ یا اعمال فشار بر او.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل شامگاه یکشنبه طی سخنرانی در کنفرانس خبرگزاری «سندیکای خبری یهودی» در اورشلیم (بیت‌المقدس) ادعا کرد: «توافق کارا، توافقی است که ظرفیت غنی‌سازی ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را از بین ببرد. اگر آنها ابزار پرتاب، موشک‌های بالستیک و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما را در اختیار داشته باشند، همه شهر‌های ایالات متحده را تهدید می‌کنند.»

نخست‌وزیر اسرائیل بار دیگر مدل لیبی را «تنها توافق خوب» دانست و مدعی شد: «یک توافق بد به مراتب بدتر از توافق نکردن است.»

این تهدیدات با هدف تقویت موضع امریکا در مذاکرات مطرح می‌شود و در چارچوب یک توافق پنهان با امریکا قرار دارد. اسرائیل می‌داند که توان هیچ حمله موثری علیه برنامه هسته‌ای ایران ندارد.

از سوی دیگر اقدام به حمله نظامی می‌تواند پایگاه‌ها و نظامیان آمریکایی در منطقه را در تیررس ایران قرار دهد. ایران بر اساس این دکترین که اگر جنگی علیه ایران رقم بخورد، «مادر همه جنگها» خواهد بود، گستره جنگ را به پایگاه‌های آمریکا در منطقه تسری خواهد داد

از طرف دیگر، امریکا قویا معتقد است هرگونه تعرض به ایران منجر به جنگ طولانی منطقه‌ای خواهد شد. اقدام به حمله نظامی می‌تواند پایگاه‌ها و نظامیان آمریکایی در منطقه را در تیررس ایران قرار دهد. ایران بر اساس این دکترین که اگر جنگی علیه ایران رقم بخورد، «مادر همه جنگها» خواهد بود، گستره جنگ را به پایگاه‌های آمریکا در منطقه تسری خواهد داد.

همچنین تغییر در دکترین هسته‌ای ایران در نتیجه حمله نظامی، باعث دومینوی مسابقه هسته‌ای در منطقه خواهد شد و متضرر اصلی آن آمریکا و اسرائیل هستند و توازن قوای هسته‌ای به ضرر رژیم صهیونیستی رقم خواهد خورد. اگر به این موضوع از منظر «تهدید هستی شناختی» اعراب برای اسرائیل نگاه کنیم، تبعات وحشتناک هسته‌ای شدن کشور‌های منطقه برای رژیم صهیونیستی مشخص خواهد شد.

همچنین بی ثباتی منطقه، آمریکا را بیشتر در باتلاق جنگ‌های منطقه خواهد کشاند؛ موضوعی که بیشتر به نفع چین و روسیه خواهد بود و سیاست مهار چین را دچار تزلزل خواهد کرد.

اندیشکده آمریکایی «ریسپانسیبل استیت کرفت» در این زمینه می‌نویسد: جنگ با ایران فقط خطر یک درگیری بی‌پایان دیگر را به همراه ندارد، بلکه می‌تواند کل دستور کار گسترده ترامپ را در داخل و خارج از کشور از بین ببرد.

به نوشته این اندیشکده یک درگیری بزرگ، منابع و توجه ایالات متحده را تحلیل برده، آن را از اولویت‌های داخلی منحرف می‌کند و نفوذ آمریکا را در تمامی جبهه‌ها—از چین و روسیه گرفته تا اروپا و تجارت—تضعیف خواهد کرد. اروپا می‌تواند از این فرصت برای طولانی‌تر کردن حمایت از جنگ اوکراین و مقاومت در برابر فشار ترامپ برای بازتنظیم روابط فراآتلانتیکی استفاده کند. شرکای تجاری مانند مکزیک، کانادا، هند و سایر کشور‌ها ممکن است از درگیری آمریکا برای گرفتن امتیازات ناعادلانه بهره ببرند. علاوه بر این، یک حمله یک‌جانبه احتمالاً جامعه بین‌المللی را دچار شکاف خواهد کرد.

