سنت ارزشمند پردهخوانی در دوران جدید با عدم اقبال عمومی و کاهش گسترده توجه عمومی روبهرو شده، ولی هنوز معدود مرشدهایی هستند که از مرگ این هنر کهن ایرانی در این دوران جلوگیری کنند و هنوز پردهخوانی را میتوان دید؛ رویدادی که به تازگی و در بیستم ماه مبارک رمضان در پایتخت و در آستانه شب شهادت حضرت علی، شاهد این آیین بودیم و هماکنون در «تابناک» آن را میبینید.
به گزارش «تابناک»، پردهخوانی نوعی نمایشِ مذهبی ایرانی و یکی از نخستین گونههای چنین نمایشهایی است که تا این سده مانده است. در این نمایش، کسی با نام «پرده خوان» از روی تصویرهایِ منقوش بر پرده، مصایب اولیای الهی، به ویژه اولیای شیعه را با کلام آهنگین روایت میکند.
پرده خوانی برآمده از نقالی و نقاشیِ مردمی است که میتوان پیشینه تاریخی آن را با نوعی «قوالی» (نقالی همراه با موسیقی و آواز) در ادوار پیش از اسلام مربوط دانست که پس از ورود اسلام به ایران، به دلیل محدودیتهای موسیقی، به نوعی «نقالیِ» ملی ـ مذهبی تغییر یافته است، به ویژه در زمان صفویه که انواع نقالی مذهبی (روضه خوانی، حمله خوانی، پرده داری، صورت خوانی و سخنوری) شکل گرفت.
به گفته جابر عناصری در جنگ شاه اسماعیل صفوی با ازبکها برای تهییج سپاهیان ایران از این نمایش استفاده میشد. برخی نیز موقعیت تاریخی پرده خوانی را حدفاصلِ گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه، به برگزاریِ نمایشِ مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانستهاند؛ اما برخی دیگر، به عکس، نقوش پرده را ترجمانِ نمایشِ تعزیه در قالب هنرهای دیداری و رهاورد تعزیه میدانند.
ساختار پردهخوانی بر دو رکنِ «پرده» و «پرده خوان»، استوار است؛ پرده پارچهای است که یک یا چند رخداد مصیبت بار خاندان پیامبر ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـبر آن نقش شده است. موضوعِ اصلی این نقشها، واقعه کربلا و حوادث پیش و پس از آن بوده، اما رفته رفته داستانهای اخلاقی پندآموز مانند جوانمرد قصاب نیز به آن افزوده شده است. معمولاً به لحاظ قداست عدد ۷۲ و ارتباط آن با واقعه کربلا در هر پرده ۷۲ مجلس فرعی و اصلی وجود دارد.
جنس پردهها از «متقال» و «کرباس»، و اندازه آنها معمولاً ۱۵۰ در ۳۰۰ سانتیمتر است. صورتهای منقوش بر پرده، به دو گروه اولیا (نیکان) و اشقیا (بدان) تقسیم میشود. نقش سیمای اولیا بر پرده متفاوت است: پیامبر ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در هالهای از نور یا در نقاب تجلی مییابند و برخی فرزندان و یاری کنندگان ایشان، بدون هاله نور و نقاب، با رنگهای متناسب باورهای مذهبی و زیبا نقش میگیرند. در مقابل، اشقیا بسیار زشت و حتی هیولاگونه ترسیم میشوند. اسبها نیز با توجه به شخصیت صاحبانشان نقش میگیرند. نقشهای پرده، نقوشی عامیانهاند که بر مبنای تخیلات نقاش و گفتهها و نوشتههای تاریخی و افسانهای به تصویر کشیده میشوند. این نوع نقاشی را از نوع نقاشی مردمی به «نقاشی قهوه خانهای» دانستهاند که اوج شکوفایی آن، به ویژه در اواخر دورة قاجاریه، در قهوه خانهها بوده است. همچنین با توجه به موضوع محوری این نقوش، از آن با نام «نقاشی کربلا»، و به لحاظ رعایت برخی قواعد نمایشی به تازگی «نقاشی دراماتیک» نیز یاد میشود.
