استیضاح وزیر علوم که مدتها صحبتش بر سر زبانها بود و از چهل روز گذشته با تسلیم طرح آن به هیأت رئیسه مجلس رسمیت یافت، فرجام یافت تا بهترین فرصت برای طرح موضوعاتی فراهم شود که هنوز جای پیگیریشان خالی است.
به گزارش «تابناک»، هرچند دوران وزارت فرجی دانا در دولت یازدهم به ماه دهم نرسید و وی از ترکیب کابینه کنار رفت، ابهامات بسیاری بیپاسخ ماند که باید روشن شوند؛ ابهاماتی که متوجه عملکرد وزارتخانه علوم است و با رأی اعتماد به وزیر و استیضاح حل شدنی به نظر نمیرسد.
شاید بهتر است، سخن در این باره را از مسائلی آغاز کنیم که به مشکلات وزارتخانه برمیگشت و امروز در مجلس از زبان موافقان و مخالفان استیضاح و بعد در قالب دفاع، از زبان وزیر سابق جاری شد؛ با تأکید بر اینکه مسائلی چون بهکارگیری افرادی با سابقه حضور در فتنه در وزارتخانه، تأیید نشدن برخی دانشجویان یا اساتید بازگشته به تحصیل و کار توسط مراجع اطلاعاتی و امثال آن؛ هرچند شاید به زعم برخی از جمله مشکلات وزارت کنونی علوم باشد، مراجع دیگری باید به آن رسیدگی کنند.
به عبارت بهتر، برای نقد وزارت علوم باید به مسائلی بپردازیم که در حیطه کاری این وزارتخانه میگنجد، نه ضوابط و اصول کلی تمامی وزارتخانهها که میتواند امنیتی، تأمینی یا موارد دیگر باشد؛ یعنی رویکرد ایجابی به مسائل داشته باشیم نه سلبی.
با لحاظ این موارد، درخواهیم یافت مسائلی که پیرامون بورسیهها مطرح شد، از جمله کلیدیترین مشکلاتی است که باید در آینده حل و فصل شود. مشکلی که سالهای سال وجود داشته و در روزهای اخیر هم بحث درباره آن به حاشیه کشیده شد و متأسفانه امروز هم کمتر در کانون توجه قرار گرفت تا مثلا نمایندگان موافق استیضاح، راهکار وزیر برای مقابله با آن را بررسی یا نقد کنند و وزیر در مقابل، از خود دفاع کند.
آن گونه که پیشتر بارها و بارها درباره آن نوشتهایم، بیگمان برای کسی پذیرفتنی نیست که مبحث مهمی چون بورسیه، تبدیل به رانتی شود که به کمک آن، دستهای بدون اثبات شایستگیهای خود، به مدارج عالی راه یافته و بعدها در کسوت استاد، از مزایای آن بهرهمند شده و بنیه علمی کشور را تضعیف کنند.
اگر این گزاره مورد وثوق باشد، درخواهیم یافت برای حل مشکلاتی که موجب شده این مسیر علمی، به فساد ـ حجم فساد را ندید بگیرید و تنها به این بخش ماجرا بیندیشید که هر دو طرف دعوای وزیر به وجود آن از گذشته تا کنون اذعان داشتهاند ـ آمیخته شود، باید سریع اقدام کرد که البته از این دید، فرجی دانا حدود بسیاری موفق بوده است. از این روی میگوییم موفق که میبینیم در دوره حضور وی، هم الزام متقاضیان دریافت این یارانه تحصیلی به شرکت در کنکور سراسری در قانون گنجانده شد، هم تبدیل بورسیه خارج به داخل ممنوع و هم قرار شد دیگر شرایط اعطای بورسیه تغییر کند که البته این آخری هنوز به سرانجام نرسیده است.
اهمیت این موارد آنجا آشکار میشود که میبینیم در سالهای گذشته، برخی در شرایطی مستحق دریافت بورسیه شناخته شدهاند که در هیچ آزمونی سطح علمیشان تعیین نشده، برخی با روش تبدیل بورسیه خارج از کشور به داخل، توانستهاند بدون خارج شدن از کشور و انجام مراحل پذیرش در یک دانشگاه معتبر خارجی، بورسیه گرفته و در بهترین دانشگاههای داخلی ادامه تحصیل دهند و برخی نیز در حالی بورسیه شدهاند که حتی یک مقاله علمی نداشتهاند یا یک زبان خارجی بلد نبودهاند!
اما عمق فاجعه هنگامی آشکار میشود که میبینیم بر پایه نتایج بررسیهای وزیر از حدود ۱۸۰۰ بورسیه اعطا شده، بیش از ۱۱۰۰ مورد آنها برای رشتههای علوم انسانی بورسیه گرفته و در میان ایشان، بودند کسانی که برای تحصیل در رشتههایی چون ادبیات فارسی، فقه و حدیث، نهجالبلاغه و امثال آنها بورسیه تحصیل در کشورهای دیگر را دریافت کرده بودند!
