رفتار تندروها با دولت روحانی نتیجه عکس دارد

من بر این باورم که حتی اگر با وجود روحانی در مجلس یقین می‌داشتیم که فرجی‌‌دانا می‌افتد باز روحانی باید برای دفاع از مدیرش تمام‌قد حاضر می‌شد. به‌رغم انتقادهای فراوانی که به احمدی‌نژاد دارم باید از این صفت او یاد کنم که تا آخر از مدیرش حمایت می‌کرد.
کد خبر: ۴۲۸۵۴۵
|
۰۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۲ 24 August 2014
|
10151 بازدید
سکوت معنادار آقای روحانی در مقابل تندروی‌های سیاسی درست در زمانی شکست که همگان کم کم داشتند به این باور می‌رسیدند که دولت تدبیر و امید از هرگونه تدبیر برای مقابله با شکست‌خوردگان انتخابات بزرگ ریاست‌جمهوری سال92 تهی است. «شیخ اعتدال» اما با بیان اینکه «برخی بزدل سیاسی‌اند»، «از مذاکره می‌ترسند» یا «خداوند آنان را ترسو آفریده است» صحنه بازی سیاسی کشور را تغییر داد و مانند یک «کارگردان زبده سینما» با اعلام «کات سیاسی» نوار تندروی‌های سیاسی را قطع کرد.اما این پایان ماجرا نبود و تندروهای مجلس که از مدت‌ها قبل در صدد استیضاح دکتر رضا فرجی‌‌دانا بودند روز چهارشنبه موفق شدند به این مهم برسند. استیضاح وزیر علوم اولین استیضاح در کابینه «دولت اعتدال» بود.

آرمان در این زمینه و برای تحلیل و واکاوی فضای به وجود آمده بین دولت و مخالفان، با مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده است. وی در اینباره تصریح می‌کند: «اگر آقای روحانی در مجلس حاضر می‌شد، قطعا استیضاح رای نمی‌آورد. آقای فرجی‌‌دانا با ده رای افتاد در حالی که حضور روحانی در مجلس حداقل 30الی 40 رای را جابه‌جا می‌کرد. آقای روحانی با عدم حضور خود یک بازی برد را به باخت مبدل کرد. من بر این باورم که حتی اگر با وجود روحانی در مجلس یقین می‌داشتیم که فرجی‌‌دانا می‌افتد باز روحانی باید برای دفاع از مدیرش تمام‌قد حاضر می‌شد. به‌رغم انتقادهای فراوانی که به احمدی‌نژاد دارم باید از این صفت او یاد کنم که تا آخر از مدیرش حمایت می‌کرد.

 سخنان آقای روحانی درباره مذاکرات هسته‌ای در جمع سفرا با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو شده است. به نظر می‌رسد که آقای روحانی در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای با مخالفان و منتقدین دولت اتمام حجت کرده‌اند. شما سخنان ایشان و بازتاب این سخنان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سخنان آقای روحانی را باید به دو قسمت تقسیم کنیم؛ یک بخش از سخنان آقای روحانی درمورد بیان دغدغه‌‌های ایشان درزمینه دیپلماسی،اقتصاد سیاسی و مسائل روزمره دولتمداری است. دولت آقای روحانی تلاش کرده است که با کارکارشناسی و به صورت علمی و همراه با خردجمعی مسائل را جلو ببرد که تاکنون موفق نیز بوده است. آقای روحانی به هر حال در زمانی دولت را تحویل گرفت که با مشکلات فراونی برجای مانده از دولت گذشته روبه‌رو بود و درنتیجه کار آقای روحانی از همان ابتدا سخت و مشکل بود. با این وجود آقای روحانی به خوبی از عهده امور برآمده و کشور را به آرامش و ثبات نسبی رسانده است. تدبیر ایشان در مدیریت کشورباعث دلگرمی و قوت قلب زیادی در بین تمامی کسانی که به این کشور علاقه‌مندند شده است که نکته مهمی محسوب می‌شود.اما قسمت دیگر صحبت‌های ایشان که وی به مقابله به مثل با مخالفان دولت و تندروها پرداخته رابنده با عرض معذرت از ایشان نمی‌پسندم. به‌هرحال درمیان منتقدین وکسانی که رویکرد این دولت را نمی‌پسندند، افرادی هستند که به دنبال تسویه‌حساب سیاسی با دولت روحانی هستند؛ امادرعین حال در این بین کسانی هم هستند که به دلیل برداشت و سلیقه متفاوتی که نسبت به مسائل کشور دارند دست به انتقاد می‌زنند که شاید با دلسوزی و نگاه کارشناسی هم صورت بگیرد. جایگاه و مشی فکری منتقدین ممکن است با دولت یکسان نباشد، اما این عده که دلسوزانه انتقاد می‌کنند حق انتقاد و اظهارنظر دارند.

