روزنامه آرمان در گفتوگو با ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور به بررسی وضعیت سهمیه ها در دانشگاه ها پرداخته است:
شما
بهعنوان شخصی که سالیان سال در سازمان سنجش کشور فعال هستید اطلاع دارید
که همواره نحوه انتخاب و سنجش دانشجویان با انواع سهمیه و... توامان بوده
است. به نظر شما به عنوان یک کارشناس مناسبترین روش گزینش علمی داوطلبان
چه روشی است؟ بهطور کلی تعیین چه ضوابطی را در این مسیر مناسب میبینید؟در
بحث ضوابط پذیرش دانشجو یک روش این است که امتحانی برگزار شود و با
نمرهای که داوطلب در یک روند کاملا شفاف و مشخص آن را به دست آورده بتواند
در یک مرکز علمی پذیرش شود. به بیانی دیگر ایدهآلترین و بهترین سیستم
گزینش علمی این است که شما هیچ قید و بندی نداشته باشید یعنی، قیودی مانند
بومی، سهمیه و... از میان برداشته شود و ارزیابی تماما بر اساس نمره به
دست آمده داوطلب باشد. این، ایدهآلترین نحوه پذیرش خواهد بود اما،
عملیاتی شدن این موضوع با توجه به شرایط فرد، کشور، منطقه و همچنین نیازهای
کشور میتواند متغیر باشد. در بسیاری از نقاط دنیا، مثل ما، در نحوه پذیرش
قوانینی وضع شده است. برای مثال دانشگاه پرینستون وجود تنوع قومیتی را در
پذیرش دانشجویانش در نظر میگیرد. همه جای دنیا به صورت غیررسمی یا رسمی
قیودی در پذیرش دانشجو دارند.
اما بعضا سهمیهها مانع نیست بلکه تبعیضی مثبت است. اینطور نیست؟بهطور
کلی وقتی ما قیدی وضع میکنیم که این قید میتواند قید بومیگزینی،
سهمیه یا محدودیت پذیرش جنسیتی باشد، تمامی این موارد آن نمره به دست آمده
را تحت تاثیر خود قرار میدهد. برای مثال وقتی شما قید سهمیه منطقه را
تعیین میکنید و میگویید سهمیه منطقه یک جزو مناطق برخوردار محاسبه میشود
طبیعی خواهد بود در منطقه سه کسی با نمره کمتر از همتای خودش در منطقه یک
میتواند وارد دانشگاه شود. به طور خلاصه در تمامی قیودی که گذاشته میشود
شرایط آن مسابقه علمی عوض میشود. بحث من این است که ما قیودی میگذاریم که
بر مبنای آن قیود برخی افراد میتوانند وارد شوند و برخی نیز امکان ورود
پیدا نمیکنند مثلا در رشتههای علوم پزشکی، وزارت بهداشت میگوید از 100
نفر ظرفیت دانشگاه تهران، 45 نفر بایستی زن باشد و 45 نفر مرد و 10 نفر نیز
رقابتی باشد تا هرکسی نمره بیشتری بدست آورده بود، وارد شود، بنابراین این
وزارتخانه قید گذاشته و محدودیت تعیین کرده است. حالا وزارت بهداشت این را
بر چه اساسی تعیین میکند؟ بر اساس نیازسنجیای که پیشتر داشته است انجام
میدهد مثلا بر اساس نیاز به پزشک زن و مرد این ارقام را تعیین میکند. پس
یک سوی بحث نیاز است و در سوی دیگر بحث مدیریت کلان کشور است. مثلا گفته
میشود در معدن 80 الی 90 درصد نیروی انسانی مرد نیاز است. یا در بخش
رشتههای کشاورزی نیاز به فارغالتحصیل مرد بیشتر است.
