نويسنده واقعي «اخراجي‌ها» کيست؟+ جوابيه داوود ابادي

روزي که براي نخستين بار موفق به ديدن فيلم تماشايي و رکوردشکن آن عزيزان شدم، موضوعي مرا به تأمل فرو برد که ناچار «اخراجي‌ها» را دوباره و سه‌باره به تماشا نشستم. آنگاه بود که دريافتم سناريو، محيط‌سازي و حتي کلماتي که توسط بازيگران به کار رفته، همگي رونويسي از کتاب اين حقير است. وقتي رهبر انقلاب تلويحا به اين موضوع اشاره کردند، ديدم که بد «پاتکي» به نتيجه زحمات و مطالعات شصت ساله حقير زده شده است.
کد خبر: ۴۲۸۴۱
|
۲۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۷ 09 April 2009
|
59262 بازدید
در پي انتشار جزييات ديدار خصوصي مسعود ده‌نمکي، کارگردان فيلم «اخراجي‌ها» با رهبر انقلاب، نويسنده کتاب «در کوچه و خيابان» که مدعي استفاده نويسنده «اخراجي‌ها» از شخصيت‌هاي کتابش شده، نامه‌اي را خطاب به مسعود ده‌نمکي و حميد داودآبادي، از نويسندگان دفاع مقدس و راوي ديدار ده‌نمکي با رهبر انقلاب نوشته است.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، عباس منظرپور، نويسنده کتاب «در کوچه و خيابان» در اين نامه با انتقاد از استخراج شخصيت‌هاي کتابش و معرفي و نمايش دور از واقعيت اين شخصيت‌ها در فيلم «اخراجي‌ها» به ذکر جزيياتي پرداخته است.

منظرپور در نامه‌اش مدعي است که سناريو، محيط‌سازي و حتي کلماتي که در زبان بازيگران به کار رفته، همگي پاتکي غيرمجاز به کتاب و اثر وي بدون اشاره به منبع بوده است.

متن کامل نامه عباس منظرپور، به اين شرح است:

هنرمندان عزيز، برادران ده‌نمکي و داودآبادي
شرح شرفيابي آن دوستان را به خدمت رهبر معظم انقلاب در وسايل ارتباط جمعي مطالعه کردم. در خوشحالي و سربلندي شما از اين ملاقات با شما شريکم و از اين‌که گروهي سودطلب به نتيجه زحمات شما دستبرد زده و بدون هيچ کوششي با رونوشت‌برداري و کپي‌سازي به سود سرشاري رسيده و در حقيقت، مانع از بهره‌برداري کامل از زحماتتان شده‌اند، واقعا با شما هم‌دردي مي‌کنم. مي‌دانم اين مسأله آنقدر مهم بوده که مورد گلايه شما در حضور رهبر انقلاب قرار گرفته و ايشان هم شما را سفارش به صبر نموده و آن متجاوزان را به حضرت حق واگذار کرده‌اند.

روزي که براي نخستين بار موفق به ديدن فيلم تماشايي و رکوردشکن آن عزيزان شدم، موضوعي مرا به تأمل فرو برد که ناچار «اخراجي‌ها» را دوباره و سه‌باره به تماشا نشستم. آنگاه بود که دريافتم سناريو، محيط‌سازي و حتي کلماتي که در زبان‌ بازيگران به کار رفته، همگي رونويسي از کتاب «در کوچه و خيابان»، نوشته اين حقير است.

اين نکته را کمتر جايي مطرح کردم، چون ديدم هر جا آن را بيان کنم، با نظر ترديد به آن برخورد مي‌شود، ولي وقتي رهبر انقلاب تلويحا به اين موضوع اشاره کردند، ديدم که بد «پاتکي» به نتيجه زحمات و مطالعات شصت ساله حقير زده شده است. از اين لحاظ که حتي به عمق مطالب کتاب توجه نشده و اگر شخص کتاب‌خواني از آن بهره‌برداري مي‌کرد، فيلم غير از اين درمي‌آمد که باعث گله‌گذاري سرور انقلاب شود. ايشان با آن سعه صدر، خود بخشي از کتاب حقير را تحسين و از بخشي ديگر انتقاد کرده‌اند که هر دو را مي‌پذيرم، به اولي افتخار مي‌کنم و دومي را سعي مي‌کنم با دقت بيشتري مد نظر قرار دهم (اگر عمري باقي بود).