ما نمی‌توانیم همه منتقدین را به یک چوب برانیم. ادبیات آقای روحانی در جمع روسای نمایندگی ایران در خارج از کشوراین تلقی را درذهن خیلی‌ها به وجود آورد که ایشان همه منتقدین راموردهجمه قراردادند. این ادبیات متاسفانه توسط بعضی دولتمردان پیشین هم به کاربرده می‌شد. شما اگر دوران هشت‌ساله گذشته را به‌یاد آورید، کشور شاهد موضع‌گیری‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی‌ای بود که درنهایت دود آن به چشم همه رفت.همه متوجه شدند و با گوشت و پوست خود درک کردند که موضع‌گیری سیاستمداران ما چه در حوزه داخلی و چه در خارج چه تبعاتی به‌دنبال داشت. روحانی نباید به همان شیوه گذشته که همه نتیجه آن را دیدند و روی بیاورد. آقای روحانی درخیلی موارد می‌تواند سکوت کند وازکنار برخی اظهارنظرهای مخالفان دولت که صرفا برای کارشکنی در کار دولت عنوان می‌شود بگذرد. حتی معتقدم آقای روحانی در خیلی از مسائل به جای اینکه خودشان رأسا نسبت به منتقدین واکنش نشان دهند می‌تواند این کار را به عهده مشاوران، معاونان، وزرا و دیگران قرار دهند.

 البته درصحبت‌های آقای روحانی نکات قابل تأملی وجود داشت؛ ازجمله اینکه ایشان عنوان کردند یک اتاق فکری علیه دولت تشکیل شده که هم‌اکنون وارداتاق عملیاتی شده است.این در حالی است که برخی از شخصیت‌های سیاسی در ماه‌های گذشته از وجود چنین اتاق فکری علیه دولت خبر داده و آن را تشریح کرده بودند. شما بااین نظر موافقید که علیه دولت تدبیر و امید اتاق فکر تخریب شکل گرفته است؟


من از وجود چنین اتاق فکری بی‌اطلاعم. اما یک واقعیت را نباید نادیده گرفت. بدون تردید بعد از انتخابات سال 92 طبیعی بود که شکست‌خوردگان به دنبال جبران شکست باشند.اما کمتر کسی گمان می‌کرد که از همان روزهای اول و به شکل‌های گوناگون تلاش می‌شود که نسبت به اقدامات دولت کارشکنی صورت بگیرد. بنده معتقدم جبران شکست سیاسی که امری طبیعی در دنیای سیاست محسوب می‌شود با روش‌های مختلف امکانپذیراست. یکی ازروش‌ها و شاید بهترین نوع آن، روش‌های قانونی است که شکست‌خوردگان عوامل شکست‌شان را ارزیابی کنند و در یک ارزیابی قانونی و منطقی خود را برای مبارزه جدید آماده کنند.