یعنی سیاستهای کلان توجیهی برای تعیین سهمیه میشوند؟در
وزارت علوم و سازمان سنجش به این موضوع اعتقاد داریم که میتوانید بر اساس
سیاستهای کلان بر اساس نیازهای کشور مدیریت کنید اما نمیتوانید راه را
ببندید. راه را بستن یعنی اینکه بگویید در پزشکی تنها مردان را پذیرش
میکنیم. همانطور که در سالهای قبل که موضوع سهمیهبندی جنسیتی شدت گرفته
بود مثلا دانشگاه اصفهان میگفت که من در ریاضی فقط زن را پذیرش میکنم و
به همین ترتیب برای مردان در رشته حسابداري. این رویکرد اساسا با روح عدالت
ناسازگار بود و دلایل توجیهیشان هم قابل قبول نبود.
اساسا
قیودی که هرساله به نحوی در دفترچه آورده میشوند و بر اساس دانشگاه و رشته
و شهر و.. تغییر میکنند از سوی چه نهادها و در چه پروسهای معین میشوند؟
در
بحث قیود در رشتههای شهریهپرداز هیچ قیدی وجود ندارد. از مجموع 695 هزار
ظرفیت كل مراكز آموزشعالي اصولا در رشتهها و دانشگاههاي شهريه بگير از
قبيل دانشگاههای پیام نور و غیرانتفاعی و دورههاي نوبت دوم اساسا این
قیود وجود ندارد. در بحث سهمیهها و قیود و مناطق یک و... شورایعالی
انقلاب فرهنگی و مجلس تصمیمگیرنده هستند و نهاد تصمیمگیر بالاتر از وزارت
علوم است.سهمیهبندی اعم از سهمیهبندی مناطق، ایثارگران، بومی گزینی یا
مصوبه مجلس دارد یا مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد که در دفترچه نیز
مستندات آن آمده است.منتهی در بحث جنسیتی ، من نمیخواهم همه چیز را سیاسی
نگاه کنم، بهخصوص ما این تمرکز را داشتیم تا این موضوع را مدیریت کنیم.
روال پذیرش دانشجو بدین نحو است که ما پرتالی داریم و دانشگاه هرساله ظرفیت
خودش را اعلام میکند و این در سیستم سازمان سنجش بررسی اولیه میشود و
سپس در دفتر گسترش آموزشعالی از نظر مجوز و سقف پذیرش دانشجو بررسی و پس
از تایید در این مرحله بهصورت مستقیم وارد دفترچه میشود، یعنی ما نفیا و
اثباتا وارد این روند نمیشویم.
سازمان سنجش در این مساله هیچ نقشی ندارد؟در
بحث ظرفیت سازمان سنجش تصمیم گیرنده نیست و مجری مطلق است و ما حق نداریم
ظرفیتی که دفتر گسترش تعیین کرد را کوچکترین تغییری دهیم. و امید است در
طی یک الی دو سال به نقطه تعادل دست یابیم. آمار و ارقام ما نشان میدهد که
این قضایا مدیریت میشود. من یکی از مخالفان بحث تفکیک جنسیتی هستم اما
برای تصمیمگیری و عمل درست باید فکر کنیم و راه حل مناسب كه به صلاح كشور و
متناسب با نيازها باشد پيدا كنيم.
یعنی دانشگاه در ترکیب جنسیتی ظرفیت خودش مرجعی تصمیم گیرنده است؟دانشگاه
اختیار دارد بر اساس شرایط خودش ظرفیت خودش را مدیریت کند. یکسری
دانشگاهها مشکلات ساختاری مانند خوابگاه و امکانات دانشگاهی دارند و بخشی
از مشکلاتی که شما میبینید مشکلات صنفی دانشگاههاست و این مراکز به لحاظ
خدمات دانشجویی مشکلاتی دارند ولی با وجود همه این مشکلات شاهد هستید 25
دانشگاه بطور کلی سهمیهبندی جنسیتی را امسال حذف کردند.
چندسالی
است که در بسیاری از رشتههای کارشناسی دانشگاهها در ذیل قید زن و مرد
در دفترچه انتخاب رشته محدودیتی در تعداد پذیرش شوندگان هر جنس ذکر میشود.
