صادق روحانی در مردم سالاری نوشت:
اول از همه ميخواهم يک توضيحي درباره اين تيتري که انتخاب کردهام، بدهم. توضيحي که شايد از اصل يادداشت مهمتر باشد. اگر اين روزها به ميان مردم برويد برخي گمان ميکنند که اگر به روحانيون بگويند آخوند لفظي تحقير آميز استفاده کرده اند. اين باوري کاملا غلط است. پيش از اينها مرسوم نبود که براي عالمان ديني از لفظ «روحاني» يا «حجت الاسلام» استفاده شود. بلکه معمولا از لفظ «ملا» استفاده ميکردند که از کلمه «مولي» در عربي گرفته شده و به معني استاد و معلم است. (رجوع کنيد به لغتنامه دهخدا).
«آخوند» تنها براي برخي از چهرههاي برجسته روحانيت استفاده ميشده است. مانند آخوند خراساني مرجع تقليد بزرگ شيعيان در عصر مشروطه که حامي مشروطه بود. بنابر اين اگر من از لفظ « آخوند» استفاده ميکنم منظورم معني اصيل آن است. برنامه تلويزيوني «زنده باد زندگي» برنامهاي است از گروه اجتماعي شبکه دو که موضوع خيلي از قسمتهايش سبک زندگي است. سعي ميکند الگوي ايراني و اسلامي را ترويج بدهد.
چند شب پيش اين برنامه تلويزيوني يک خانواده روحاني را دعوت کرده بود. پوشش همسر و دختر اين روحاني باعث تعجب همه شده بود. اين پوشش به گونه اي بود که همه صورت حتي چشمها هم زير پارچهاي مشکي پوشيده شده بود. دختر اين خانواده هم در 12 سالگي عقد، 14 سالگي ازدواج و در 16 سالگي صاحب فرزند شده بود. من از آقاي ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما که از نظر من بزرگترين نهاد تاثير گذار فرهنگي در کشور است سوالي دارم و آن اينکه واقعا جامعه آرماني شما اين است که همه زنان تمام قد مشکي پوش بشوند و در 12 سالگي ازدواج کنند؟ يعني شما فرزندان خودتان را هم به همين شکل تربيت کردهايد؟
سوال ديگر من هم از آقاي ضرغامي است و هم از همه توليد کنندگان سينمايي که در آثارشان شخصيت معمم ( کسي که عمامه به سر دارد) وجود دارد. چند نفر از شما تا کنون زندگي 4 تا آخوند را ديده ايد؟ منظور من از آخوند همان است که در مقدمه گفتم نه هر عمامه به سري.
من در يک خانواده روحاني متولد شده ام. برادران، پدر، جد پدري و مادري و بسياري از ساير بستگان من معمم هستند. هرکس قم رفته باشد خانواده روحاني را ميشناسد. از خانوادههاي اصيل قمي و از بيوت مراجع است. من که از کودکي در بيوتات مراجع بوده ام و در ميان روحانيون بزرگ شده ام ميفهمم که اين چهرهاي که تلويزيون و سينما از روحاني نشان ميدهند غلط اندر غلط است. از يک طرف چهرهاي غير منطقي از زن روحاني را با برقع و پوشيه نشان ميدهند و از طرف ديگر روحاني را شخصيت طنز يک سريال سبک ميکنند. بسياري از توليدکنندگان فيلم و سريال در ايران اين زحمت را به خودشان نميدهند که بروند 4 تا آخوند را ببينند. آنوقت با درک محدود خودشان تصويري که خودشان از يک آخوند دوست دارند را به نام آخوند نشان مردم ميدهند. اين با واقعيتهاي جامعه کاملا در تضاد است.
پوشش زنان روحانيون تفاوت چنداني با ساير زنان مذهبي دور و بر خودمان ندارد. البته هستند معدود خانوادههايي که يکي يا دو تن از اعضايشان برقع هم ميپوشند اما اين خيلي استثناست. برقع اساسا لباس ايرانيها نيست. مخصوصا برقع کاملا مشکي که تلويزيون چند شب پيش نشان داد. برقع لباس مردمان افغانستان، پاکستان ،بخشهايي از جنوب ايران و اعراب است. برقع در جنوب ايران مشکي نيست. البته سالها پيش زمان پدربزرگها ومادربزرگهاي ما برخي زنان محجبه پوشيه ميزدند اما امروز کمتر کسي اين کار را ميکند. همان پوشيه هم چشمها را نشان ميداد. اما امروز زنان روحاني هم پوشيه نميزنند. حکم شريعت هم اين است که صورت زنان و دستهايشان نيازي به حجاب ندارد. اينکه بعضي بخواهند خودشان را بيش از حد شرعي بپوشانند بسته به خودشان دارد اما کساني که ميخواهند زندگي ايراني و اسلامي را ترويج کنند نميتوانند اين را به نام شريعت به خورد مخاطب دهند. آيا زن و فرزند مجري برنامه زنده باد زندگي همينگونه لباس ميپوشد؟ آيا توليد کنندگان زنده باد زندگي به خانواده خود توصيه ميکنند اينگونه لباس بپوشند؟