در چنین شرایطی شکست‌خوردگان می‌توانند با ترمیم و بازسازی خود، دستاوردهای جدید را به مردم عرضه کنند و با احترام به تصمیم مردم تلاش کنند نظر مردم را نسبت به خود تغییر دهند. راه دیگر اما این است که به کارهای غیرقانونی روی بیاورند. این‌گونه روش‌ها در دراز مدت شکل ایذایی و مخرب به خود می‌گیرد و باعث می‌شود مردم و افکار عمومی دوباره روی خوش به شکست‌خوردگان انتخابات نشان ندهند. شما نگاه کنید در دوره اول ریاست‌جمهوری آقای خاتمی انواع تهمت‌ها و اتهام‌ها از تریبون‌های رسمی و غیررسمی نثار او شد، اما نهایتا در سال 80 در یک رقابت شفاف و بی‌مناقشه با کسب 24 میلیون رای بر 9 رقیب انتخاباتی قدر و قوی پیروز شد. مردم از سطح آگاهی بالا و فهم عمیق سیاسی برخوردارند. مردم تمام تحولات، اقدامات و اظهارنظرهای سیاستمداران را دنبال می‌کنند، چه کسانی که به آنها رأی داده‌اند و چه کسانی که مورد اقبال آنان قرار نگرفته‌اند. در سال 92نیز مردم تشخیص دادند که بهترین گزینه برای تصدی دولت که می‌تواند کشور رادر مسیر تعالی قرار دهد حسن روحانی است. در نتیجه کارشکنی کردن در اقدامات دولتی که برآمده از مطالبات مردم است نتیجه عکس برای شکست خوردگان خواهد داشت.

 به نظر شما اهداف پشت‌پرده استیضاح فرجی‌‌دانا چه بود؟ استیضاح‌کنندگان چرا دست به چنین اقدامی زدند؟

من چیزی پشت‌پرده استیضاح نمی‌بینم و همه چیز روی پرده است. طبیعی است نمایندگانی که می‌خواهند فضای سابق بر دانشگاه‌ها حاکم باشد و فقط دانشجویان خودی ارتقا یابند و راه بر بقیه مخصوصا آنانکه شجاعت بیان نظرات مخالف آنها را دارند بسته شود و به دنبال سیستم‌های انتصابی از بالا برای مراکز علمی هستند طبیعی است که فردی مانند دکتر فرجی‌‌دانا را برنمی‌تابند. قضیه دانشجویان ستاره‌دار و حرف‌هایی که نمایندگان تندرو در این زمینه زدند بیانگر این است که آقایان برای دانشجویان منتقد و معترض حقی برای تحصیل معتقد نیستند.

 پیامدهای استیضاح وزیر علوم چه خواهد بود؟


این پیامدها در سه سطح یا حوزه قابل بررسی است. در حوزه وزارت علوم، از آنجا که آقای روحانی و همکارانش به جمع بندی روشنی در زمینه گزینش‌ها و دورکردن دانشگاه‌ها از فضای قبل رسیده‌اند لذا تغییر وزیر تاثیر چندانی نخواهد داشت الا اینکه باید مرحله سخت کسب رای اعتماد برای وزیر جدید از مجلس را بگذرانند. در سطح وزرای دیگر، این استیضاح اثر منفی دارد و آن‌ها را در انجام اصلاحات و پیشبرد برنامه‌ها محافظه‌کار می‌کند زیرا نگران استیضاح خواهند بود. در حوزه مجلس، این استیضاح جریان تندرو را امیدوار و دلگرم می‌کند که می‌توان در فرصت باقیمانده مجلس، با دولت روحانی تسویه حساب نمود و وزرایی که مطابق سلیقه عمل نمی‌کنند به استیضاح کشانید.