شما بهعنوان رئیس سازمان سنجش بگویید نحوه سهمیهبندی جنسیتی در سالجاری
چگونه بوده است؟اين سوال شما مربوط به رشتههاي سقفدار بوده
و در بحث جنسیتی چهار نوع پذیرش داریم، یکسری رشتهها رقابتی هستند که در
ظرفیت پذیرش این رشتهها میان زنان و مردان قیدی وجود ندارد. یک سری
رشتهها با نام سقفدار شناخته میشوند، منظور از سقفدار همین بحث
دانشگاه علامه و تهران است که میگویند مثلا در اقتصاد تعداد10نفر زن و 10
نفر مرد پذیرش ميشوند؛ و در ادامه رشتههایی هستند که فقط زنان را
میپذیرند و در مقابل رشتههایی نیز هستند که فقط مردان را پذیرش میکنند.
در سال گذشته بهرغم تعدیلهایی که صورت گرفت 58هزار نفر رقابتی و
29 هزار نفر سقفدار و 5700نفر تنها زن و 9500 نفر نیز تنها مردان بودند
که در دانشگاهها پذیرش شدند، که اکثر رشتههاي فقط مرد و فقط زن مربوط به
دانشگاههای تک جنسیتی بوده است. امسال به دانشگاهها توصیه شد که نباید
رشتهای که سال گذشته رقابتی بوده را امسال به سقفدار تغییر دهید و اگر
سقفدار بود نمیتوانید به تکجنسیتی تبدیل کنید. یعنی دانشگاهها
میتوانستند شرایط را تعدیل کنند اما نمیتوانستند محدودیتها را افزایش
دهند. و درمجموع دانشگاهها اين توصيه را رعايت كردند. الان حدود 20 هزار
ظرفیت رقابتی ما افزایش پیدا کرده است یعنی سال گذشته که حدود 58 هزار نفر
بود امسال به حدود 78 هزار نفر افزایش پیدا کرده است و رشتههای دوره
روزانه به شدت به سمت رقابتی شدن میل پیدا کرد و رشتههای سقفدار حدود 10
هزار و رشتههای فقط زن حدود 250 نفر و رشتههاي فقط مرد حدود 3200 نفر
کاهش پیدا کردهاند. و این روند به سمت آزادسازی رقابتهاست و ما
نمیخواهیم بهصورت دستوری این کار صورت بگیرد. دانشگاههای بر اساس
امکانات خودشان ظرفیت را اعلام میکنند.
اما همچنان برخی دانشگاههای مادر مانند علامه و تهران طبق روال قبلی پذیرش میکنند. در
دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگوهای مفصلی با رئیس این دانشگاه داشتیم.
دکتر سلیمی معتقد است در سالهای گذشته سیستمی در دانشگاه پیاده و اجرا شده
است که برخی معتقدند نتایج آن مثبت و برخی دیگر معتقدند پیامدهای منفی
داشته است لذا ریاست این دانشگاه تیمی را تعیین کرده است که روشمند این
موضوع را بررسی علمی کنند تا مشخص شود که آیا این تصمیم باعث افزایش
راندمان علمی شده است یا خیر؟ آیا باعث تقویت معنویت یا تغییر در متغیرهای
دیگر شده است یا خیر؟! هدف این است این موضوع بررسی شود تا میزان موفقیت
طرح ارزیابی گردد و بر اساس ارزیابی بدست آمده وزارت علوم یا شورایعالی
انقلاب فرهنگی تصمیمگیری کند. این مساله بهصورت آزمایشی در دانشکده علامه
اجرا شده است و چون این دانشگاه خودش مایل بود این سیستم حفظ گردد تا
بتواند به جمعبندی دست پیدا کند بنابراین این روش تداوم پیدا کرد اما چیزی
را که باید در نظر داشته باشید این است که روند فعلی در نحوه تعیین ظرفیت
جنسیتی دانشجویان خوب بوده است.
به نظر شما، سهمیهبندی جنسیتی در نهایت به عدالت آموزشی نزدیک شده؟ من
از دو منظر به ماجرا نگاه میکنم از منظر رئیس سازمان سنجش به عنوان کسی
که مسئولیت انتخاب دانشجو را دارد علاقهمندم تماما داوطلبان صرفا بر اساس
نمره آزمون وارد دانشگاه شوند و هیچ قید و بندی نباشد. و نظرم را هم در
بالا راجع به مقوله پذيرش جنسيت گفتم و از منظر دوم جواب سوال شما مثبت است
و امسال روند پذيرش به سمت عدالت آموزشي حركت خيلي بيشتري داشته است.