نمي‌دانم کتاب «در کوچه و خيابان» را چگونه به دست آورديد (هرچند حدس‌هايي مي‌زنم)، ولي مي‌دانم استقبال گرم اهل کتاب و ادباي عزيز از آن، مايه دلگرمي بسيار من شده که توجه رهبر معظم انقلاب، نمونه‌اي از آن است.

هرچه مي‌انديشم، درمي‌يابم شما عزيزان اهل مطالعه واقعي آن کتاب نبوديد، در غير اين صورت، دست‌کم به نويسنده آن مراجعه مي‌کرديد و مطالب را از زاويه واقعي آن به تصوير مي‌کشيديد. گله رهبر انقلاب را مي‌پذيرم که همه جبهه را جنوب‌شهري‌ها و زنجيرکش‌ها پر نکردند، من هم مطلقا چنين منظوري نداشتم. با تماسي که با جنوب شهر و اهالي آنجا دارم، مي‌توانم با اطمينان بگويم که هيچ يک از اين گروه در دفاع مقدس شرکت نکردند، قهرمانان من هم آنها نبودند. آنان عامه مردم بودند که متأسفانه از آنان با کلمه «لات» ياد مي‌شود و شرح نسبتا کاملي هم از آنان در بخش «لات» کتابم داده‌ام؛ همان‌ها بودند که جان بر کف، رهسپار جبهه‌ها شدند تا از کيان ايمان و کشور خود دفاع کنند. پس از پايان جنگ هم کساني از آنان که زنده بازگشتند، به سر کارهاي خود رفتند و به بهره‌برداري از خون شهدا و فداکاري‌هاي خود نپرداختند؛ نه «فراري» بودند و نه «اخراجي» و نه براي گرفتن «عکس يادگاري» به جبهه‌ها هجوم بردند. به همين دليل، هم هيچ چشمداشتي به پاداش انجام وظيفه خود نداشتند. با خداي خود سودا کردند و حق هم دارند که از ناميدن خود با واژه «اخراجي‌ها» ناخرسند باشند.

گروه ديگر يعني زنجيرکشان و باج‌گيران در خانه و محله خود ماندند و از ثمره جان‌سپاري‌ها و فداکاري گروه نخست به استفاده پرداختند و به «الاف و الوفي» هم رسيدند که هنوز به صورت‌هاي گوناگون ادامه دارد. آناني که از اين بازار شلوغ و بي‌نظم استفاده کردند، همان «باقر کچل»ها بودند که در کتاب به آنها اشاره شده است.

قهرمانان من باج‌گيران، زنجيرکشان و معتادان نيستند و متأسفم که با وجود استفاده «بهينه»اي که از لحاظ مادي از اين کتاب شد، به خود زحمت نداديد که حتي مطالب آن را صادقانه به تصوير بکشيد، چون متوجه عمق آنها نشده بوديد و هنوز هم نشده‌ايد.

نمي‌خواستم و نمي‌توانستم اين درددل‌ها را مطرح کنم، تنها اشاره رهبر انقلاب به من اين جرأت را داد که راز دل خود را روي کاغذ بياورم و اضافه کنم: برادران، شما در قد و قواره‌اي نبوديد که چنين «سوژه»اي بيابيد و آن را به «فيلمفارسي جبهه‌اي» تبديل کنيد، ولي کاش کاري نمي‌کرديد که رهبر انقلاب، با آن سعه صدر، وادار به گله‌گذاري شود؛ هرچند ايشان با آن مشغله و مسئوليت‌هاي گران، بحق، نام کتاب و البته نويسنده گمنام آن را از ياد برده بودند، هرچند اشارات ايشان به آن کاملا روشن است.