«ریسپانسیبل استیت کرفت» می‌نویسد: روسیه و چین، با وجود نگرانی‌های خود درباره برنامه هسته‌ای ایران، احتمالاً ایالات متحده را به‌عنوان تهدید اصلی معرفی کرده و این اقدام را نشانه‌ای از تجاوزگری آمریکا جلوه خواهند داد، که در نتیجه، اعتبار ایالات متحده در سازمان ملل و فراتر از آن تضعیف خواهد شد.

به اعتقد این اندیشکده خطرناک‌ترین پیامد این حمله این است که چنین حمله‌ای ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و ایران را به انجام دقیقاً همان کاری سوق دهد که ترامپ می‌گوید می‌خواهد از آن جلوگیری کند: ساخت بمب.

در همین راستا، سخنان آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب در خصوص دوگانه «توافق» یا «حمله نظامی» که تاکید کردند: «تهدید می‌کنند شرارت خواهند کرد. اما اینکه شرارتی انجام بگیرد، ما خیلی اطمینان نداریم. احتمال زیاد نمی‌دهیم از بیرون شرارتی انجام بگیرد. اما اگر از بیرون شرارتی انجام بگیرد ضربه محکم سختی خواهند خورد» نیز تقویت کننده این استدلال است.

«صابر گل عنبری» کارشناس مسائل بین الملل در خصوص تهدید‌های اخیر نتانیاهو می‌گوید: در دو بستر داخلی اسرائیل و مذاکرات ایران و آمریکا می‌توان تهدید‌های نتانیاهو را تحلیل کرد. درباره مورد نخست می‌توان گفت که مذاکرات ایران و آمریکا تقریبا وارد متن کشمکش‌های داخلی اسرائیل شده است. نتانیاهو از زمان شروع این مذاکرات به شدت هدف حمله تند مخالفان است و آنها مدام با طعنه به بی‌بی حمله می‌کنند و شروع دیپلماسی میان آمریکای ترامپ و ایران را شکستی برای او و سیاست‌هایش می‌دانند.

وی معتقد است: در این راستا، یائیر لاپید رهبر اپوزیسیون اسرائیل اخیرا نتانیاهو را «بزدل و ترسو» نامید و او را متهم به ممانعت از اجرایی شدن طرحش در اکتبر گذشته برای حمله به میادین نفتی ایران کرد و خواستار اعلان ۵ شرط در تعامل با پرونده هسته‌ای شد. در همین حال هم نفتالی بنت نخست وزیر اسبق اسرائیل که از شانس بیشتری نسبت به نتانیاهو در انتخابات آینده برخوردار است، راهبرد او در قبال ایران را «شعار بدون عمل» دانست و سیاست مناخیم بگین را به او متذکر شد که مبتنی بر «حمله و نابود کردن» برنامه هسته‌‎ای دشمنان بود.

وی افزود: توام با ادامه مذاکرات این انتقادات شدت گرفت و نتانیاهو تقریبا به سه روش واکنش نشان داد؛ نخست «درز دادن» خبر وجود تصمیم حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران و جلوگیری ترامپ از آن در رسانه‌های آمریکایی بود. البته این «درز خبری» علاوه بر مصرف داخلی در اسرائیل، مصرف مذاکراتی دیگری هم دارد که در ادامه یادداشت به آن اشاره خواهد شد. در واقع نتانیاهو با این کار می‌خواست به جامعه اسرائیل اعلام کند که مصمم به «نابودی» تاسیسات هسته‌ای ایران است و عدم حمله را به مخالفت ترامپ نسبت دهد. اما شیوه دوم نیز صدور بیانیه دفتر نتانیاهو در واکنش به انتقادات داخلی بود که در آن به تعهد مجدد او برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی تاکید و اعلام کرد: «نخست وزیر عملیات‌های علنی و سری متعددی را در نبرد علیه برنامه هسته‌ای ایران رهبری کرده و اگر این عملیات‌ها نبود ایران امروز زرادخانه هسته‌ای داشت و این عملیات‌ها نزدیک به یک دهه برنامه هسته‌‎ای ایران را به عقب انداخته است.»