این میزان اختلاف از اهدافی که پشتوانه بورسیه کردن برخی دانشجویان برای افزودن بر غنای هیأت علمی دانشگاهها با هزینه سرانه ششصد میلیون تا یک میلیارد تومان در نظر گرفته شده، حکایت از اشکالی بسیار عمیق و گسترده دارد که باید به قید فوریت رفع و رجوع شود؛ نکتهای که کارنامه موفق وزیر سابق در آن نقص نشان میدهد، چون به رغم اتفاقات مثبت رقم خورده، هنوز آییننامه جدید اعطای بورسیه تدوین و ابلاغ نشده است.
به عبارت بهتر، هر چند ممنوعیت تبدیل بورسیه خارج به داخل یا الزام متقاضیان دریافت بورسیه به شرکت در کنکور اعمال شده، هنوز بندهای اختصاصی اعطای این امتیاز تصحیح نشده و معلوم نیست چگونه قرار است در آینده عمل کنیم که نه کسی بدون وجود شایستگی بتواند بورسیه دریافت کرده و در آینده استاد دانشگاه شود و نه اگر کسی توانست از قوانین گذشته و ورود کرد، مثل امروز برای چارهجویی «کاسه چه کنم چه کنم» به دست بگیریم.
پس از این موضوع، نکته دیگری که انتقاداتی را متوجه عملکرد وزیر کرده بود، چگونگی عزل و نصب رؤسای دانشگاهها بود؛ نکتهای که تقریبا در سخنان همه سخنرانان امروز مجلس له یا علیه آن نکاتی گفته شد و پیشتر نیز محل شکلگیری مناقشات بسیاری بوده است.
در این زمینه هم البته مجموعه تحت امر فرجی دانا منفعل عمل نکرد و مکانیزم رأیگیری از اساتید برای تعیین مجمع منتخب اساتید و پس از آن، بررسی گزینههای واجد صلاحیت در این مجمع و سرانجام معرفی سه گزینه منتخب به وزیر، حاصل عمر کوتاه وزارت این وزیر بود؛ انتخابی که رئیس دانشگاه را به اساتید دانشگاه محدود میکرد و رأی اعضای هیأت علمی دانشگاه در آن تأثیر بسزایی داشت.
شاید اگر این مکانیزم با تعیین چهارچوبهایی تقویت شده و نقاط ضعفی که بعضی به آنها اشاره میکنند، چارهجویی شود، بهترین راهکار برای رهایی از بحثهای همیشگی درباره تعیین رؤسای دانشگاهها باشد؛ مکانیزمی که میتواند هر چه بیشتر دانشگاهها را از مسائل سیاسی و تغییر و تحولات دولتها دور کرده و به مسیر علمی هدایت کند.
اینجاست که اگر دولتمردان با نمایندگان مجلس به شور و مشورت بنشینند و در جهت تدوین آیین نامهای به این منظور همکاری کنند، دیگر دعوایی بر سر عزل و نصبهای رؤسای دانشگاهها، اعزام هیأتهای سیاسی برای پایش وضع دانشگاهها و ... درنخواهد گرفت و میتوان امید داشت استیضاح امروز، گامی بلند و رو به جلو شکل داده باشد.
اگر از این دو موضوع بگذریم، تعیین تکلیف نهادهای دانشجویی و قاعدهمند کردن فعالیتهای دانشجویی ـ که همواره محل اختلاف بوده ـ نکته مهم دیگری است که باید به آن پرداخت. موضوعاتی چون سامان دادن تشکلهای دانشجویی که دشوارتر به نظر میرسد یا تعیین چهارچوبهای دقیق برای فعالیتهای دانشجویی که سادهتر مینماید.
البته در هر دو زمینه فعالیت خاصی نه از دوران وزارت فرجی دانا در یادها مانده و نه از دوران پیشینیان وی. چه درباره تشکلها و نهادهای دانشجویی که به تأسی از وضعیت نامعلوم احزاب در کشور، تکلیفشان معلوم نیست و ممکن است گاه در راه نادرست قرار گیرند و چه فعالیتهای دانشجویی چون انتشار نشریات که خوبی آنها به هیچ وزیری نسبت داده نشده ولی بدیهایشان گریبانگیر بسیاری شده است.
بدین ترتیب، هنگامی میشود برکناری فرجی دانا را گامی به جلو خواند که برای این بخش از مشکل، تدبیری بیندیشیم؛ یعنی ترتیبی دهیم که دانشگاهها به سمت هر چه علمیتر شدن حرکت کنند و فعالیتهای مکمل به گونهای پیش نروند که اصل را تحت الشعاع قرار داده و مسائلی چون نگرانی ناظران، طرح پرسش یا استیضاح مسئولان و حاشیههای دیگر را سبب شوند.
هر گاه این موارد را مد نظر قرار داده و برای حل مشکلات مطرح برنامهریزی کنیم، آن زمان میتوان امید داشت با استیضاح روز گذشته گامی به جلو برداشتهایم که در غیر این صورت، نه تنها توفیقی نیافتهایم، که چه بسا یک گام دیگر در راهی برداشتهایم که حاصلی جز آمدن و رفتن وزیرها و نمایندگان مختلف و هزینهتراشی برای مملکت ندارد!