برخی پیشینة این نوع نقاشی مردمی را قرنها پیش از پیدایش قهوه خانه و همزمان با سنّت دیرینة قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران میدانند و به زمانِ نگارگری بر سفالینهها و شمایلها را به سوگ سیاوش میرسانند. برخی نیز نقاشیهای مانی را سرچشمة تاریخی این گونه القائات مذهبی میدانند. این احتمال نیز هست که صحنهپردازی و بازآفرینی وقایع کربلا از طریق نقاشی، در سدههای یازدهم و دوازدهم / هفدهم و هجدهم، برگرفته از نقاشیهایِ رافائل و میکل آنژ در ایران رواج یافته باشد.
پرده خوان کسی است که معمولاً همراه با اشاره کردن به تصاویر پرده، با چوب دستی به نام مِطْرق، این تصویرها را با صدایی رسا و آهنگین بازمیخواند. اساساً این نمایش متکی بر «کلام» است. پرده خوان از پرده به دو روش بهره میبرد: تزیینی و طوماری. او در روش تزیینی، پرده را صرفاً برای جلب توجه تماشاگران میآویزد و داستان را براساس آن نقل نمیکند؛ اما در روش طوماری، داستان بر مبنای نقشهای پرده و گشودن تدریجی پردة منقوش روایت میشود. روی پرده مجموعهای از تصاویر کوچکتر نقش شده که پی درپی ماجراهای داستان را نشان میدهد. پرده خوانها را درویش نیز میخواندند؛ از مشهورترین آنها درویش بلبل قزوینی بود.
پردهخوانی در دهههای اخیر روزگار خوشی نداشت و تا مرز انقراض پیش رفت؛ اما پس از پژوهشهایی که شد و بخشهای مهم آن توسط بهرام بیضایی صورت پذیرفت، نگاه اهالی هنر و فرهنگ و سپس مسئولان فرهنگی، اجتماعی و در پایان متولیان سیاسی به اهمیت این پدیده به عنوان یکی از سنتهای هنری و مذهبی جلب شد و سرانجام این هنر که مادر تعزیه نیز میخوانندش، یکی از میراث ناملموس ایران به یونسکو معرفی شد.
مرشد محسن میرزا علی را میتوان جوانترین و آخرین نسل پردهخوانها دانست؛ جوانی که به عشق این هنر به این سو و آن سو میرود و پرده خوانی میکند. پردهخوانی با حضور این مرشد به مناسبت شب شهادت حضرت علی (ع) و شب قدر، در کافه کتاب فروشگاه مرکزی شهر کتاب، جمعه ۲۷ تیرماه برگزار شد. دکتر صالحپور، پژوهشگر و استاد دانشگاه با حضور در این مراسم گفت: قدیمیترین آیینهای پرده خوانی و مصیبتخوانی مربوط به فرهنگ شیعی ـ ایرانی است و ریشه در ایران باستان دارد و همین مسأله است که هنر ایرانی را از هنر جهان اسلام متمایز میکند.وی ادامه داد: منارهها و گنبدهای مساجد که هم اکنون میبینیمٌ، ابتکار فرهنگ و ذوق ایرانی است. منارهها نماد دست افراشته و گنبد مساجد، نماد سر انسانی است که دعا میکند. این ذوق و سلیقه در پردههای ایرانی هم دیده میشود؛ برای نمونه سبز، نماد اولیا شد و قرمز، نماد قساوت و شقاوت است و یک نوع معرفتشناسی و روانشناسی دینی و هنری را معرفی میکند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: پردههای نقالی مذهبی، پلان و فریمی است که ذهنیت ایرانی را به نمایش میگذارد و در حقیقت، ابتکار مؤمنان و شیفتگان فرهنگ ایران و اسلام به شمار میآید که در هیچ کجای دنیای اسلام، غیر از کشور ما نیست.