گل عنبری معتقد است: به نظر می‌رسد که راهکار سوم نتانیاهو در مواجهه با انتقادات فزاینده داخلی ایراد تهدید‌های بی‌سابقه اخیر بود تا عزم «جدی» خود را در مقابله با برنامه هسته‌ای ایران نشان دهد. جدا از الزامات ورود مذاکرات ایران و آمریکا به کشمکش‌های سیاسی در اسرائیل، اما این مواضع نتانیاهو را نمی‌توان صرفا در این بستر و به دور از بستر مذاکرات ایران و آمریکا دید. 

وی افزود:، اما در رابطه با بستر دوم تهدید‌های نتانیاهو، دو احتمال وجود دارد؛ نخست این که نوعی فشار بر ترامپ برای کوتاه نیامدن از خواسته کلیدی اسرائیل مبنی بر برچیدن برنامه هسته‌ای ایران در مذاکرات و احتمال دوم نیز نوعی تقسیم کار میان ترامپ و نتانیاهو است که به مرگ بگیرد تا ایران به تب و دادن حداکثر امتیازات در مذاکرات تن دهد. در این احتمال، نتانیاهو نقش پلیس بد و مرد دیوانه را بعهده دارد که ترامپ هم از آن به عنوان ابزار چانه‌زنی در مذاکرات استفاده می‌کند؛ با این پیام به ایران که اگر فلان خواسته و شروط در مذاکرات برآورد نشود، دست اسرائیل را برای حمله باز می‌گذارم.

به اعتقاد وی: واقعیت امر این که با توجه به وضعیت خاص نتانیاهو و نگرانی‌اش از انتقام ترامپ بعید است که بخواهد با فشار شخصیت خودشیفته ترامپ را تحریک کند. از این رو، مصرف مذاکراتی این تهدید‌ها بیشتر معطوف به قسمی تقسیم کار با ترامپ بنظر می‌رسد تا فشار بر او. خود نتانیاهو هم می‌داند که هر گونه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران بدون موافقت و همکاری آمریکا امکانپذیر نیست و ترامپ نیز به این مهم واقف است؛ بنابراین تهدید به نابودی این تاسیسات لزوما فشاری متوجه ترامپ نمی‌‎کند.

در کل هر چند در سطح کلان می‌طلبد تهدیدات نتانیاهو چنان جدی تلقی شود که انگار همین فردا عملی می‌شود؛ اما تمرکز اسرائیل بر خرابکاری به موازات مذاکرات خواهد بود

وی افزود: در موضوع حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران تلاش نتانیاهو این است که آمریکا را درگیر کند نه این که خود اسرائیل راسا اقدام کند و حمله‌ای در این سطح را بدون هماهنگی و همکاری واشنگتن انجام دهد؛ والا اکنون شرایط سیاسی اسرائیل برای چنین عملی آماده است و بر خلاف جنگ غزه که مخالفان نتانیاهو خواهان پایان دادن به آن در مقابل آزادی گروگان‌ها هستند، اما حمله به ایران پشتوانه نوعی اجماع داخلی را دارد و جریان‌های دیگر در این خصوص تندتر از نتانیاهو هستند. در کل هر چند در سطح کلان می‌طلبد تهدیدات نتانیاهو چنان جدی تلقی شود که انگار همین فردا عملی می‌شود؛ اما تمرکز اسرائیل بر خرابکاری به موازات مذاکرات خواهد بود.

بر این اساس باید توجه داشت تهدیدات اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران و همچنین تهدیدات طیف تندرو آمریکا علیه ایران در میانه مذاکرات اهرم فشاری در اختیار آمریکا قرار می‌دهد تا بتواند امتیازات بیشتری از ایران بگیرد.

اشتراک گذاری
برچسب ها
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # کالابرگ # حقوق بازنشستگان # انفجار بندرعباس
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت