حدود ٢ هفتهای است که تصاویر ناراحتکنندهای از کشتار دستهجمعی سگهای بیپناه، در زنجان منتشر شده و در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. تصاویر دردناکی از کشتار سنگدلانه سگها با میله آهنی در چالههای عمیق؛ چالههایی که با آهک گورهای دستهجمعی سگهای بيخانمان و نیمهجان میشود. این تصاویر منزجرکننده، سرنوشت محتوم بسیاری از سگهای بيپناهی است که بر آنها نام ولگرد نهادهاند و توسط اکیپهای شهرداری جمعآوری و معدوم میشوند، سگهایی که تنها جرمآنها حیاتشان است که از سوی خداوند به این موجودات هدیه شده است.
اما این اتفاق تنها در زنجان رخ نداده و پیشتر هم چنین وقایعی دیده شده است؛ یکی از همین معدومسازیها که حدود ٣سال پیش در تبریز انجام شد، سرمنشأ یکی از بهترین اقدامهای عملی در دفاع از حقوق حیوانها در ایران شد و انسانیت واقعی آموزههای دینی ما را به نمایش گذارد. ماجرای کشتار سگها در تبریز، جمعی از دوستداران و حامیان حقوق حیوانها را به این فکر انداخت که برای جلوگیری از کشتار حیوانهای زبان بسته، پناهگاهی ایجاد کنند و دیگر نگذارند حیوانهای شهر تبریز کشته شوند.
اینگونه بود که سال ٩٠ فرشته نجات حیوانها مرکزی ایجاد کرد تا ماجرای سگکشی این شهر را تمام کند. ژیلا پورایرانی، حامی حقوق حیوانات است که با تلاش و پشتکاری مثالزدنی، هر روز ٤٠ کیلومتر از محل کارش در بیمارستان به خارج شهر میرود تا نشان دهد میتوان از هیچ، همه چیز ساخت و جای ناله کردن، کارهای واقعی برای حیوانها انجام داد. او موسس پناهگاه حیوانات پردیس (مابین تبریز و صوفیان) است که با پیگیریهایش، مانع سگکشی در اولین شهر ایران شد.
وی حیوانهای بيپناه را جمعآوری و تیمارشان میکند و در ٢سال و نیم گذشته حمایت ١٦هزار نفر را در شبکههای اجتماعی جلب کرده است. مرکز مردمنهاد این بانوی ایرانی، آنچنان کارش بزرگ بود که مردم و مسئولان را هم تحتتأثیر قرار داد. حالا هر هفته بازدیدکنندگان حضوری بسیاری به پناهگاه او میروند و به حیوانها کمک میکنند. او هم برای دوستداران این روش گزارشهای روزانه مینویسد و تصاویر رسیدگی به سگهای بيپناه را منتشر میکند. شعار این پناهگاه هم یک جمله است: «صدا و پناهی باشیم برای مخلوقات بيپناه و بيدفاع خداوند؛ مخلوقاتی که با آنها در یک سیاره زندگی میکنیم. همگیمان مستحق حیات، پناه، غذا و امنیت هستیم». جزییات تازه چگونگی توقف سگکشی در تبریز و راه سخت تأسیس پناهگاه حیوانات پردیس را در گفتوگو با ژیلا پورایرانی، موسس این مرکز مردمنهاد و غیردولتی را بخوانید:
برای شروع، میخواهم که خودتان، ژیلا پورایرانی را معرفی کنید.
قصد ندارم فقط خودم را معرفی کنم؛ چون کار ما کاری جمعی بوده است. درباره خودم فقط این را بگویم که متولد ١٣٥١ خرمشهر و سومین فرزند خانواده هستم. پدرم نظامی بود و ساکن تبریز هستیم. هماکنون هم بهعنوان کادر درمانی در بخش آموزش بیمارستانی در تبریز مشغول به کار هستم.