عزيزان، از اين‌که نوشته ناچيزم چنين مورد سوءاستفاده و کسب و کار قرار گرفته، شکايتي ندارم و نمي‌توانم هم داشته باشم، فقط همان‌طور که رهبر انقلاب سوءاستفاده‌کنندگان از زحمات شما را به خداوند بزرگ واگذاشتند، من هم حق دارم از چنين رفتاري با کتاب خود گله‌گزار باشم و از اين برداشت ناحقي که از آن شده به خداوند متعال پناه برم و پاداش آن را به او واگذار کنم.

والسلام
عباس منظرپور

توضيحات داودآبادي
بنام احکم الحاکمين
"پيروزي صد تا پدر و مادر دارد ولي شکست، همواره يتيم است!"
هنگامي که نامه سراپا ضد و نقيض فردي را با عنوان " نويسنده واقعي «اخراجي‌ها» کيست؟" در سايت خبري تابناک خواندم، از کار شما تعجب کردم.

از همان روزهاي اول که اخراجي ها ساخته شد، شايد بتوان گفت ايشان چندمين نفري است که مدعي نگارش آن شده است ولي لازم مي دانم براي بستن دهان مدعيان دروغين، ذکر کنم که:
- نويسنده اصلي اخراجي ها، شخص مسعود ده نمکي مي باشد که تنها و تنها بر اساس خاطرات و ديده هاي شخصي خويش در دوران دفاع مقدس و همرزمي و همسنگري با برخي شهداي والامقام آن را به رشته تحرير درآورده است.
- بنده هيچ گونه دستي در تغيير نگارش فيلمنامه اخراجي ها بخصوص اخراجي هاي 2 نداشته ام و فقط در برخي موارد به عنوان دوست قديمي و همرزم، به ايشان مشورت داده ام و بس که بر اين نيز مي بالم.
- اگر اين مدعي، يک بار ديگر شرح ديدار ده نمکي را خوانده باشند متوجه خواهد شد که او کتاب مورد نظر نويسنده را نخوانده است و جالب تر اين که خود وي نيز همين ادعا را دارد که مي نويسد:
"هرچه مي‌انديشم، درمي‌يابم شما عزيزان اهل مطالعه واقعي آن کتاب نبوديد"
- نمي دانم لات بازي و عرق خوري ايشان و دوستان شان، در کجاي اخراجي ها به چشم مي خورد؟
بدون شک ايشان ارازل و اوباش گري را با لوتي گري هاي قديم تهران اشتباه گرفته اند که نمونه بارز آن در سرنوشت "شعبان بي مخ" و شهيد "طيب حاج محمدرضا" به چشم مي خورد.
- ايشان توهم کرده اند لحن کلام اهالي جنوب شهر فقط و فقط مختص همسن و سالان ايشان است و بس. در حالي که بايد به ايشان يادآوري کرد بچه هاي جنوب شهري از نوع مجيد سوزوکي و هم محلي هايش، بر خلاف تصورات ايشان، نه اهل ارازل گري و عياشي و عرق خوري، که اهل دفاع مردانه و غيرتمندانه از ناموس و مملکت بودند و بس.
- جالب تر اين که نويسنده مدعي، چنان با فضاي فرهنگي ايران امروز غريب است که با وجود انتشار کتابش در چندين نوبت آن هم از سوي وزارت ارشاد، مي نويسد:
" نمي‌دانم کتاب «در کوچه و خيابان» را چگونه به دست آورديد (هرچند حدس‌هايي مي‌زنم)، ولي مي‌دانم استقبال گرم اهل کتاب و ادباي عزيز از آن، مايه دلگرمي بسيار من شده"
حتما ايشان فردا مدعي خواهند شد که اصلا کتاب ايشان منتشر نشده، بلکه دست نوشته هاي شان بوده که ما از منزل شخصي ايشان در خارج از کشور به سرقت برده ايم تا اخراجي ها را بسازيم؟!
- در جواب ايشان که گفته اند:
"برادران، شما در قد و قواره‌اي نبوديد که چنين «سوژه»اي بيابيد و آن را به «فيلم‌فارسي جبهه‌اي» تبديل کنيد"
بايد بگويم:
خدا نکند ما همقد و قواره شما باشيم! و بخواهيم از نوشته هاي امثال شما فيلم بسازيم و بايد توجه کنيد که تاکيد بر اين بوده است که نکند يک وقت چنين شائبه اي پيش آيد و امثال شما ذوق زده شويد که "بله همه جبهه ها را لات ها مي گرداندند."