 آیا بهتر نبود رئیس‌جمهور برای دفاع از فرجی‌‌دانا در صحن مجلس حاضر می‌شد؟


من معتقدم بهتر بود. اگر آقای روحانی در مجلس حاضر می‌شد قطعا استیضاح رای نمی‌آورد. آقای فرجی‌‌دانا با ده رای افتاد درحالی که حضور روحانی در مجلس حداقل 30الی 40 رای را جابه‌جا می‌کرد. آقای روحانی با عدم حضور خود یک بازی برد را به باخت مبدل کرد. من بر این باورم که حتی اگر با وجود روحانی در مجلس یقین می‌داشتیم که فرجی‌‌دانا می‌افتد باز روحانی باید برای دفاع از مدیرش تمام‌قد حاضر می‌شد. به‌رغم انتقادهای فراوانی که به احمدی‌نژاد دارم باید از این صفت او یاد کنم که تا آخر از مدیرش حمایت می‌کرد. حال من نمی‌فهمم که سفر به اردبیل چه اولویتی بر دفاع از یک مدیر توانمند و صادق دارد. من این اتفاق را بزرگ‌ترین اشتباه روحانی در این یکساله ریاست‌جمهوری‌اش می‌دانم.

 به نظر شما احتمال استیضاح‌های دیگری هم از سوی مجلس وجود دارد؟


اگر استیضاح فرجی‌‌دانا شکست می‌خورد احتمال استیضاح دیگر در باقیمانده عمر مجلس ضعیف می‌نمود اما با آنچه اتفاق افتاد این احتمال بالاست.

 باتوجه به اینکه شما سابقه شهرداری تهران را درکارنامه دارید طرح تفکیک جنسیتی که با تازگی توسط محمد باقر قالیباف شهردار فعلی تهران مطرح شده است و واکنش‌های گوناگونی نیز برانگیخته است را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این طرح پتانسیل فراگیر شدن در ارگان‌های دیگر را نیز دارد یا اینکه بیشتر جنبه سیاسی دارد و شهردارتهران به نوعی می‌خواهد از این موضوع بهره‌برداری سیاسی کند؟


برای من قابل فهم نیست که چرا بعد از گذشت سی وشش سال از انقلاب بحث‌های این چنینی مطرح می‌شود.باید از دوستانی که این قبیل کارها را تشویق می‌کنند پرسید در عمل چه میزان به نتایج مطلوب دست یافته‌اند. من از بابت این نکته نگرانم که این قبیل مسائل ادامه‌دار باشد. یعنی ممکن است یک فرد امروز بگوید محل کارخانم‌ها و آقایان باید از هم جداگردد و فردا فرد دیگری بیاید و عنوان کند که پیاده‌روها هم باید تفکیک شود و پیاده‌روی یک طرف خیابان باید خانم‌ها رفت‌وآمد کنند و درطرف دیگر خیابان آقایان. یا مثلا در آسانسورهای و یا در مطب پزشکان هم عنوان شود خانم‌ها و آقایان باید از هم جدا باشند. بنابراین برای این صحبت‌ها هیچ انتهایی وجود ندارد و من تصورمی‌کنم این صحبت‌ها حتی اگر با انگیزه‌های مثبت نیز باشد به هیچ‌وجه قابل دفاع نیست. همان‌گونه که شما درسایرکشورهای اسلامی مشاهده می‌کنید، اغلب کشورهای اسلامی بدون اعمال این تصمیمات در ادارات و محافل عمومی خود با هیچ مشکلی هم روبه‌رو نشده‌اند. سختگیری بیش ازحد باعث ایجاد مشکل مسائل اخلاقی می‌شود. من بر این باورم که باید از اعمال محدودیت‌های سلیقه‌ای و غیرمتعارف بپرهیزیم.

 یکی ازمباحث مطرح‌شده درباره اصلاحات در ماه‌های اخیر بحث «نواصلاح‌طلبی» یا«اصلاح اصلاحات» است که گفتمان تازه‌ای درجریان اصلاح‌طلبی محسوب می‌شود. برخی ازشخصیت‌های اصلاح‌طلب مانند دکتر تاجیک در پی اشاعه و تئوریزه‌کردن این گفتمان برآمده‌اند و برخی دیگر از اصلاح‌طلبان نیز با این قضیه موافق نیستند و عنوان می‌کنند که اصلاحات نیاز به اصلاح ندارد. به نظر شما آیا اصلاحات نیازبه یک پوست‌اندازی جدید دارد؟