چه چيز در ذهن شما و گروهتان بود که بخش مهمی از زندگیتان را در راه حمایت از حیوانهای بيپناه گذاشتید؟
در کنار مشغلهام، به دلیل وجود خلأ زیستمحیطی موجود، درد زبان بستهها و حیوانهای بيپناه را دنبال میکنیم. چون معتقدم حیوانها نمیتوانند دردشان را بگویند و مورد ظلم قرار میگیرند و نیازمند حمایت هستند. بحث معدوم کردن سگها مطرح بود و ما تصمیم گرفتیم کاری کنیم و در کنار مسئولان باشیم. خواستیم با یک گام عملی، در شهر خودمان کاری کنیم. برای مقابله با طرح معدومسازی سگها، هدف عقیمسازی آنها را دنبال و کاری سخت را شروع کردیم؛ حتی گاهی مردم به جمعآوری سگها توسط ما از خیابانها به دید تمسخر نگاه میکردند. اما با تلاش زیادی موفق شدیم همراهی مسئولان تبریز را جلب و پدیده سگکشی را کاملا متوقف کنیم. چرا که براساس مصوبه استانداری، از این پس دیگر سگها در این شهر کشته نمیشوند و تنها مانع زاد و ولد آنها میشویم.
وقتی بحث حمایت از حقوق حیوانها میشود، برخی میگویند این همه انسان نیازمند داریم و حیوانات در اولویت نیستند. طرح شما برای این افراد چه استدلالی دارد؟
در قرنی که همه با مشکل زیست محیطی، علمی برخورد میکنند ما نباید روشهای قدیمی را دنبال کنیم. من خودم بهعنوان یک انسان در کادر درمانی و خدمت به مردم فعال هستم و خدمت بیمارستانی دارم اما در کنار این موضوع کار زیستمحیطی هم میکنم. این دو موضوع نافی یکدیگر نیستند. کودکان ما در کنار سایر نیازها، محیط زیست سالم هم میخواهند. ما باید حیوانات شهری را هم در این چرخه ببینیم و دشمنی بین انسان و حیوان را رقم نزنیم. هر چیز جای خود اهمیت دارد. تا وقتی رفتار درستی با حیوانها نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار رفتار درست با انسان را داشته باشیم.
يكي از انديشمندان در اين باره میگوید: فرهنگ هر ملتی از رفتار آن ملت با حیوانها مشخص میشود.
اما خیلی از منتقدان رسیدگی به سگها، بحث ترویج فرهنگ نگهداری سگ در خانهها را مطرح میکنند و مانع آن میشوند!
ما در گروهمان مخالف خرید و فروش سگ و نگهداری حیوان در خانه هستیم. نمیخواهیم خرید و فروش و نگهداری حیوان در خانهها را ترویج دهیم یا بهعنوان فرهنگ غربی ترویجش کنیم. ما با هدف انسانی آمدیم و برای این هدف سالها دوندگی کردیم که بگوییم کشتار سگها در شأن اشرف مخلوقات نیست. در سالهای اخیر از موانع بسیار و بروکراسی اداری عبور کردیم تا معدومسازی سگها را متوقف کنیم که خوشبختانه در تبریز با مصوبهای متوقف شد.
پس از جمعآوری سگهای بدون صاحب چه میکنید؟ هزینههای پناهگاه حیوانها از کجا تأمین میشود؟
پناهگاه پردیس یک موسسه خیریه غیردولتی است که تنها با کمکهای مردمی اداره میشود. هر ماه حدود ١٠میلیون تومان برای نگهداری ٤٠٠ قلاده حیوان هزینه داریم. پس از ورود سگها عقیمسازی، واکسینه کردن، انگلزدایی، شستوشو و درمان داریم و حتی جراحی حیوانات تصادفی، مصدوم و کتک خورده هم هست. سگها ابتدا قرنطینه و بعد وارد پناهگاه میشوند و همیشه غذای پخته میخورند.
چه کسانی و چقدر کمکتان میکنند؟
کمکها فرم مشخصی ندارد. از ٥هزار تومان کمک هزینه داریم تا کسانی که حقوق ماهانه پرسنل را میدهند. خوشبختانه مردم کار را از نزدیک میبینند و روشن است کمکهایشان کجا هزینه میشود. اما ماههایی بوده که ٥٠ نفر به ما کمک کردهاند و ماههایی کمتر بوده است. اما برخی اوقات هم مجبور میشوم از حقوق خودم بگذارم برای گذران امور.
