جام جم در گزارشی نوشت:
زینب بیستوچهارساله این گونه خودش را توصیف کرده است: خوب، مهربان، دوست داشتنی، کمی لوس، نازنازی، لجباز، ناقلا و وروجک. من قبلا به مدت دو ماه نامزد بودم، اما جدا شدم. آشپزی و خانهداری بلد نیستم و خیلیخیلی اکتیو هستم.
بیتا بیستونهساله نیز در پروفایل خود نوشته است: تحصیلکرده و شاغل هستم، با موقعیت ایدهآل اجتماعی و خانوادگی، تکفرزند خانوادهام، از نظر عقاید مذهبی نسبتا پایبند و معتقد. از نظر ظاهر قدبلند و خوش استایل و خوشپوش و مرتب هستم. ورزشکارم، البته نه به صورت حرفهای. عاشق سفر و علاقهمند به طبیعت. کدبانو که البته بعدا معلوم میشه! مهربان و کمی هم مغرورم، متنفر از دروغ و خیانت و خواهان آرامش. به هیچ وجه اهل دوستی نیستم و نمیخواهم وقت تلف کنم. زندگی مشترک را یک همراهی عاشقانه میدانم. فکر میکنم برای شروع کافیه، بقیهاش را هم بعدا میگویم.
و اشکان چهل وسهساله هم گفته: دارای تحصیلات عالیه. دوستان میگویند خوش تیپم. در نظر دارم با خانمی زیبا در رنج سنی ۳۵ تا ۵۰ سال که دنبال آرامش با هم بودن باشد، ارتباط برقرار کنم. در مورد سایر مسائل هم مشکل خاصی ندارم!
جوانان متفاوت امروزدر گذشتههای نهچندان دور، اسم زن را که جلوی یک پسر دمبخت میآوردند تا بناگوش سرخ میشد و دختران تا اسم شوهر میشنیدند، رو ترش میکردند و گره در ابروان میانداختند و از شدت شرم و خجالت، فرار را بر قرار ترجیح میدادند. در عالم واقع اما، از ته دل خوشحال، آنچنان که گویی در درونشان نبات آب میکردند و قند میسائیدند. ریش و قیچی به تمام معنا در دست بزرگان بود. مادر برای شاخ شمشادش پرس و جوی دختر خانوادهدار و بر سر سفره پدر و مادر بزرگ شده از در و همسایه و فک و فامیل میکرد و تا مییافت آن نجیبه عفیفه مکرمه را، درنگ را جایز نمیدانست و پسر را جعبه شیرینی و دستهگل به دست جلو میانداخت برای خواستگاری. خانواده دختر نیز اگر داماد آینده را اهل کار و تلاش میدید و مرد زندگی، پس از استخارهای و تحقیقی، رضایت میدادند به این وصلت فرخنده و عروس و داماد دارای کمترین نقش در قضیهای که سرنوشتشان را برای یک عمر رقم میزد، آنچنان که شاید حتی اولین دیدارشان بر سر سفره عقد بود.
امروزه اما کار بر مدار دیگری میچرخد. پسر و دختر باید یکدیگر را بشناسند و با زوایای اخلاقی هم کاملا آشنا باشند. نه پسر زیر بار حرف و انتخاب مادر میرود و نه دختر پذیرای تحمیل خانواده میشود. اصرار دارند بر انتخاب شریک زندگیشان آنچنان که باب میل خودشان باشد. پدر و مادر را نه لزوما فاقد صلاحیت که عقبمانده از روزگار و تغییرات و نوساناتش میدانند و خود را کاملا محق که برای آیندهشان تصمیم بگیرند و اینچنین میشود که ازدواج از عالم سنت و عرف فاصله میگیرد و نزدیک میشود به دنیای مدرن و مقتضیاتش. یافتن شریک زندگی دیگر در خانواده و محله و محیطهای زنانه خلاصه نمیشود و از کوچه و خیابان گرفته تا دانشگاه و محل کار و فضای شبکه و نت همه جا میتوان نیمه گمشده را پیدا کرد، اگر طالبش باشی.