به‌طورکلی لفظ «اصلاحات» تغییر را در درون خود دارد. به‌عبارت دیگر وقتی شما به یک هنجاروتکیه گاه پایدارتکیه می‌کنید طبیعتا برداشت‌هایتان نیزرنگ پایداری دارد، اما وقتی به جمعی
می‌پیوندید که دنیا را درحال تغییر وتحول می‌دانند طبیعتا جامعه را نیز همین‌گونه می‌دانید و می‌بینید. طبیعی است که درهرزمان و دوره‌ای باید متناسب بادگرگونی‌های زمان ومکان جلو رفت و با نگرش اینکه اصلاح‌طلبی همیشه درحال پوست‌اندازی است شمولیت خود را بر تمامی قوانین، مقررات وتعاملات تعمیم می‌دهد. به‌عبارت دیگر در چارچوب ارزش‌های اعتقادی و اخلاقی، مردم یک جامعه و کشور می‌توانند برای تحقق آرمان‌ها و منافع ملی خود دائما درحال اصلاحات و پوست‌اندازی باشند. تحلیل‌ها و راهکارهای یک فرد یا یک حزب در مواجهه با یک مقوله سیاسی یا اقتصادی نیز می‌تواند تغییر کند عبارت «حرف مرد یکی است» مربوط به یک جامعه ایستا و بی‌تحرک است.

 رابطه دولت و مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟با توجه به اینکه تاکنون شش وزیر از مجلس اصولگرا کارت زرد گرفته و برخی از وزرا نیز در آستانه استیضاح قرار دارند آیا می‌توان عنوان کرد که مجلس به تریبونی سیاسی برای مخالفت با دولت تبدیل شده است؟

صرف‌نظر از تعدادی نماینده شجاع، دلسوز وظیفه‌شناس، تردیدی نیست که ترکیب مجلس فعلی با مشی و روش دولت هماهنگی ندارد. علتش هم واضح است.درانتخابات مجلس نهم بسیاری ازافراد توانمند و خوش‌فکر به‌دلیل نگرانی‌هایی که داشتند انصراف دادند، عده‌ای ردصلاحیت شدند و عده‌ای نیز انتخابات را جدی نگرفتند. پیامدهای آن تصمیم اشتباه، امروز گریبان دولت را گرفته و برخی جریان‌های تندرو در مجلس رسالتشان را کارشکنی در کار دولت قرار داده‌اند. مجلس به هر حال به عنوان یکی از قوای سه‌گانه مندرج در قانون اساسی باید استقلال رأی خود را حفظ کند و بیشتر وقت و انرژی خود را به بحث قانون‌گذاری که وظیفه اصلی قوه مقننه است معطوف کند.من حتی احساس می‌کنم که دولت آقای روحانی برخلاف دولت آقای احمدی‌نژاد بسیار علاقه‌مند است که رابطه مثبت و سازنده‌ای با مجلس داشته باشد. امیدواریم در انتخابات مجلس وباتوجه به درس‌هایی که ازانتخابات ریاست‌جمهوری گرفته شد ترکیب و مشی مجلس تغییرکند. مهم تهی‌شدن مجلس از نمایندگان تندرو و حضور افراد کارآمدتر و توانمندتر در آن است. در چنین شرایطی مجلس ودولت می‌توانند به‌صورت هماهنگ به حل مشکلات مردم بپردازند.

  عملکرد دولت راتاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید؟


دولت در شرایط سختی کشور را دردست گرفت و اقدامات و تدابیر زیادی صورت گرفت تا تازه به نقطه صفربرسد. برخی مسائل مانند حوزه اقتصادی با اعداد وارقام نمایش داده شد. ما در هشت سال گذشته کشوری بودیم که نرخ تورم وبیکاری بالایی داشتیم و اقتصاد ما از بی‌برنامگی و بی‌نظمی رنج می‌برد. اما این خسارات درحوزه‌های سیاسی و اجتماعی وفرهنگی نیزرخداده است که بااعداد و ارقام قابل رویت نیست و نمی‌توان آن را اندازه‌گیری کرد؛ بلکه به‌صورت کیفی است که شاید سال‌ها بگذرد تا ما بتوانیم آسیب‌هایی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در هشت سال گذشته متحمل شدیم را جبران کنیم. لذا وقت و انرژی فراوانی ازدولت صرف به صفررساندن این خسارات شده است.عموم مردم ایران هم تشنه ایجاد تغییرات، به‌خصوص درحوزه‌‌های اقتصادی ومعیشتی هستند و همین هم کار آقای روحانی و دولت ایشان را سخت می‌کند. با این وجود وبا توجه به پس‌لرزه‌های باقیمانده، من به‌رغم انتقادهای موجود مجموعا عملکرد دولت رامثبت تلقی می‌کنم.