از ابتدا شما کمکهای مردمی داشتید؟
خیر. از اول با کار و هزینه خودمان ٣٠ حیوان را جمع کردیم. اولین هزینهها شخصی بود و کمکم کمکها از دوستان و آشنایان شروع شد و تا اینجا پیش رفت. اما هنوز هم گاهی کم میآوریم. همین ماه پیش ٢میلیون تومان هزینه برای عقیمسازی سگها را از حقوق خودم پرداختم چون این کار را دین خودم میدانم.
بخشهای دولتی کمک مالی به شما نکردند؟
هیچ کمک مالی از هیچ نهاد و بخشی به ما نشده و نمیشود. از ابتدای کار بیش از ٧٠ نامه به سازمانها نوشتهایم اما کمکی نشد.
پناهگاه شما مجوز فعالیت دارد؟
خوشبختانه با کمکهای بيدریغ مدیرکل دامپزشکی استان، آقای دکتر زندیه و سازمان حفاظت از محیطزیست استان توانستیم مجوز لازم را برای تأسیس بگیریم. خوشبختانه وضع تغییر کرد و مسئولان استانی اعلام آمادگی کردند برای اینکه کمک کنند. همین حمایت و تغییر دیدگاه، گام بزرگی بود که در آینده فرهنگ زیست محیطی را تغییر میدهد و مشکل سگهای بدون صاحب حل خواهد شد.
ارتبـاط جلوگیـری سگکشـی با بعـد زیستمحیطی چیست؟
سگکشی و دفن آنها آبهای زیرزمینی را آلوده میکند و برای انسانها مشکل ایجاد خواهد کرد؛ شیرآبه سگهای مدفون با آهک منابع زیرزمینی را آلوده میکند. این موضوع در کنار بعد روانی ماجراست که انسانهای حیوان دوست را آزرده میکند.
در زنجان هم به تازگی کشتار دلخراشی انجام شد.
با دیدن تصاویرش متأثر شدم. سگها را داخل گودال با گلوله و میلهآهنی کشتند و با آهک دفن کردند. سگها با نگاهشان میخواستند که کشته نشوند؛ غیرقابل تحمل است. حیوانها را به نوعی مزاحم محل آسایش خود میبینیم و اینجاست که مسأله معدومسازی و کشتار آنها که البته در مورد سگها بیشتر صدق میکند، پیش میآید.
درحالیکه هنوز معدومسازی سگها در برخی شهرها ادامه دارد، چه کردید که این روند در تبریز متوقف شد؟
ابتدا باید از دولت تدبیر و امید تشکر کنم که این مشکل زیستمحیطی را دیدند و حق حیاتی را که خداوند به حیوانها داده در نظر گرفتند و تلاش کردند مشکل را به شکل صحیح حل کنیم.
همین جا باید از دکتر نجفی، شهردار تبریز که خیلی خوب با موضوع برخورد کردند، از استاندار محترم آقای جبارزاده، آقای مهندس پوربیگی و فرماندار تبریز آقای دکتر شهرتیفر که انسان کامل هستند هم تشکر کنم که کمک کردند و اجازه دادند قضیه مطرح شود. خوشبختانه تبریز شهر اولینها، اولین شهری شد که کشتار سگها در آن غیرقانونی شد. حضور مسئولان استانی در اولین همایش حمایت از حیوانات تبریز هم جای تقدیر دارد که نشان داد آنها درباره شهر و شهروندان احساس مسئولیت دارند.
ایده ساخت پناهگاه حیوانها چگونه پدید آمد و اجرا شد؟
سال ٨٨ معدومگاه سگهای تبریز در جاده اسپیران را دیدم و متوجه شدم شرکت خدماتی طرف قرارداد شهرداری به روش بدی سگها را معدوم میکند. در آن دوره، سگها را زندهزنده در آهک میکشتند. آن اتفاقهای بد در دوره گذشته انجام شد و شخصا هیچگاه فراموش نمیکنم. همان روز انگار که از خواب بیدار شدم. به خودم گفتم بهعنوان انسان نباید بيتفاوت باشی. من بهعنوان عضوی از جامعه ایران در تبریز تلاشم را کردم اما امیدوارم در همه جای ایران این وقایع تمام شود.