سایتهایی که مسئولان دوستشان ندارندبرای اولینبار فرانسویها آستینها را بالا زدند و اقدام به راهاندازی سایتهای همسریابی در عالم نت کردند. بعد نوبت به انگلیسیها رسید و در کمتر از آنچه تصورش میرفت، این سایتها قارچگونه رشد کردند و عالمگیر شدند؛ آنچنان که اکنون بزرگترین سایت همسریابی دنیا با صد میلیون عضو در چین فعالیت میکند. ایرانیها هم از قافله عقب نماندهاند و به گفته مدیر کل دفتر ازدواج وزارت ورزش و جوانان تا به امروز 300 سایت همسریابی ایرانی شناسایی شده که البته هیچ کدام هم مجوز ندارند! خالی از لطف نیست که بدانیم در زمان رژیم گذشته، در بخشی از مطبوعات آن زمان از جمله هفتهنامه زنروز، زنان و مردان طالب ازدواج با دادن آگهی، شرایط خود و همسر ایدهآلشان را رسانهای میکردند که البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی درج آگهیهایی از این نوع در رسانهها ممنوع شد. فعالیت سایتهای همسریابی، اما با وجود غیرقانونی بودن، در سالهای اخیر بسیار شاخ و برگ گرفته و پررنگ شده است. با این حال، آمارها نشان میدهد چندان نتیجه مطلوبی حاصل نمیشود. آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده فقط 2 درصد ازدواجها در ایران اینترنتی است. این مرکز در گزارشی که آبان 92 منتشر کرد، اغلب سایتهای همسریابی را نه مأمنی برای آشنایی و انتخاب شریک زندگی آینده که مکانهایی برای دوستیابی و حتی برقراری روابط نامشروع برشمرد. در بخشی از این گزارش آمده بود: این شیوه همسریابی گرچه میتواند به امکانی برای تسهیل ازدواج بدل شود، اما آسیبهایی از قبیل نبود آموزش، نظارت ضعیف، ناپایداری ارتباط در محیط مجازی و خلأ مشورت لازم، تهدیداتی را از طرف اینترنت برای ازدواج به وجود آورده است.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در برخی موارد بررسی شده که به حکم قضایی پرینت حسابها مورد ارزیابی قرار گرفت، رقمهای خیلی سنگین و با تراکنش مالی زیاد و حتی میلیاردی جابه جا میشد. مثلا تراکنش مالی در یکی از سایتها روزانه حدود ۱۲ میلیون تومان بود. وزارت ورزش و جوانان نیز روی خوشی به این سایتها نشان نداده و نمیدهد تا جایی که به گفته معاون ساماندهی امور جوانان این وزارتخانه، سایتهای همسریابی نقش قابل توجهی در ازدواج افراد نداشته و به صورت غیرقانونی و ناکارآمد فعالیت میکنند و به جای تحکیم خانواده به بنیان خانواده آسیب جدی وارد میآورند. محمود گلزاری تصریح کرده است: نگاه ما نسبت به سایتهای همسریابی مثبت نبوده و باید فعالیت این سایتها متوقف شود، چرا که معتقدیم افراد برای انتخاب همسر خود باید به صورت حضوری در مراکز مشاوره باشند و در حقیقت دختر و پسر، پدر و مادر و مشاور سه راس یک مثلث برای تشکیل خانواده هستند.به اعتقاد وی، افرادی که همسران خود را در فضای مجازی و بدون شناخت از یکدیگر انتخاب میکنند، ازدواجهای پایداری ندارند. حتی در کشورهای خارجی انتخاب همسر با این روش از نگاه کارشناسان و متخصصان روانشناسی رد شده است. براساس گزارش وزارت ورزش و جوانان، محدوده سنی مراجعان به سایتهای همسریابی پایینتر از سن ازدواج بوده و نظارتی بر درستی و نادرستی محتوای آنها انجام نمیگیرد. کاربران بسیاری به صورت تفنن و تفریح وارد این سایتها میشوند و از آنجا که هیچ کنترلی بر سن این افراد نمیشود، موجب ناامن شدن فضا از یک سو و تاثیرات سوءاخلاقی بر کاربران میشود. البته این به معنای وجود محتوای غیراخلاقی در سایتهای موردنظر نیست.
سرگردان میان مدعیاندر ایران هیچ قانونی برای راهاندازی سایتهای همسریابی تصویب نشده است. به عبارت دیگر، فعالیت این سایتها غیرقانونی است و طبق قانون باید با آنها برخورد شود. وزارت ورزش و جوانان سالهاست که به دنبال تغییر کاربری این سایتهای همسرگزینی به مراکز مشاوره ازدواج است. در عمل اما، توفیق چندانی به دست نیامده است؛ چرا که سازمان یا نهادی که متولی صدور مجوز برای این مهم باشد، هنوز مشخص نبوده و میان وزارت ورزش و جوانان، سازمان بهزیستی، سازمان نظام روانشناسی و حتی وزارت ارشاد بر سر موضوع مناقشه است.