با وجودي که براي ايشان به عنوان نويسنده و بخصوص يک پزشک، احترام بسيار قائل هستم، ولي چون با اکاذيب خويش سعي در قلب حقيقت دارند، فقط مي توانم بگويم:
اي کاش نويسنده محترم که مدعي است:
"دريافتم سناريو، محيط‌سازي و حتي کلماتي که در زبان‌ بازيگران به کار رفته، همگي رونويسي از کتاب «در کوچه و خيابان»، نوشته اين حقير است."
فقط براي نمونه، حداقل يک سطر از کتاب خود را که در فيلم اخراجي ها استفاده شده ذکر مي کردند و از کلي گويي که شيوه هوچي گري و کذابي است، پرهيز مي نمودند.
جناب آقاي منظرپور!
"عزيزان، از اين‌که نوشته ناچيزم چنين مورد سوءاستفاده و کسب و کار قرار گرفته، شکايتي ندارم و نمي‌توانم هم داشته باشم"
ذوق زده نشويد. بفرماييد شاکي باشيد!
لطف کنيد و همان طور که گفتم حداقل سطري از کتابتان را که به قولتان "چنين مورد سوءاستفاده و کسب و کار قرار گرفته" ارائه کنيد. وگرنه بيرون از گود نشستن و حرافي کردن که کاري ندارد.
جوانان اين مرز و بوم، از جنوب شهر تا شمال آن، و از دورترين نقاط ايران عزيز در شرق و غرب آن، همه و همه سال ها مردانه و غيرتمندانه مقابل آنان که مي خواستند دين و فرهنگ اين مملکت اسلام و ايراني را به يغما ببرند، در همه جبهه هاي نظامي و فرهنگي ايستادند و جان فدا کردند، نه اين که در خارج نشينند و لاف وطن پرستي سر دهند.
به قول مرحوم "محمد رضا آقاسي":
جنگ زد نعره، ولي پنجره ها را بستيد
به غنائم که رسيديم، به ما پيوستيد
کسي از پنجره بسته خروشي نشنيد
هر چه گفتيم که جنگ آمده، گوشي نشنيد
حميد داودآبادي
رزمنده کوچک ديروزها
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۹ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
من هميشه با خودم فكر مي كردم چطور يك شخص بدون تجربه فيلم سازي مي تواند به يكباره فيلم ساز شود و موفق شود؟
جوابش را امروز گرفتم !
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۰ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
جانا سخن از دل ما گفتي :
قهرمانان جنگ "همان‌ها بودند که جان بر کف، رهسپار جبهه‌ها شدند تا از کيان ايمان و کشور خود دفاع کنند. پس از پايان جنگ هم کساني از آنان که زنده بازگشتند، به سر کارهاي خود رفتند و بهره‌برداري از خون شهدا و فداکاري‌هاي خود نپرداختند؛ نه «فراري» بودند و نه «اخراجي» و نه براي گرفتن «عکس يادگاري» به جبهه‌ها هجوم بردند "
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۰ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
اگر هر چه در این فیلم بوده آنچنان که خودشان گفته اند دیگر نیازی به سه بار دیدن نبوده. با همان یکبار هم می توانسته این مطلب را بفهمد. مگر اینکه متن کتاب را خودش هم فراموش کرده بوده است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۸ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
هدفتون از تخريب يك كار ارزشي چيه ؟!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۹ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
ده نمکی همون که تو هفته نامههای شلمچه.دوکوهه و... بدترین الفاظ به اقای خاتمی نسبت میدادن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