چرا اسم پناهگاهتان را پردیس گذاشتید؟
پردیس پرنده بهشتی است. خواستیم بهشت حیوانات تداعی شود و نمادی باشد از اتمام مصیبتهای حیوانهای زجر کشیده تا دیگر کتک نخورند و سنگی بر سرشان نخورد.
زمین مجموعه و ساختمان از کجا تأمین شد؟
زمین مجموعه را یک خیر در اختیار ما گذاشت و ساختمانی بنا کردیم. اما چون زمین ارثیهای و متعلق به چند مالک است از ما خواستهاند زمین را پس بدهیم. از سال قبل با مذاکره از ورثه زمین فعلا خواهش کردیم تا زمین جدیدی نیافتهایم در این زمین باشیم.
یعنی زمین را بهزودی باید تحویل بدهید؟چه خواهید کرد؟
برای حل موضوع با شهرداری و استانداری جلسه داشتیم و درخواست زمین کردیم. درحال بررسی است که شاید زمینی بدهند و بتوانیم حیوانها را به آنجا ببریم.
درباره همکارانتان هم کمی توضیح بدهید؟ چند نفر هستید و نوع همکاریهایتان چگونه است؟
اعضای ما مستقیما آقای مهندس روایی، مهندس گلزار، مهندس تندران و دکتر مرادخانی هستند که برای امور اداری و تصمیمسازی مجموعه کمک میکنند. همه افتخاری و بدون هزینه کار میکنند. در این پناهگاه اولین ویلچر حیوانات ایران را مهندس گلزار ساختند که برای سگی به نام سپید پنجه استفاده شد. ٧ نفر هم نیروی حقوقبگیر داریم. از صبح تا عصر کار میکنند. این افراد هم حقوقشان به نسبت کارشان پایین است و خودشان از حیوان دوستان هستند که اگر جز این علاقه بود کسی نمیتوانست اینجا کار کند.
دامپزشکان شما چه کسانی هستند؟
کسانی که افتخاری کار میکنند محدود هستند. دکتر تورج احمدیون و دکتر عدالت به صورت رایگان همکاری میکنند. به بقیه دامپزشکان هم هزینه پرداخت میکنیم. خوشبختانه به ما تخفیف میدهند و حمایتی کار میکنند.
در حال حاضر چند قلاده حیوان را تحت پوشش دارید؟
بیش از ٤٠٠ قلاده حیوان داریم که سگهای بدون صاحب هستند. عنوان سگهای ولگرد برای این حیوانها واژه اشتباهی است چون آنها کاری ندارند که ناتمام باشد و ول بگردند! ٦٠درصد حیوانهای ما عقیم شدهاند و این کار ادامه دارد. هر هفته ٢ روز این کار انجام میشود. فعلا هم اولویت با مادهها بوده تا بعدا نرها را عقیم کنیم.
هر ماه چند سگ به پناهگاهتان آورده میشود؟
ماه گذشته حدود ٥٠ قلاده وارد شد. اما با مصوبه جدید زندهگیری سگها این تعداد بیشتر میشود. از اینرو باید زمین شهرداری تحویل شود. طبق آمار شهرداری روزی ١٥ قلاده کشته میشدند و اگر قرار باشد همه اینها وارد مجموعه ما شود باید امکانات مان چند برابر شود.
اگر کسی بخواهد به کار شما کمکی کند، چه کمکهایی نياز است؟
خیرین میتوانند به ٤ روش به این مجموعه کمک کنند. ١- اهدای وسايل موردنياز سگها از قبیل قلاده، زنجير، ظرف، غذا، پتو و... ٢- اهدای مواد خوراكي براي سگها ٣- پذيرفتن سرپرستي دایمي و شناساندنشان به دوستان و آشنايان ٤- كمك مالي ماهيانه بهطور ثابت يا دورهاي حتي به مقدار کم.