او درباره پردهخوانی اظهار داشت: این گونه منحصربفرد از نمایش ترکیبی از روایت و ابتکار فردی شخص نقال است که بر پایه نمایش تکنفره بنا شده و متأسفانه به جای بررسی و تدریس آن در دانشگاههای کشور، به تدریس تاریخ یونان و فرانسه و رم مشغول هستیم و نه رشتهای به نام هنر ایرانی داریم و نه تسلطی به زوایای فرهنگمان.
دکتر صالحپور افزود: این در حالی است که هنرهای ما همانند فرش ایرانی پیشینهای عمیق داشته و حالا توسط کشورهای دیگر صادر میشود! البته سخن من واپسگرایی نیست و همراه دنیا که به سمت پیشرفت حرکت میکند، باید رو به جو حرکت کنیم، ولی باید با توجه به دانستههایمان در تداوم و تزاید عقبه فرهنگیمان بکوشیم و آن را ادامه دهیم.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: پردهخوانی، تاریخ چند هزار ساله دارد و به استناد سوگنامهها برای نخستین بار در جنگ چالدران در زمان صفویه رخ داده است؛ آن هم برای تهییج و شجاعت بخشی به سربازان ایرانی علیه سربازان عثمانی. پس از این بود که دیگر انواع پردهخوانی یعنی منقبتخوانی، مدحخوانی و پس از آن، شاهنامهخوانی باب میشود.
او افزود: پس از فردوسی، شاعری به نام خویسی بیرجندی، در ۲۲ هزار و ۵۰۰ بیت، کتابی با سبک و شیوه شاهنامه سرود که قهرمان آن حضرت علی (ع) است و با اژدها و دیوها میجنگد؛ شاهنامهای که در واقع اسلامیزه شده است.
به گفته وی، این روند ادامه پیدا میکند و به پیدایش حملهخوانیها و مقتلخوانی منجر میشود؛ به این دلیل است که بر این باورم، این پشتوانه ملی ما موجب تداوم صبغه مذهبی ما شده است.
دکتر صالحپور همچنین گفت: پردهای که امروز مرشد میرزا علی برای شما آن را نقالی میکند، ۷۲ مجلس پردهخوانی در خود دارد، ولی نقالان بر این باور دارند که میتوان به ازای ۳۶۵ روز سال، ۳۶۵ روایت از آن آورد، چراکه نقالان، مخاطب را روانشناسی و به اقتضای مجلس، داستانی را روایت میکنند، چون به روانشناسی تودهها آشنایی دارند؛ درواقع پردهخوانی و پردهخوانان، وظیفه رسانههای جمعی امروز را انجام میدادهاند.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش گفت: چوب «من تشاء»یی که در دست مرشد و نقال است، کارهای زیادی میکند، چوبدست نقال، شمشیر و عصا میشود و در سراسر زمان پردهخوانی به کمک نقال میآید؛ اما استفاده از آن برای نقالان، آداب و رسوم به خصوصی دارد؛ مثلاً وقتی از اولیا سخن میگویند، از چوبدستشان استفاده نمیکنند بلکه با دست درباره او سخن میگویند.
وی با اشاره به اینکه محسن میرزاعلی، آخرین نسل مانده از مرشدان و نقالان است، گفت: خاندان میرزا علی، سابقه درخشانی در پردهخوانی دارند و پدر مرشد محسن میرزا علی سالهاست که به دلیل بیماری نمیتواند پردهخوانی کند؛ اما پردهها و چوبدستش را به فرزند خلف خود سپرده است تا او این راه را ادامه دهد که خوشبختانه ایشان در همین سنین جوانی به خوبی توانسته است از عهده این کار برآید و جانشین خوبی در این مقوله باشد.
در ادامه این برنامه، مرشد محسن میرزا علی، پردهای را که داستانهای متفاوتی از امیر مومنان در آن به تصویر کشیده شده بود، گشود و دو داستان درباره حضرت علی (ع) اجرا کرد که این مراسم، یک ساعت به طول انجامید.
اما اگر تاکنون پرده خوانی ندیدهاید، شما را دعوت میکنیم تا در «تابناک» به دیدن این آیین باستانی بنشینید.