 به نظر شما دولت آقای روحانی ادامه رویکرداصلاح‌طلبی است؟


اعتدال واژه‌ای است که توسط روحانی درزمان انتخابات مطرح شد درحالی که واژه اصلاح‌طلبی عمق بیشتری دارد و سابقه آن به سال 76 و انتخابات آن زمان برمی‌گردد. خود آقای روحانی هم خودشان را نامزد اصلاح‌طلب عنوان نکرده‌اند بلکه خود را اعتدالگرا نامیده‌اند. در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری اصلاح‌طلبان براین باور بودند که فضا برای ورود آنان آماده نیست لذا آقای روحانی بهترین گزینه برای ادامه جریان اصلاح‌طلبی بود. به همین دلیل کاندیدای اصلاح‌طلب جریان اصلاح‌طلبی که آقای دکتر عارف بود به نفع ایشان از انتخابات کناره‌گیری کرد و دولت اعتدال شکل گرفت. البته عدم احراز صلاحیت آقای‌ هاشمی، عدم ثبت‌‌نام آقای خاتمی و نبود زمینه برای ثبت‌‌نام اصلاح‌طلبان دیگر از جمله شرایطی بود که اصلاح‌طلبان به آقای روحانی و در کل اعتدالگرایان را به‌هم نزدیک کرد. معتقدم بسیاری ازشاخص‌های اصلاح‌طلبی درآقای روحانی دیده می‌شود و همپوشانی فراوانی بین جریان اعتدال واصلاحات وجود دارد.

همچنین این نکته را نیز می‌توان عنوان کرد که به‌غیر ازجریان‌های تندرو بقیه جریان‌های موجود آمال خود را می‌توانند دربرنامه‌های آقای روحانی ببیند. نسبتی که اعتدال با اصلاح‌طلبی و اصولگرایی می‌تواند داشته باشد این است که جریان اعتدالگرایی می‌تواند جریان‌های میانه در درون اصلاح‌طلبان و اصولگراها رابه خود جذب کند. دراین تقابلی که وجود دارد به جمعیت گسترده‌ای برمی‌خوریم. بخشی ازآن دردرون طیف اصولگرایان معتقد هستند باید به برخی ازواقعیت‌های موجود تن بدهیم و تا جایی که می‌توانیم برآنچه تصور می‌کنیم، اصول است تکیه کنیم که تعارضی با تحولات دنیا وجامعه نداشته باشد.

درسوی طیف اصلاح‌طلبان هم جمعیت زیادی وجود دارند که معتقد هستند ما نمی‌توانیم برای حصول به توسعه سیاسی واقتصادی وفرهنگی جامعه اصول و مبانی را نادیده بگیریم وباید به چارچوبی پایبند باشیم واین پایبندی به نفع جامعه است. مجموعه‌ای که این بخش عظیم از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را دربرمی‌گیرد مخاطب اصلی صدای اعتدال‌طلبی امروزاست. آقای روحانی باید مراقب باشد که بانادیده گرفتن مطالبات سیاسی اجتماعی عقبه خود را از دست ندهد. درعین حال ما باید شرایط روحانی راهم درک کنیم. روحانی دریک جاده سنگلاخی و پردست‌انداز و دشواری درحال حرکت است. به اعتقاد من دراین شرایط اصلاح‌طلبان باید آقای روحانی رابرای گذرازاین مرحله کمک کنند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