درباره انتقال حیوانها به افراد روش کار چگونه است؟
شرایط ویژهای دارد. متقاضی فرم پر میکند و محل نگهداری آینده را میبینیم. آنها حق واگذاری حیوان را ندارند و اگر نتوانند، میتوانند حیوان را برگردانند زیرا خرید و فروش حیوان ممنوع است.
با این وضع زندگی شخصی شما چگونه است؟
در این سالها معنی استراحت را فراموش کردم. زندگی من همین است. اگر باران و برف هم باشد هر روز همین کار را میکنم و شبها هم اتفاقها را روی صفحه اجتماعی پناهگاه میگذارم تا حامیان از وضع باخبر باشند.
شخصا در خانه خودتان هم حیوانی را نگهداری میکنید؟
گربههای معلول را نگهداری میکنم تا وقتی خوب شدند به حیواندوستی واگذار کنیم. الان هم ٧ گربه در حیاط و پارکینگ خانه نگهداری میکنم تا خوب شوند.
برنامه آیندهتان چیست؟
من خودم را خدمتکار و کارگر حیوانهای زبان بسته میدانم و در یک تشکل مردمی کنار مسئولانم. طرح ما در تبریز، موفق بود و قول داده شد در شهرهای دیگر هم اجرایی شود. در آذرشهر، مراغه و بناب هم قرار است حیوانها صاحبخانه شوند. مقرر شد در بناب، تیم ما با همراهی شهردار پناهگاهی مشابه پردیس با مشارکت حیوان دوستها بسازد.
خانواده شما درباره این فعالیتتان چه میگویند؟
پدر و مادرم طبیعت دوست هستند. آنها حمایتم کردند و خانوادهام موقعی که من ماموریت هستم کارها را دنبال میکنند. حتی مادرم گاهی برای سرنوشت حیوانها گریه میکند و حمایتم میکند که عقبنشینی نکنم و کار ادامه بیابد.
خواسته شما از مسئولان درحال حاضر چیست؟
از مسئولان انتظار داریم تا پناهگاه حیوانها را مورد لطف و عنایت خود قرار دهند. وجود این پناهگاه در شمالغرب کشور بهعنوان اولین پناهگاه منطقه نشانی از فرهنگ و قلب رئوف و انسانیت مردم غیور آذربایجان است. امیدوارم بهزودی شاهد ایجاد وضع قوانین قضایی محکمتری جهت مبارزه با حیوانآزاری و حمایت از حقوق حیوانات باشیم و با تعیین روزی به نام روز حمایت از حیوانات این عمل زیبا و خداپسندانه را در اجتماع ترویج دهیم. همینطور میخواهم که در همه شهرها مثل شهر تبریز پناهگاه بسازند و از حیوان دوستان دعوت کنند و کمک بخواهند و جای معدومسازی از مردم بخواهند کار را جلو ببرند.
از خانم ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست هم میخواهم کمک کنند. از طریق شما به این بانوی فرهیخته میگویم مشکلات من را بهعنوان یک زن ببینند و بدانند که زندگیام تحتتأثیر است، امیدوارم کمک کنند.
با مردم هم حرف خاصی دارید؟
ما مسلمان ایرانی هستیم و باید لایق عنوان اشرف مخلوقات باشیم. باید فرهنگسازی کنیم و با آفریده خدا بدرفتاری نکنیم. حیوانها برای سیر کردن شکمشان سمت ما میآیند، اگر حیوانها را دوست ندارید آزارشان هم ندهید. از دوستداران حیوانها هم میخواهم ته مانده غذا و نان خشکها را به پناهگاه بدهند. این هزینه ما را کم میکند. دست آخر هم میخواهم به بچهها عشق به حیوانها را بیاموزیم تا جامعه با فرهنگمان دیگر بچهای که حیوانها را میزند نبیند.
و نکته آخر؟
دست آخر هم از دولت آقای روحانی و شهرداری تشکر میکنم چون مقابل خواسته مردم گارد نگرفتند و کمک کردند.
منبع: شهروند