وزارت ورزش و جوانان اواخر سال 91 و در راستای عملیاتیشدن ماده 43 قانون برنامه پنجم توسعه به بحث صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج ورود پیدا کرد و سایتی را برای متقاضیان راه انداخت که حدود 600 نفر در آن ثبتنام کردند، اما بعدها محمد حاتمی، معاون سازمان نظام روانشناسی صدور مجوز مراکز مشاوره را از سوی وزارت ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی غیرقانونی خواند و گفت: دولت دهم به اشتباه بخشی از مسئولیت صدور مجوز مراکز مشاوره را به وزارت ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی محول کرده است؛ در حالی که وظیفه صدور مجوز و نظارت بر مراکز مشاوره باید فقط به عهده سازمان نظام روانشناسی باشد. با وجودی که وزارت ورزش و جوانان و سازمان نظام روانشناسی وعده دادهاند مشکلات مابین خود را بزودی حل خواهند کرد، اما تعلل و اهمالکاری، فقط فرصتی است برای سودجویانی که در پوشش کار خیر و واسطهگری برای ازدواج، جوانان کشور را مورد سوءاستفادههای مالی و اخلاقی قرار میدهند.
جوان 26 ساله، موسس سایت همسریابیمطلع سایت با حدیثی از پیامبر اکرم(ص) مزین شده است که: پس از ازدواج نعمت و روزیتان افزایش مییابد. در صفحه اصلی چند نکته ضروری و توصیه حیاتی به کاربران قید شده است؛ اول: شرط عضویت و فعالیت در سایت پرداخت 50 هزار تومان یا 20 دلار است. دوم: جهت فعالیت در سایت، ارسال مدارک شناسایی لازم نیست، ولی برای جلب اعتماد سایر اعضاء مدارک خود را از طریق ایمیل یا فکس یا به صورت پستی ارسال نمایند و سوم: توصیه شده است پس از مذاکره در سایت اولین ملاقات حضوری را در مراکز مشاوره ازدواج در شهر محل سکونت خود انجام دهند.
هاتف رستمخانی، جوان بیستوشش سالهای است که شش سال پیش فکر تاسیس و راهاندازی یکی از پربینندهترین سایتهای همسریابی به ذهنش راه یافت. وی که شغل اصلیاش برنامهنویسی است، نهتنها براحتی تن به مصاحبه و گفتوگو داد که حتی از آن استقبال نیز کرد. سایت این جوان که البته یک سالی میشود فیلترشده در شش سال فعالیتش نزدیک به 60 هزار عضو را به خود دیده است.
60 هزار عضو و 400 ازدواجرستمخانی میگوید آمار دقیقی از کسانی که پس از آشنایی در این سایت کارشان به ازدواج ختم شده است ندارد، چرا که اکثر جوانانی که به نتیجه رسیدهاند، در مواجهه با دیگران اظهار میدارند از طریق دیگری با هم آشنا شدهاند.
وی البته حدس میزند در این شش سال 400 ازدواج در سایتش سامان گرفته است. این مدیر سایت همسریابی، تاکید میکند که بارها برای اخذ مجوز به وزارت ورزش و جوانان مراجعه کرده، اما نتیجهای نگرفته است.
وی میگوید: یک سال ما را دواندند تا دولت عوض شد. بعد گفتند قانون هم عوض شده و به جای وزارت ورزش و جوانان، سازمان نظام روانشناسی باید به شما مجوز بدهد. این سازمان هم وعده داده تا آخر تابستان مجوز سایت را صادر کند.
رستمخانی که امیدوار است با اخذ مجوز، سایتش هم رفع فیلتر شود، درباره دریافت حق عضویت اظهار میکند: روزی که سایت را راهاندازی کردم اصلا به فکر درآمدزایی نبودم. از لحاظ مذهبی آدم معتقدی هستم و به خاطر ثوابش اینکار را کردم.
رستمخانی، فیلترشدن سایتش را باعث سلب اعتماد مردم میداند و بیان میکند: شاید 50 درصد اعضای فعال در طول یک سال گذشته که سایت فیلتر شد، از آن خارج شدند.
مسئولیت به شرط مجوزوی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به حال شکایتی از سایت او شده است، میگوید: بله، شکایت شده اما نه از خود سایت، بلکه بابت اتفاقاتی که برای اعضای آن افتاده است که البته ما هم راهنماییشان کردهایم که به کجا و چگونه طرح شکایت و پیگیری کنند. او در پاسخ به اینکه تا چه میزان در برابر ناهنجاریهایی که ممکن است در سایتش رخ دهد قبول مسئولیت میکند، میگوید: مسئولیت اعضا با خودشان است. ما در سایت نوشتهایم که محتاط باشند و پس از آشنایی، حتما به مراکز مشاوره مراجعه کنند. حالا اگر کسی به این توصیه عمل نکرد مسئولیت با خودش است. ضمنا اگر دولت به ما مجوز بدهد، مسئولیت هم قبول میکنیم.رستمخانی میگوید: همه قشری به سایتهای همسریابی مراجعه میکنند، هر چند اگر کسی شرایط عادی ازدواج را داشته باشد، میتواند از طریق عرفی اقدام کند، اما کسانی که سنی از آنها گذشته و بیحوصله شدهاند به سایت وارد میشوند. البته موارد کمتر از 30 سال را داشتهایم که به نتیجه رسیدهاند.
