جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
ديويد كامرون، نخستوزير انگليس، بعد از ديدار با دكتر روحاني رئيس جمهوري اسلامي ايران در نيويورك، در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل، ايران را با دو دروغ بزرگ مورد حمله قرار داد؛ يكي تكرار تهمتهاي مربوط به فعاليت هستهاي ايران و ديگري نسبت دادن حمايت از تروريسم به كشوري كه خود قرباني تروريسم است و بيشترين مبارزه را با تروريسم در كارنامه خود به ثبت رسانده است.
درباره ديدار رئيسجمهور ايران با نخستوزير انگليس، نكته اصلي اينست كه اين ديدار براي تشريح مواضع روشن ايران در موضوعات مهم بينالمللي از جمله برخورد با گروه تروريستي داعش و مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 لازم بود تا هيچ بهانهاي باقي نماند و دولتمردان انگليسي در موضعگيريهاي انحرافي خود در قبال جمهوري اسلامي ايران، به عدم اطلاع از واقعيتها متوسل نشوند. هر چند بلافاصله بعد از اين ديدار، ديويد كامرون با دروغهائي كه عليه ايران گفت نشان داد كه نميتواند از مسير انحرافي باز گردد ولي هم او و هم ما ميدانيم و براين دانسته خود حجت داريم كه كامرون اينبار بعد از شنيدن واقعيتها از زبان رئيس جمهوري اسلامي ايران باز هم به دروغ متوسل شده و هيچ توجيهي براي اين خلاف گوئيهاي خود ندارد.
ابتدا خوب است دروغهاي كامرون را تشريح كنيم و سپس به علت اين دروغ گفتنها بپردازيم.
فعاليتهاي هستهاي ايران به اعتراف مكرر مديران كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي، كارشناسان اين آژانس و حتي 16 مركز تحقيقاتي و اطلاعاتي آمريكا، كاملاً در چارچوب مقررات آژانس انجام ميشود و هيچ انحرافي از مسير مسالمتآميز ندارد. اين واقعيت را انگليسيها بهتر از ساير اعضاء گروه 1+5 ميدانند، زيرا وزراي خارجه انگليس و معاونان آنها در دورههاي مختلف مذاكرات همواره با شخص دكتر حسن روحاني، كه مدتي مسئوليت اين موضوع را در طرف ايراني برعهده داشت و اكنون نيز 14 ماه است كه به عنوان رئيسجمهور بر اين موضوع اشراف كامل دارد، آشنا و مواجه بودند و ميدانند كه آنچه او درباره مواضع ايران در اين زمينه به كامرون گفته كاملاً مسالمتآميز و مواضع مسئولين ايراني كاملاً اعتمادساز است. بنابر اين، آنچه نخستوزير انگليس درباره فعاليتهاي هستهاي ايران گفته دروغ است.
درباره تهمت حمايت ايران از تروريسم، اين نكته بسيار قابل توجه است كه دولتمردان غربي به دليل اينكه خود را متعهد به تأمين امنيت رژيم صهيونيستي ميدانند هر كس كه به نحوي درصدد مبارزه با اين رژيم باشد از نظر آنها تروريست يا حامي تروريست هاست! بدين ترتيب، از نظر نخستوزير انگليس و رئيسجمهور آمريكا، ايران به دليل حمايت از ملت مظلوم فلسطين و حزبالله لبنان، در فهرست حاميان تروريسم جاي دارد. اين، درست 180 درجه در جهت مقابل واقعيت قرار دارد و بسيار مضحك است كه صهيونيستهاي غاصب و كودك كش كه حتي مجامع بينالمللي تحت كنترل آمريكا و انگليس نيز آنها را درهمين جنگ 51 روزه غزه جنايتكار جنگي معرفي كردهاند قرباني تروريسم قلمداد شوند و مردم فلسطين كه سرزمين و خانه و تمام دارائي هايشان توسط صهيونيستها غصب شده و هر روز به دست دژخيمان رژيم صهيونيستي كشته ميشوند و بسياري از آنها نيز از وطن خود اخراج و آواره شدهاند، به جرم دفاع از خود و وطن غصب شده خود تروريست معرفي گردند. حزبالله لبنان نيز براي بيرون راندن ارتش رژيم صهيونيستي از خاك لبنان شكل گرفت و خوشبختانه موفق شد به اشغال لبنان توسط صهيونيستها خاتمه دهد و تاكنون نيز در برابر تجاوزات و جنايات آنها مقاومت كرده و پيروز هم شده و به همين دليل سمبل مقاومت در برابر تروريسم شناخته شده، ولي دولتمردان آمريكا و انگليس، حزبالله لبنان را به جرم ايستادگي در برابر تجاوزات و جنايات رژيم صهيونيستي، تروريست قلمداد ميكنند. در اين ميان، جرم ايران نيز از نظر دولتمردان آمريكا و انگليس اينست كه از مقاومت مردم مظلوم فلسطين و حزبالله لبنان در برابر اشغالگريها و جنايات صهيونيستها حمايت ميكند. دروغ دوم كامرون نيز بر اين بناي غلط مبتني است.
علت اينكه ديويد كامرون، چنين دروغهاي بزرگي ميگويد و چنين تهمتهائي به ايران ميزند اينست كه او نيز همانند سلف خود، غلام حلقه به گوش آمريكاست. درباره نخستوزير سابق انگليس "توني بلر" مطبوعات انگليس بارها نوشتند كه او از رئيسجمهور آمريكا چشم و گوش بسته پيروي ميكند و حتي از تعبير "سگ زنجيري" درباره وي استفاده كردند. اكنون به نظر ميرسد "ديويد كامرون" نيز راه "توني بلر" را دنبال ميكند و به همان اندازه پيرو چشم و گوش بسته آمريكاست و اين دروغها را نيز با هماهنگي رئيسجمهور آمريكا ميگويد.
علاوه بر اين، پرونده دولت انگليس از قرنهاي گذشته تاكنون كاملاً سياه است. سابقه استعماري انگليس در آفريقا، استراليا، آمريكاي لاتين، اروپا، آسيا به ويژه در هند و خاورميانه، با خطوط برجسته اما كاملاً سياه در تاريخ ثبت شده است. انگليسيها، ننگ استعمارگري را به ضميمه استثمار و كشتار مردم يكجا در پرونده خود دارند و اين، نمونه بارز تروريسم دولتي است. با داشتن چنين پرونده سياهي، انصافاً بايد گفت نخستوزير انگليس بسيار وقيح است كه دولت خود را در مقابل تروريسم و ايران را حامي تروريسم معرفي ميكند.
ماجراي شكل گيري ائتلاف براي مثلاً مبارزه با داعش نيز با چنين وقاحتي همراه است. آمريكا و انگليس اكنون بيش از سه سال و نيم است كه از تروريستها و از جمله همين داعش، كه خود آن را خلق كردهاند، در سوريه حمايت ميكنند و دو روز قبل نيز وزير خارجه آمريكا از تخصيص بودجه جديد براي حمايت از تروريستهائي كه عليه دولت قانوني سوريه ميجنگند خبر داد، در همين حال ادعا ميكنند كه ميخواهند با تروريستهاي داعش مبارزه كنند! اين دروغهاي بزرگ را كسي باور نميكند و همه ميدانند هدف اين ائتلاف، گسترش نفوذ غرب در عراق و سوريه و تقويت هرچه بيشتر تروريستهاي تحت كنترل غربي هاست و البته اين را هم همه ميدانند كه اينبار نيز دود اين آتش بازيها به چشم خود غربيها خواهد رفت.