کافی است شما در لیست خودی ها باشید آنوقت همه چیز ممکن است و به همه نان و نواهای قابل انتظار و غیر قابل انتظار می رسید.
اگر از واقعیت جبهه حق با باطل رمز گشایی و راز نمایی شود که دیگر مسعود معترض ،تند رو ، بی حساب وکتابی که در ذهن دیگران این چنین پروریده شده است به یک فیلم ساز! ، کارگزدان یا هر قواره دیگر هنری تبدیل نمی شد.
راز گشایی آن دورهر طلایی از معنویت مردم ایران در محو شدن صدام و انصارش و خفت و خاری که مردم هامی او در عراق دیدند دیدنی است و نه در سینمای کمدی - درام .
قارچ های امروزی که به ابر قارچ شهرت دارند فقط و فقط در فضاهای ..... رشد می کنند و از رعد و برق حتی کاذب چنین بزرگ و عظیم الجثه! می شوند.
هرچه به رفتار ایشان بیشتر نگاه شود فاصله وتفاوت با چهره شهیدان بیشتر ملموس می گردد.
خوشا بحال آنان که با شهادت رفتند ، خوشا بحال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
من قبول دارم که جامعه ی ما یکی از سالم ترین جوامع است ولی این را هم قبول دارم که مسائل شادی آور عمومی در ان بسیار کم است
همین موضوع باعث اقبال عمومی فیلم جناب ده نمکی شده
وگرنه هر کسی که این فیلم را ببنید در جمع ان را چیز بسیار معمولی و در بعضی موارد حتی بی کیفیت می داند
من بشخصه وقتی نامه ی آقای منظرپور را خواندم با اینکه تا قبل از این لحظات شناختی از ایشان نداشتم
ولی هم بسیار برایشان ناراحت شدم هم بنوعی بخاطر اینکه داستان ایشان نتیجه زحمتشان بوده ،شرمنده...
کاش آقای ده نمکی برخورد موجه ای با این اتفاق کند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
ده نمکی روز با چماق بر سر کسانی می کوبید که ای ایران می خواندند امروز انتهای فیلمش ای ایران می گذارد ...
برای چنین شخصی استفاده از نویسنده ی جنگ چندان عجیب نیست ...
ناشناس
|
Spain
|
۱۳:۰۵ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
خوب نیست اینجوری همدیگر را ضایع کنیم . گیرم یک آقائی مطالبی نوشته مهم این است نبوغی مثل آقای ده نمکی آنرا تبدیل به پرفروشترین فیلم کرده. آفرین به ده نمکی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۰ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
من به عنوان کسی که افتخار همراهی جان برکفان را داشتم ولی لیاقت وجسارتی را که شهدا داشتند من نداشتم از آقای ده نمکی سئوال می کنم با این تصویری که شما از یک سری بچه های عامی ترسیم کردید اینها خودشان هم نمی توانستند اداره کنند چه برسد به اینکه یک خطی را حفظ یا حمله ای را تدارک ببینند .لطف بفر مائید اعلام کنید پس آن کسانی که وقتی همه بچه ها پشت خاکریز ها کپ کرده بودند واز صدای غرش تانکهاوگلوله های خمپاره وتوپ کسی جرات نداشت سرش را بیرون بیاورد با آگاهی وایمان به خدا وبارشادت تمام پیش قدم می شدند وگره را باز می کردند چه کسانی بودند ؟ اگر شما فکر می کنید اینها بودند . من به شما اعلام می کنم که من خود شاهد بودم که خیلی از دانشجویان دانشگاهها ودانش آموزان ممتاز با خلاقیتهای خودشان این حماسه ها را ایجادکردند .این شخصیتها برای خنده خیلی خوب است ولی کار را آنها که ما اصلا نمی دیدمشان انجام می دادند .
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