همسر مورد نظر در سایت نیستاز مدیر جوان این سایت همسریابی که خود بتازگی به فکر ازدواج افتاده، میپرسم چگونه و از چه طریقی با همسر آیندهاش آشنا شده است که میگوید: به وسیله یک واسطه به هم معرفی شدهایم. دوباره سوال میکنم چرا همسرش را از میان خانمهای سایت خودش انتخاب نکرده است؟ بیتعارف پاسخ میدهد: فردی که مد نظر من است در سایت نبود و بلافاصله اضافه میکند که معمولا سنشان خیلی بالاست. از وی میخواهم در صورت تمایل، ملاکها و ایدهآلهایش را برای انتخاب یک همسر خوب بیان کند و او این گونه میشمرد و ردیف میکند: باتقوا، مومن، باحجاب، باحیا، دیندار و نمازخوان.
سایت همسریابی؛ هم خوب، هم بدسایتهای همسریابی، چه بخواهیم یا نخواهیم، چه دوست بداریم یا نه، وجود دارد و جوانانی را نیز به خود مشغول کردهاند. به اعتقاد یک محقق و کارشناس علوم تربیتی، این سایتها را نه به طور کلی میتوان تائید کرد و نه تکذیب و به این بستگی دارد که از سوی چه کسانی و برای چه مقاصدی راهاندازی شده. مریم معینالاسلام در گفتوگو با جامجم، وجود چنین سایتهایی را با توجه به تاکیدات اسلام به واسطهگری در امر ازدواج، در صورت احراز شرایط لازم و داشتن نیتخیر مفید میداند و میگوید: با توجه به محدودیتهای ارتباطی در کلانشهرهایی مثل تهران، دختران بسیار متدین، موجه و عفیفی داریم که کسی از وجود آنها خبر ندارد. وجود این سایتها به شرط آن که از سوی نیروهای متعهد، متدین و دلسوز اداره شود، میتواند وسیلهای باشد برای معرفی این دختران به خانوادههایی که به دنبال دختر خوب برای پسرانشان میگردند. البته این معرفی فقط باید در حد یک آشنایی ساده و مقدماتی باشد و بقیه مراحل در حضور خانوادهها و با اطلاع و نظارت آنها صورت گیرد.
خانوادهها با جوانان همراهی کنندوی البته متذکر میشود با توجه به وضع موجود سایتهای همسریابی، اگر جوانی متعهد باشد و دارای عزم جدی برای تشکیل خانواده، باز هم ترجیح میدهد از طریق روشهای سنتی و با حمایت خانواده برای ازدواج اقدام کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان درباره افرادی که به این سایتها مراجعه میکنند، میگوید: هستند کسانی که اصلا به دنبال ازدواج نیستند و فقط به دلیل تفنن و سرگرمی و برای یک دوره موقت با اینگونه سایتها سر و کار پیدا میکنند. دسته دیگر مراجعهکنندگان به سایتهای همسریابی، جوانانی هستند که از خانوادههایشان گریزانند. نه آنها با خانواده همراه هستند و نه خانواده با آنها همراهی میکند. متاسفانه برخی خانوادهها منطقی فکر نمیکنند و با فرزندان خود همسو نیستند و گرنه جوانی که اتکا به خانواده دارد، چه لزومی دارد از این طریق دنبال شریک زندگی باشد. معینالاسلام درباره تمایل دختران به عضویت در سایتهای همسریابی نیز اظهار میکند: یکی از فاکتورهای موفقیت یک دختر داشتن خواستگار است، چرا که برایش اطمینان و آرامش درونی را به همراه دارد؛ اما اگر احساس کند خواستگاری ندارد، برای ایجاد فرصت ازدواج و رسیدن به آرامش ممکن است خودش به دنبال خواستگار برود. دخترانی که به اینگونه سایتها مراجعه میکنند غالبا به یک یاس و ناامیدی دچارند و احساس میکنند فرصت ازدواج را از دست دادهاند و به نوعی، دنبال احیای حس موفقیت و اعتماد به نفس در خود هستند. حتی ممکن است در مواجهه با دوستان و اطرافیان خواستگاران خیالی برای خود بسازند.
همه چیز از کانال خانوادهاین روانشناس به دختران جوان توصیه میکند که اگر هم از طریق سایتهای همسریابی میخواهند شانس خود را برای ازدواج بیازمایند، حتما مدیر و گردانندگان سایت را بشناسند و درباره اهداف و نیاتشان تحقیق کنند. در صورت آشنایی با فردی موجه نیز کار را تمام شده نپندارند و ادامه ماجرا را به عهده خانوادهها بگذارند و بدانند اگر حمایت خانواده را نداشته باشند، ضریب موفقیتشان در زندگی آینده فوقالعاده پایین خواهد آمد.