بر
اساس آمار و ارقام چگونه بود؟ مثلا اگر بنا باشد آخرین مرد قبول شده را با
آخرین زن قبول شده در رشتهای واحد قیاس کنیم چه چیزی بدست میآید؟! رتبه
این دو تحتتاثیر سهمیهبندی جنسیتی چقدر با یکدیگر اختلاف خواهند داشت؟بر
اساس آمار سال گذشته در رشتههايي پذيرش جنسيتي از نوع سقفدار داشتند،
بهعنوان مثال رشتههای علوم پزشکی اختلاف رتبه بین آخرین فرد قبول شده زن و
آخرین مرد قبول شده در یک رشته و دانشگاه یکسان قابل توجه بود و بعضا بين
500 رتبه اختلاف مشاهده مي شد و امسال هنوز گزينشي صورت نگرفته تا رتبهها
استخراج شود اما بحث شما را بصورت اصولی قبول دارم و این امر روشنی است
بهدلیل آنکه شما قید تعیین کردهاید مسابقه علمي را تحتالشعاع قرار داده
ايد.
رویکرد وزارت علوم برای دستیابی به عدالت آموزشی در ظرفیت پذیرش دانشگاهها چگونه است؟شرایط
پیش رو مثبت است و نگاه وزارت علوم حرکت به سمت عدالت آموزشی است اما
وزارت نمیخواهد تصمیمات یک شبه و بدون كارشناسي بگیرد. اما اگر روند پذيرش
را در سالهاي 91، 92 و 93 مقايسه كنيد مي بينيد ظرفيتها بيشتر به سمت
رشتههاي رقابتي بوده و اين از مقايسه دفترچههاي كنكور كاملا مشخص است.
به نظر شما تغییر سیاستهای آموزشی که بعضا سلیقهای و به دولتها بستگی دارد، نمیتواند جایگاه سازمان را در نظر مردم تغییر دهد؟سازمان
سنجش نگاه سیاسی ندارد. ما در بحث سازمان سنجش به دنبال کار خودمان هستیم.
ما در بحث گزینش دانشجو فقط نگاه علمی داریم. اما سیستمهایی هستند که در
پذیرش دانشجو اثر میگذارند اما چون خروجی توسط سازمان سنجش است همه تصور
میکنند عامل آن نیز همین سازمان است. در بحث تاثیر 25 درصد سوابق تحصیلی
با اینکه قانون مجلس بود و ما نیز مخالف بودیم اما به نام این سازمان تمام
شد. ما معتقدیم فردی که در زابل است باید بهگونه دیگری ارتقا داده شود
وقتی که تمام معلمان قوی و سیستم آموزشی به روز در مرکز و شهرهاي بزرگ کشور
متمرکز شده است طبیعی است که دانش آموزان مناطق محروم ضعیف و ضعيفتر مي
شوند و اختصاص سهميه درمان واقعي نيست بلكه جهت توسعه متوازن و ارتقای سطح
آموزشي بايد به راههاي ديگري فكر كرد. ما فضا را باید به سمت عدالتمحوری و
شفافیت ببریم و این در نگاه همه مدیران و كارشناسان سازمان سنجش آموزش
كشور حاکم است اما اینکه چقدر این کار ممکن است به عوامل بسیاری بستگی
دارد. ما در بحث جنسیتی پیشنهادهاي متعدد کارشناسی دادهايم كه روند كلي آن
كم كردن قيود و سهميه جهت نيل به عدالت آموزشي است و اين امر در سهميههاي
مختلف از قبيل بومي گزيني نيز حاكم است و معمولا نظرات كارشناسي سازمان
مورد قبول تمامی جریانهای مختلف سیاسی قرار مي گيرد. هدف این است که به هر
روش علمی عدالت آموزشی محقق شود. روند ما نیز به سمت عدالت آموزشی است.